تبیان، دستیار زندگی
نگاهی به 2 فیلم جشنواره/ روز اول
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تضادهای اخلاقی و تعارض های عاطفی

نگاهی به 2 فیلم جشنواره/ روز اول

سید رضا صائمی - بخش سینما و تلویزیون تبیان
جشنواره

شاید در نگاه اول خانه دیگری، فیلمی با محوریت خانواده و در حد یک سریال یا فیلم تلویزیونی به نظر برسد که نتواند نظر منتقدان را دست کم جلب کند. نوع تصویربرداری و ساختار فرمیک اثر این تلقی را بیشتر تقویت می کند اما این لایه بیرونی قصه است که البته با ضعف های ساختاری در اجرا و کارگردانی همراه است اما در لایه درونی تر فیلم می توان به ترسیم یک موقعیت پارادوکسیکال اخلاقی را صورت بندی کرد که تعلیق درونی آن شاید بتواند ضعف فیلم در ایجاد تعلیق بیرونی و داستانی آن را کم کند. در رابطه با افراد خانواده ای است که از لحاظ اقتصادی در رنج هستند و از سال ها پیش به عنوان سرایدار و خدمه مردی متمول به نام پارسا با بازی ناصر هاشمی گذران عمر می کنند. پارسا که پیرمردی رنجور است با اطلاع از بیماری کهنه خود از خارج کشور به ایران آمده تا سال های پایانی زندگی خود را در خانه قدیمی خود در محله پایین شهر زندگی کند. خانه ای که پیش از این همین خانواده به عنوان مستأجر در آن زندگی می کرده اند، حالا با آمدن پارسا به اتفاق با او زندگی می کنند و مسئولیت نگهداری و پرستاری او را هم بر عهده می گیرند.

مشکل اصلی ایتالیا ایتالیا این است که هیچ نقطه عطفی ندارد و بر مبنای یک خط اصلی پیش نمی رود بلکه فیلم هم از حیث روایی و هم مضمونی در یک رفت و برگشت مدام و چه بسا بی هویت سیر می کند

فیلمنامه با شرح یک مشکل خانوادگی آغاز می شود، پسر بزرگ خانواده به نام تیمور به دلیل شکایت پیرزن همسایه به زندان افتاده است، چراکه با موتور تصادف کرده و پیرزن را زمین گیر کرده است. پارسا به عنوان فردی شناخته شده و معتبر در محله قدیمی ضمانت خانواده را پیش خانواده شاکی کرده تا با کاهش دیه به مبلغ پانزده میلیون تومان و پرداخت آن تا ده روز دیگر، آن ها رضایت دهند و تیمور به این واسطه از حبس بیرون بیاید تا بتواند به موقع در مراسم عروسی برادرش هرمز شرکت کند. در درون این قصه به عنوان خط اصلی داستان، پتانسیل های که برای تعلیق و موتور حرکت فیلم وجود داشته مثل فراهم کردن مبلغی که برای آزادی پسر همسایه وجود داشت یا ترسیم نوع رابطه متلاطم زوج فیلم به واسطه چالش بر سر تامین این پول، به عنصری دراماتیک برای ایجاد درگیری ذهنی مخاطب با اثر منجر نمی شود و جفت و بست درستی در تناسب این عناصر که ذاتا ظرفیت دراماتیکی دارند برقرار نیست و همین مساله منجر به ایجاد نوعی آشفتگی در کلیت اثر می شود. اما در لایه پنهان و اخلاقی اثر می توان موقعیت خوبی را برای یک قضاوت اخلاقی ردیابی کرد. قضاوت مخاطب درباره اینکه نوع واکنش آن خانواده در برابر مرگ پدر مرجان را چگونه باید داوری کرد به چالش درگیرکننده برای مخاطب بدل می شود. به نظر می رسد کارگردان در پی بازنمایی نسبیت اخلاقی در کنشمندی های انسان ها بوده و اینکه این موقعیت حساس و چند پهلو را به نمایش بگذارد. اینکه کنش اخلاقی آدمها را باید در نسبت با موقعیت زندگی آنها مقایسه کرد و سنجید و به سادگی نمی توان درباره آنها حکم اخلاقی صادر کرد.

یک کشکول سینمایی

ایتالیا ایتالیا را باید یک تجربه تازه در مونتاژ و کولاژ فرمی – متنی دانست که کارگردان تلاش کرده در یک امتزاج سینمایی به خلق صورت تازه ای از یک ساختار و روایت سینمایی دست پیدا کند. فیلم شاید هویت یکدستی نداشته باشد اما از ترکیب خرده هویت های خود که مبتنی بر بهره گیری از ژانرهای مختلف بوده خواسته تا به خلق یک هویت جدید و متفاوت دست یابد. شاید بتوان آن را با اغماض بتوان به فیلمی پست مدرنی هم توصیف کرد.

جشنواره

مشکل اصلی ایتالیا ایتالیا این است که هیچ نقطه عطفی ندارد و بر مبنای یک خط اصلی پیش نمی رود بلکه فیلم هم از حیث روایی و هم مضمونی در یک رفت و برگشت مدام و چه بسا بی هویت سیر می کند. در واقع در فیلم هیچ اتفاق خاصی رخ نداده و رمزگشایی مشخصی صورت نمی گیرد به همین دلیل هر نقطه از فیلم را می توانیم به عنوان پایان قصه فرض کنیم یا همینطور از طریق داستانک های دیگر به قصه ادامه دهیم. فیلم رنگ و لعاب خوبی دارد و سویه سرخوشانه دارد که می توان آن را ترکیبی از کمدی رومانتیک و کمدی فانتزی دانست که لحظات طنز خوبی هم ایجاد می کند اما از سوی دیگر رگه های از تراژدی هم با آن در هم تنیده شده و یک کشکول سینمایی خلق کرده است حتی در فیلم می توانید چندین کلیپ هم ببنید که بیشتربه کلیپ های تلویزیونی و موسیقیایی شبیه است. ضمن اینکه موزیکال بودن را هم به ژانرهای دیگر این فیلم بیفزاید.

ایتالیا ایتالیا البته فیلم سرحالی است که ریتم خوبی دارد اگرچه به نظر می رسد به تدوین مجدد نیاز دارد تا از طولانی بودن و کسالت در یک سوم پایانی آن کم شود. با این حال شوخ و شنگی اثر می تواند باعث جذب مخاطب شود. ضمن اینکه بازی حامد کمیلی و سارا بهرامی نیز در این فیلم را باید یکی از امتیازهای آن دانست. ایتالیا ایتالیا سعی کرده با برخی از فیلم های سینمای ایران و فیلم های خارجی نیز شوخی بکند که در این بین هامون مهرجویی نمود بیشتری دارد. در واقع هامونی مورد بازخوانی کمیک قرار گرفته و البته در نسبت منطقی با درام صورت بندی می شود به طوری که آزار دهنده نباشد و در خود فیلم هم به آن ارجاع گفتاری داده می شود تا استفاده آگاهانه فیلمساز از این فیلم بازگویی شود.

در پس این همه تنوع و تعدد ژانری و البته پراکندگی و فقدان مرکز ثقل داستان می توان رابطه عاطفی زوج قصه را به عنوان جدی ترین سویه فیلم در نظر گرفت که از پشتوانه روانشناختی خوبی برخوردار بوده و تناوب و تنزل یک رابطه عاطفی در زوج مدرن امروزی را به خوبی بازنمایی می کند. اگر همین بخش قصه و سویه معنایی آن محور اصلی فیلم قرار می گرفت و از بازی با ژانرها جلوگیری میشد ایتالیا ایتالیا می توانست به فیلم منسجم تر و هویتمندتری بدل شود.