تبیان، دستیار زندگی
واکنش اجتماعی یک حرکت و اقدامی است که می تواند از جانب هر یک از افراد یک جامعه بروز پیدا کند. ولی این موضوع واضح است که وقتی شاهد کنشی خاص از طرف قشر سرشناس و یا نخبه جامعه هستیم، تاثیرگذاری گسترده تر و عمیق تری خواهد داشت چه برسد به اینکه این کنشگری از س
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

واکنشی در تحریم اسکار برای تعریف منافع‌ملی

واکنش اجتماعی یک حرکت و اقدامی است که می تواند از جانب هر یک از افراد یک جامعه بروز پیدا کند. ولی این موضوع واضح است که وقتی شاهد کنشی خاص از طرف قشر سرشناس و یا نخبه جامعه هستیم، تاثیرگذاری گسترده تر و عمیق تری خواهد داشت چه برسد به اینکه این کنشگری از سوی یک سلبریتی باشد تا اخبار مربوط به آن، در مدت زمانی کوتاه مخابره و پخش شود.

فراوری: فاطمه ناظم زاده-بخش اجتماعی تبیان

واکنشی در تحریم اسکار برای تعریف منافع‌ملی

یک توییت تاثیرگذار

توییت ترانه علیدوستی درباره تحریم مراسم اسکار خیلی زود سر از رسانه‌های معتبر بین‌المللی درآورد.پس از انتشار خبر ممنوعیت سفر ایرانیان به آمریکا به دستور دونالد ترامپ، ترانه علیدوستی اعلام کرد که در اعتراض به این موضوع در اسکار شرکت نمی‌کند حتی اگر این ممنوعیت شامل رویدادهای فرهنگی نباشد.

با در نظر گرفتن اینکه «فروشنده» یکی از نامزدهای نهایی هشتاد ونهمین دوره جوایز اسکار است و علیدوستی نقش اول زن فیلم را بازی می‌کند، این خبر خیلی زود مورد توجه رسانه‌های خارجی قرار گرفت. خبر اعتراض ترانه علیدوستی، پنجشنبه هفتم بهمن(1395) در بسیاری رسانه‌های معتبر از نیویورک تایمز گرفته تا گاردین و هالیوودریپورتر بازتاب یافت.

آسوشیتدپرس خبر را با این تیتر منتشر کرد: «بازیگر زن ایرانی اسکار را در اعتراض به ترامپ تحریم کرد.»

وب‌سایت روزنامه گاردین درباره حرکت ترانه علیدوستی نوشت:‌ «ترانه علیدوستی بازیگر فیلم نامزد اسکار «فروشنده» به افرادی پیوست که طرح ترامپ برای ممنوعیت ورود اتباع کشورهای مسلمان به آمریکا را محکوم می‌کنند.»(1)

...به این ترتیب رسانه های معتبر زیادی، هر یک به نوعی به این موضوع اشاره کرده و حرکت ترامپ در روزهای نخستین ریاست جمهوری اش را به نوعی به چالش کشیدند.

نقش اجتماعی و موثر یک هنرمند

شهرت ترانه علیدوستی مربوط به یک سال اخیر نیست. سالهاست که ستاره است و ستاره مانده و اینطور که پیداست، ستاره هم خواهد ماند؛ هرچند با سریال "شهرزاد" هم چندین پله طراز خود را ارتقا داد و هم کیلومترها مرزهای ستاره بودن را در میان مردم، جابجا کرد. اما خوب می داند و می دانیم که "ستاره شدن" کاری ندارد؛ "ستاره ماندن" است که صعب و سخت است و تلاش و هوشمندی می خواهد؛ همان که ترانه سالهاست فهمیده و غیر از پشتکار و آگاهی، نیک دریافته که "شهرت" با فاکتوری به نام "تعهد" است که با "محبوبیت" توام می شود؛ هم تعهد هنری و هم تعهد اجتماعی. وگرنه چه بسیار افراد مشهوری داریم که فاقد محبوبیت هستند.

کنشگری اجتماعی، بستری برای آگاهی توام با تعهد

یکی از بسترهایی که آگاهی توام با تعهد را جلوه‌گر می کند، همین کنشگری اجتماعی است؛ شناخت بزنگاه های مهم و واکنش های بهنگام و تاثیرگذار.

واکنش ترانه علیدوستی به اقدام ترامپ و ماجرای محدودکردن ویزای اتباع 7 کشور از جمله ایران برای ورود به خاک آمریکا نمونه بارزی از کنشگری بهنگام اجتماعی است و سیل تاییدها، خود مهر تایید مجددی بر شناخت عمیق اوست از اینکه حرف را کجا بزند و کلمه را کی مکتوب کند و فردا و فرداها را چگونه ببیند؛ آنهم خالی از شعار و شوآف.

ترانه علیدوستی می توانست آن هنگام که اظهارات زننده ترامپ درباره بانوان در دوران کارزار رقابت های انتخاباتی منتشر شد واکنش نشان دهد، اما نداد. او می توانست وقتی این فرد هتاک به زنان، برنده و رئیس جمهور شد واکنش نشان دهد، اما نداد. او می توانست فردای تحلیف ترامپ، وقتی زنان گوشه و کنار جهان، سیل آسا در مخالفت با او به خیابان ها آمدند و تظاهرات میلیونی کردند، با آنان همصدا شود و واکنش نشان دهد، اما نداد.

نشان نداد و نشان نداد تا آنجا که ماجرا به منافع و حیثیت اجتماعی و ملی ایران و ایرانی کشید.(2)

... و اما منافع ملی

عبارت "منافع ملی" در دوران دولت یازدهم بیش از هر زمان دیگری به گوشمان خورده و در رسانه های مختلف آمده و فکر کنم از معدود جوامعی باشیم که بر سر تعریف منافع ملی اختلاف داریم. می شود در روش ها و امور داخلی اختلاف داشت اما چگونه می شود مثلا خواستار پاره شدن "برجام"ی بود که دوست و دشمن از شرق و غرب دنیا تایید کرده اند که سندی در راستای منافع ملی ایران است؟!

پاسخ مختصر ترانه علیدوستی نه شعار بود نه شوآف. شعار نبود چون نظر قطعی داد و "ولو یک درصد" هم برای خودش راه دررو نگه نداشت که وقتش که رسید و لازم بود، از آن فرار کند. شوآف هم نبود چون حتی "حضور" در مراسم اسکار، برای هر بازیگر و سینماگری یک "رویا"ست چه برسد به اینکه فیلمش در یک قدمی کسب مجسمه طلایی هم باشد.

منافع ملی آنجایی تعریف می شود که گروه های مخالف در "روش" رسیدن به اهداف، همراه شوند و یک صدای واحد از هر دو سوی جامعه به گوش برسد. مخالفت یک جامعه با سیاست های امپریالیستی و زورگویانه کشور سلطه گر و سلطه خواهی مثل ایالات متحده با همین واکنش های اجتماعی تعریف می شود و از همین مسیر می گذرد نه از مسیر ردشدن از روی پرچم. اکنون زمان آتش زدن پرچم و شعارهای تکراری، شاید به سر رسیده باشد و تنها حرکت و واکنشی موثر واقع شود که در نقطه ای به جا و از جانب افرادی این چنین مطرح شود. کنشی که از روی اعتقاد و باور باشد، می تواند نه تنها در جامعه بلکه به بیرون از مرزهای این سرزمین هم سرایت کند و نگاه ها را به سمت خود بکشاند.

به نظر می رسد که جامعه ایران به چنین ستاره هایی نیاز دارد؛ ستاره هایی که حتی وقتی پرده نقره ای خاموش می شود و چراغ های سالن سینما روشن، همچنان و همچنان می درخشند. همانها که برای اجتماع خود، در تاریکی، چلچراغ می سازند و به سربلندی ایران می اندیشند و لذت فردی خویش را فدای منافع ملی میهن می کنند که با این اقدام، تاثیرات گسترده ای بر جا خواهند گذاشت.

پی نوشت:

1-"بازتاب خارجی تحریم اسکار توسط ترانه علیدوستی "، سایت فرارو، 1395

2- کنشگری اجتماعی ترانه علیدوستی برای تعریف منافع‌ملی، خبرانلاین، 1395


منابع: سایت فرارو، خبر آنلاین