تبیان، دستیار زندگی
پروانه ابریشم به نام بمبیکس موری ماده ای را به نام بمبیکول از طریق غذه ای که در نوک شکمش قرار دارد در هوا منتشر می کند. ساختار شاخک های پروانه نر به گونه ای است که همانند یک صافی عمل می کند ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گیرنده های شیمیایی

حس های پیکری را گاهی به حس های خارجی که مربوط به سطح بدن می شوند و حس های احشایی که مربوط به احشای بدن هستند و حس های عمقی نیز تقسیم بندی می کنند.

گیرنده های شیمیایی

یکی از حساس ترین انواع گیرنده های شیمیایی، روی شاخک جنس نر نوعی پروانه ابریشم قرار دارد. شاخک های این پروانه را هزاران موی ظریف می پوشاند که به بوی بدن جانور ماده حساس هستند.

گیرنده های شیمیایی در بند پایان

پروانه ابریشم به نام بمبیکس موری ماده ای را به نام بمبیکول از طریق غذه ای که در نوک شکمش قرار دارد در هوا منتشر می کند. ساختار شاخک های پروانه نر به گونه ای است که همانند یک صافی عمل می کند و با عبور هوا از لابه لای آن، اگر بمبیکول در هوا باشد آن را تشخیص می دهد.

شاخک ها شکلی شبیه به پر دارند و سراسر آنها را موهای ظریفی پوشانده است. درون این موها دندریت های نورون های حسی قرار دارند که به بمبیکول حساس می باشند. به طور متوسط هر شاخک را حدود 10000 موی حساس می پوشاند.

پتانسیل عمل در نورون های حسی با فرکانسی متناسب با غلظت بمبیکول ایجاد می شود. بنابراین هر چه غلظت بمبیکول بیشتر باشد، فرکانس پتانسیل عمل بیشتر می شود. به این وسیله پروانه نر می تواند با پیشروی در جهت شیب غلظت به پروانه ماده برسد.

گیرنده های شیمیایی

خرچنگ ها هم در انتهای پاهای خود موهایی دارند که گیرنده شیمیایی اند. با این موها، خرچنگ چیزهایی مثل آمینو اسیدها را حس می کند. بنابراین این جانوران می توانند با چسبیدن پاهایشان به این گونه مواد آنها را بچشند.

گیرنده های نوری

ساده ترین گیرنده نوری در پلاناریا وجود دارد و چشم جامی شکل نامیده می شود. سلول های گیرنده نور در چشم جامی شکل، شدت و جهت نور را تعیین می کنند.

بیشتر بی مهرگان، گیرنده نوری دارند. گیرنده نوری ممکن است ساده یا پیشرفته باشد. ساده مانند اجتماع چند سلول و پیشرفته مانند چشم.

یکی از ساده ترین گیرنده های نوری در پلاناریا یافت می شود. چشم جامی شکل اطلاعاتی را درباره شدت و جهت نور فراهم می کند، بدون آنکه تصویری از جسم تشکیل شود. سلول های گیرنده نور درون یک جام قرار دارند. این جام از لایه ای سلول تیره رنگ ساخته شده است. درون این سلول ها، رنگیزه ای وجود دارد که مانع عبور نور می شود. تنها راهی که نور می تواند به درون جام وارد شود و به سلول های گیرنده نور برسد، از طریق شکافی است که وجود دارد و در انجا هیچ سلول تیره ای نیست که مانع عبور نور شود. شکاف یکی از چشم ها در سمت راست و کمی متمایل به جلو شکاف چشم دیگر در سمت چپ و باز هم متمایل به جلو می باشد. مغز جانور تعداد تکانه های عصبی را که از دو چشم می رسد، با هم مقایسه می کند و اگر تعداد آنها با هم برابر نباشد، جانور به گونه ای می چرخد که هر دو چشم به میزان مساوی و حداقل نور را دریافت کنند. نتیجه آنکه جانور با شناسایی منبع نور، از آن می گریزد و به نقاط تاریک در زیر سنگ ها و دیگر اشیا می رود. این نوعی سازش رفتاری برای مخفی شدن از شکارچیان است.

دانستید که حشرات دارای چشم ساده و مرکب می باشند. خرچنگ ها نیز دارای چشم مرکب هستند. هر چشم مرکب از واحدهای بینایی مستقلی تشکیل شده است. هر واحد، قسمت کوچکی از میدان دید را می بیند. بنابراین هر چه تعداد آنها در جانور بیشتر باشد، میدان دید او وسیع تر است.

هر واحد از اجزای زیر تشکیل شده است:

- قرنیه که در سطح قرار گرفته و شفاف است.

- عدسی که از چهار سلول تشکیل شده و در زیر قرنیه قرار دارد.

- سلول های گیرنده نور (شبکیه) که به دور یک محور در زیر عدسی قرار گرفته اند.

تصویر جسم از کنار هم قرار گرفتن تصاویری ایجاد می شود که واحدهای مستقل به مغز می فرستند. این نحوه تشکیل تصویر را می توان به موزائیک کردن کف یک ساختمان تشبیه کرد. در واقع با کنار هم قرار گرفتن موزائیک ها، کف ساختمان پوشانده می شود.

آیا به این اندیشیده اید که همان طور که با نگاه به کف ساختمان می توان هر موزائیک را از موزائیک اطرافش تشخیص داد، در تصویری که توسط چشم مرکب دریافت می شود نیز تصویر ارسالی از واحد، جدا از تصویر ارسالی دیگر واحدها است. اینکه مغز چگونه از این تصاویر جدا از هم، تصویر یکپارچه می سازد، هنوز به درستی مشخص نمی باشد.

بعضی از حشرات، مانند زنبور عسل می توانند به کمک این چشم، رنگ ها و حتی پرتوهای فرابنفش را ببینند.

گیرنده های شیمیایی

اما یک تحریک چطور سبب ایجاد تغییر در سیستم عصبی شده و آن را به واکنش وا می دارد؟

تمام محرک ها که توسط هر گیرنده قابل دریافت باشند اثر فوری آن ها به صورت تغییر دادن پتانسیل الکتریکی غشای گیرنده است. این تغییر پتانسیل را پتانسیل گیرنده می نامند.

اما این گیرنده ها به چند صورت زیر ایجاد پتانسیل گیرنده می کنند:

1) تغییر شکل مکانیکی گیرنده و باز شدن کانال های یونی

2) مالیدن یک ماده شیمیایی و باز شدن کانال های یونی

3) تغییر دادن دمای غشاء و تغییر نفوذ پذیری غشاء

4) توسط اثرات تشعشع الکترومغناطیسی از قبیل نور

چگونه تحریک گیرنده های حسی تولید ایمپالس های عصبی می کند؟

گیرنده های مختلف (از جمله گیرنده هایی که مربوط به حواس پنجگانه ی بدن هستند) در اثر تحریک شدن، به یکی از طرق زیر تغییر می کنند و در اثر این تغییر اختلاف پتانسیلی تولید می کنند که توسط فیبرهای عصبی به سیستم عصبی انتقال داده می شود:

تغییر شکل مکانیکی گیرنده

آغشته شدن یک ماده شیمیایی به غشاء گیرنده

تغییر دمای گیرنده

اثرات تشعشعات مغناطیسی از قبیل نور بر روی گیرنده

در هر چهار مورد بالا علت اصلی تغییر پتانسیل غشاء گیرنده ،تغییر در نفوذپذیری غشاء گیرنده است که به یونها اجازه می دهد تا به سهولت از غشاء عبور کنند و بدینوسیله پتانسیل غشاء را تغییر دهند. حداکثر اختلاف پتانسیلی که (در اثر عبور حداکثر یونها ) می تواند در غشاء گیرنده ها تولید شود در حدود 100 میلی ولت است.

منبع: http://biologyteacher-fars.blogfa.com

مرکز یادگیری سایت تبیان، مرجان سلیمانیان