نامی به باشکوهی زینب ندیده ایم
اشعاری در مدح بانوی کربلا ، حضرت زینب کبری علیهاسلام
قاسم صرافان از شاعران آیینی کشورمان، به مناسبت سالروز ولادت حضرت زینب(س) اشعاری را در صفحه مجازی خود منتشر کرده است که در ادامه می خوانید:
تقدیم به آستان حضرت زینب علیهاسلام
زیبایی دریاست در اعماق نگاهش
این دختر آرام و صبوری كه رسیده
از شوق ، علی سفره به اندازه یك شهر
انداخت ، به شكرانه ی نوری كه رسیده
كاشانه ی اهل دل و میخانه ی هستی
دنیا و سماوات و عوالم همه روشن
عطر خوش او پر شده در شهر مدینه
به به چه گلی ! چشم و دلت فاطمه روشن
لبخند نشسته به لب حضرت ساقی
مرضیه دلش وا شده از دیدن دختر
تا آمده لبریز شده چشمه ی تسنیم
كامل شده با آیه ی او سوره ی كوثر
بی تاب شدی ، دختر مهتاب رخ عشق !
بارانی اشك است چرا صورت ماهت ؟
گریانی و پیش كسی آرام نداری
دنبال كدام آیت حق است نگاهت ؟
باران بهاری شده ای دختر حیدر
زهرا چه كند گریه تو بند بیاید
باید كه بگویند كنار تو حسینت
تا شاد شوی ، با گل و لبخند بیاید
همسایه ندیده به خدا سایه ای از تو
تمثیل حیایی تو و تندیس وقاری
پیداست ولی دختر سردار حنینی
از شور كلام و دل شیری كه تو داری
شعر شب میلاد تو هم پر شده از اشك
بانو ! چه كنم روی دلم سوی فرات است
جز اشك چه گویم كه همه هستی عالم
عشق تو ، حسین تو ، قتیل العبرات است
******
هر چند، نامِ نیک، فراوان شنیدهایم
نامی، به باشکوهی زینب، ندیدهایم
ارث از دلِ شجاع تو برده ست، یا علی!
نامش گره به نام تو خورده ست، یا علی!
پیوندِ عقل روشن و بیداریِ دل است
شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است
مستی، همان حقیقت مستورِ زینب است
آباد، خانهی که در آن نور زینب است
قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند
وقتی ﻋﻘﻴﻠﮥ العرب، از عشق، دم زند
زینب به بند، بندگی یار میکند
گیراست زلفِ یار و گرفتار میکند
از چشمِ یار، قامت دلدار، دیدنی است
نام حسین، از لب زینب، شنیدنی است...
منبع: صفحه مجازی قاسم صرافان