تبیان، دستیار زندگی
عباس مهیاد دو کتاب «آرامش در سایه گل سرخ» و مجموعه شعر «از توفان پرستو» را روانه بازار کتاب کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«از توفان پرستو» و «آرامش در سایه گل سرخ» منتشر شد

عباس مهیاد دو کتاب «آرامش در سایه گل سرخ» و مجموعه شعر «از توفان پرستو» را روانه بازار کتاب کرد.

بخش کتاب و کتاب خوانی تبیان
title

کتاب «آرامش در سایه گل سرخ» با عنوان دومِ «کتیبه‌خوانی‌های تحول شاد»، شامل دو دفتر با عناوین «شبهِ استعاره‌های روان-آگاهی» و «هیکو-رباعی» ها: گلستان به روایت نو» است که از سوی انتشارات آسان نیلگون در ۱۵۲ صفحه، با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه و با بهای ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان روانه بازار کتاب شده است.

مهیاد درباره این کتاب گفته است: «این کتاب شامل نوشته‌های من است در دو بخش. یکم: خودکاوی، که با زبان استعاره نوشته شده است و دوم: شعر، که از ترکیب هایکو و رباعی فراهم آمده. یقین دارم که دیگر کتابی شبیه آن نخواهم نوشت. این کتاب نظرات من در علمِ معرفتِ نفس با منظری همه‌گانی از خودشناسی را شامل می‌شود. عمده تلاشِ من در نوشتنِ این کتاب آزمودنِ امکاناتِ زبانِ فارسی در روشِ بیانی جدید است که توضیحاتِ آن را شاید در جایی دیگر با قبض و بسطی بیش‌تر بیاورم.»

همچنین در توضیحات پشت جلد کتاب «آرامش در سایه گل سرخ» می‌خوانیم: «منطق از پیش تعیین شده و حساب‌گرانه هرگز نمی‌تواند پیشرو عقل فیروزه‌ای ما باشد برای اعمالی که انجام می‌دهیم. «دوست‌داشتنن همواره چندگام از منطق پیش‌تر است. از اینکه محاسبه کنیم، چقدر دیگران را دوست داشته باشیم و یا چند نفر را دوست داشته باشیم و یا چند نفر برای دوست داشته شدن ما کافی هستند بپرهیزیم. خود را به ملخ‌هایی تبدیل نکنیم که نور را وزن می‌کنند. هنگامی که یک پرنده در قفس آسایش ندارد و بی‌قراری می‌کند، چگونه یک روح می‌تواند در قفسه محاسبه‌گری آسوده باشد؟ عشق، منطق خود را می‌آفریند. با معیار عشق به بال‌های خود معیارِ رسیدن به قله را بیاموزیم.»

همچنین از این مولف، به تازگی مجموعه شعر «از توفان پرستو» با شمارگان ۵۰۰ نسخه در ۶۴ صفحه و با بهای ۷۰۰۰ تومان از سوی انتشارات بوتیمار، منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب از ۲۹ شعر و یک پسگفتار با عنوان «چرا شعر شاه هنرهاست؟» تشکیل شده و در آن شعرهایی در قالب‌های هایکو، رباعی و شعر نو دیده می‌شود. پشت جلد این کتاب آمده است: «دلم توفان پرستو می‌خواهد/ توفان کوچیدن و /آینده را پشت سر گذاشتن.»

در یکی از شعرهای این کتاب با عنوان «زخم‌ها» می‌خوانیم: «زخم‌ها در هر پگاه‌دم/ خروشان‌تر از بانگ خروشان/ آواز سرمی‌دهند/ شعله‌های خیس در برق تاریک چشم‌ها سوسو می‌زنند/ ناقوس‌ها می‌نوازند/اشک‌ها می‌خندند/ دردها می‌لایند/ گل گندم عطر می‌افشاند/ عشق زاده می‌شود...»


منبع: خبرگزاری مهر

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .