تبیان، دستیار زندگی
سیدمسعود شجاعی طباطبایی معتقد است فضای خلق آثار هنری به سمتی پیش رفته که دیگر نمی توانیم میان رشته ها حد و مرزی قائل شویم و یا یک رشته را به رشته دیگری برتری دهیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دیگر نمی‌توان بین رشته‌های هنری مرز قائل شد

سیدمسعود شجاعی طباطبایی معتقد است فضای خلق آثار هنری به سمتی پیش رفته که دیگر نمی‌توانیم میان رشته ها حد و مرزی قائل شویم و یا یک رشته را به رشته دیگری برتری دهیم.

بخش هنری تبیان
سیدمسعود شجاعی طباطبایی

سید مسعود شجاعی طباطبایی هنرمند کاریکاتوریست که پیشتر عضو شورای سیاستگذاری جشنواره تجسمی فجر نیز بوده درباره اهمیت جشنواره تجسمی فجر در تقویم رویدادهای تجسمی کشور به خبرنگار مهر گفت: جشنواره تجسمی فجر اتفاق بسیار مهمی در حوزه هنرهای تجسمی است. نادر اتفاقاتی مثل جشنواره تجسمی که به صورت منظم رخ می دهند و خوشبختانه تعطیل نمی شوند یک امتیاز مثبت دارند و آن هم این است که این رویدادها می توانند برنامه ریزی داشته باشند و در همین راستا به ثمر بنشینند.

وی درباره رویکرد دو دوره اخیر جشنواره تجسمی فجر و تمرکز روی آثار میان رشته ای بیان کرد: در دوره قبل فراخوان واضح نبود و برای همین جمع کثیری از هنرمندان شرکت کردند و همزمان با افتتاحیه مشخص شد رویکرد جشنواره به سمت پذیرش آثار بین رشته ای است. مثلا بسیاری از هنرمندان کاریکاتوریست به این جشنواره راه پیدا نکردند و اسباب رنجش آنها شد و همه از خود می پرسیدند جشنواره ای که به همه رشته ها بها می داد چرا یکباره تصمیم گرفته به تک تک رشته ها توجه نکند.

دبیر بی ینال کاریکاتور ادامه داد: در این دوره خوشبختانه این دقت نظر وجود داشت که در فراخوان به درستی و دقت عنوان شد که قرار نیست به تک تک رشته های هنری توجه خاص شود بلکه رویدادی است که همه هنرمندان می توانند در آن اثر ارائه بدهند و رویکرد هم بیشتر به سمت مفهومی است که اثر هنری مطرح می کند. به نظر می رسد تلاش بر این است که به نوعی جشنواره متناسب با اتفاقاتی که این روزها در دنیا تحت عنوان هنر مفهومی رخ می دهد به سمت معاصر بودن حرکت کند.

وی با تاکید بر اینکه شفاف بودن فراخوان در این دوره بسیاری از نقدها را از میان برد و تکلیف را برای هنرمندان مشخص کرد درباره ارزیابی نهایی آثار و برگزیده شدن ۱۰ هنرمند بدون در نظر گرفتن مدیایی که در آن مشغول به فعالیت است نیز گفت: به نظر می رسد مبنا را بر این گذاشته اند که بدعت و خلاقیت و نوآوری را معیار سنجش قرار دهند. ما این روزها شاهد رویدادهایی در فضاهای نمایشگاهی هستیم که مدام تکرار می شود و پر از کلیشه است. حتی در خانه کاریکاتور هم این کلیشه و تکرار را شاهد هستیم و به نظرم نگارخانه های ما تبدیل به قبرستان هنر شده اند و تنها در افتتاحیه ها یک تعداد آدم خاص می آیند و در طول هفته هم گالری ها بی مخاطب است. نیاز بود یک تجربه جدیدی را در حوزه تجسمی تجربه کنیم؛ اتفاقی که باعث شود مخاطب به سمت هنر کشانده شود و من این را مثبت ارزیابی می کنم در حالیکه سال گذشته نقد جدی به آن داشتم.

شجاعی طباطبایی بیان کرد: الان در تمام رشته ها یک مساله مشترک وجود دارد و آن ایده و مفهوم است. برای همین یک اثر کاریکاتور را که به نظر خیلی ساده می رسد در حالیکه بسیار بیان پیچیده ای دارد می توان با یک نقاشی که شاید یک سال برای آن وقت گذاشته شده باشد مقایسه کرد چون ایده و اندیشه اثر اهمیت پیدا کرده و ملاک برتری است. بگذارید مثالی برای شما بزنم؛ استاد درمبخش می آید و یک ایده را مطرح می کند که در دنیا مشابهش را نمی بینیم. این ایده در یک کاریکاتور به ظاهر ساده چنان خودنمایی می کند که نمی توان به راحتی از کنارش گذشت.

وی در تکمیل این بحث بیان کرد: ما کاریکاتوریست بزرگی در دنیا داریم به اسم ژان میشل فولون که ایده هایی بسیار ناب را با اجرایی ساده بیان می کند. بعد کارهایش تبدیل به مجسمه و ایده هایی در اجراهای هنرهای شهری می شود و فضاهای تبلیغاتی را هم در بر می گیرد، چون همان طرح های ساده پر از ایده و سرشار از خلاقیت است و قابلیت تبدیل به هر مدیای دیگری را دارد. برای همین معتقدم نمی توانیم میان رشته ها حد و مرزی قائل شویم و یا یک رشته را به رشته دیگری برتری دهیم. از همین رو حتی می توانیم یک اثر کاریکاتور را با یک چیدمان مقایسه کنیم.


منبع: مهر