تبیان، دستیار زندگی
نگاهی به کارنامه پیمان قاسمخانی به بهانه ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خوب،بد جلف که در جشنواره سی و پنجم حضور دارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روزگار خوش پیمان

نگاهی به کارنامه پیمان قاسمخانی به بهانه ساخت اولین فیلم بلند سینمایی اش، خوب،بد جلف که در جشنواره سی و پنجم حضور دارد.

سید رضا صائمی _ بخش سینما و تلویزیون تبیان
پیمان قاسمخانی

این روزها در میان انواع جوک های مختلفی از ترامپ به دستم رسیده یکی اش این بود که ترامپ همه پیمان ها را فسخ کرده جز پیمان قاسمخانی.
 اگرچه این جوک با مطلبی که می نویسم بی ربط است اما باعث شد به این نکته فکر کنم که ما در سینمای ایران دو بازیگر- فیلمنامه نویس داریم که اتفاقا نامشان پیمان است. یکی پیمان معنادی و دیگری پیمان قاسمخانی که دست بر قضا هر دو در بازیگری هم خوش درخشیده اند. قطعا فیلمنامه نویسی و آشنایی با شخصیت پردازی نقش مهمی در شناخت نسبت به بازیگری و فوت کوزگری آن دارد. بازی پیمان قاسمخانی در سن پترز بورگ را که یکی از بهترین بازی های او در کارنامه اش هست کنار بگذاریم. بازی او در نقش جدی که در زندگی مشترک آقای محمودی و بانو داشت را نمی توانیم از یاد ببریم و این نشان می دهد که او قابلیت بازیگری در نقش های غیر کمیک را هم دارد و احتمالا ظرفیت نگارش فیلمنامه های جدی. حالا با ساختن فیلم خوب بد جلف او نیز مثل همنام خود پیمان معادی به جرگه کارگردان ها نیز پیوسته است تقریبا در یک فاصله نزدیک با مهران مدیری از همکاران و رفقای قدیمی او که او نیز نخستین فیلم سینمایی اش را کلید زده است.

شاید عجیب باشد که پیمان قاسمخانی سر از سینما و طنز و کمدی در آورده چون همواره این تصور وجود دارد کسی که ریاضی و آمار خوانده کمتر اهل هنر و نمایش و این جور حرفهاست اما پیمان قاسمخانی نشان داده که استعداد هنری و موفقیت در این حوزه ربط چندانی به رشته ندارد باید سرشت و ذات هنرمندانه ای داشت

شاید عجیب باشد که پیمان قاسمخانی سر از سینما و طنز و کمدی در آورده چون همواره این تصور وجود دارد کسی که ریاضی و آمار خوانده کمتر اهل هنر و نمایش و این جور حرفهاست اما پیمان قاسمخانی نشان داده که استعداد هنری و موفقیت در این حوزه ربط چندانی به رشته ندارد باید سرشت و ذات هنرمندانه ای داشت و انگار این استعداد به شکل غریزی در قاسمخانی دیده می شود به طوری که او چندان میل و به قول خودش استعدادی در آموزش فیلمنامه نویسی ندارد و گویی اینکه این هنر در او به شکل طبیعی و غریزی بروز و ظهور یافته است. اگر این ویژگی را در کنار نوع و جنس بازی اش قرار دهیم که یک نوع ولنگاری و بی عاری دراماتیک را در خود دارد می توان او را با رضا عطاران در سینما قیاس کرد و شباهت ها و سنخیت های زیادی میان آنها یافت. به هر حال  قاسم‌خانی که در دانشکده اهواز آمار انفورماتیک خوانده‌است در سال ۱۳۷۰ به مرکز آموزش فیلمسازی باغ فردوس رفت و دوره فیلمنامه‌نویسی را در اولین مرکز گذرانده‌است.

پیمان قاسمخانی

از جمله فیلمنامه‌های او: «من زمین را دوست دارم»، «بوی خوش زندگی» (بازنویسی)، «نان و عشق و موتور هزار» است که برای ابوالحسن داوودی و فیلمنامه «هتل» را نیز برای مرضیه برومند نوشته‌است. او برای نوشتن فیلمنامهٔ «دختری با کفش‌های کتانی» جایزه بهترین فیلمنامه‌نویسی را از خانه سینما دریافت کرد و بعد سناریو و سرپرست نویسندگی سریال «پاورچین» را بعهده گرفت. فیلم کوتاهی نیز به نام «هزارپا» با بازی بهاره رهنما، مهران مدیری، سروش صحت و پگاه آهنگرانی ساخت. همچنین سریال‌های «خانه ما» (مسعود کرامتی) و «گالری ۹» (غلامرضا رمضانی) را نوشته‌است. وی برای فیلمنامه فیلم مارمولک سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرده‌است.

پیمان قاسمخانی در جشنواره سی و پنجم با فیلم «خوب بد جلف» حضور دارد که یکی از وسوسه انگیزترین فیلم های جشنواره امسال برای تماشاست. داستان قصه نیز از این قرار است که یک کارگردان هنری سینما از طرف تهیه کننده‌اش تحت فشار است تا از دو بازیگر تجاری برای بازی در نقش‌های اصلی فیلمش استفاده کند. از نظر کارگردان آن‌ها بدترین انتخاب‌های ممکن هستند، اما اگر می‌خواهد که فیلم را بسازد مجبور است در مدت کوتاهی آن‌ها را به نقش‌هایشان نزدیک کند و این کار آسانی نیست.

کارنامه پیمان قاسمخانی چه عنوان فیلمنامه نویس و چه به عنوان بازیگر آنقدر اعتبار دارد که حالا بتوان به اعتبار نام او به مثابه یک کارگردان نیز پای فیلمش نشست و با دقت به آن نگاه کرد. فیلمی که خود متن آن را نگاشته و به نظر می رسد همه ابعاد و قابلیت های پیمان قاسمخانی را بتوان در این فیلم شاهد بود. او فیلم خودش را ساخته است.