تبیان، دستیار زندگی
دویست و هفتاد و چهارمین جلسه ماهیانه عصب پژوهی اجتماعی در سالن همایش های بیمارستان ایرانمهر برگزار شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیوند جامعه هنری و پزشکی برای شناخت انسان و تاثیر آن در هنر

دویست و هفتاد و چهارمین جلسه ماهیانه عصب‌پژوهی اجتماعی در سالن همایش‌های بیمارستان ایرانمهر برگزار شد.

بخش هنری تبیان
نشست هنری

پس از کشمکش‌های جامعه هنری و پزشکی که به واسطه درگذشت عباس کیارستمی به اوج خود رسید، جامعه پزشکی در اقدامی سلسله نشست‌های تخصصی خود را به هنر نقاشی اختصاص داده تا این رابطه را تلطیف کند. بر همین اساس دویست و هفتاد و چهارمین جلسه ماهیانه عصب‌پژوهی اجتماعی روز پنجشنبه سی‌ام دی‌ماه در سالن بیمارستان ایرانمهر برگزار شد و طبق سنت فعالیت بیست ساله این نشست‌ها  درباره اهمیت هنر نقاشی در گسترش آگاهی انسان، سخنرانی شد.

در این جلسه که با حضور هنرمندان و صاحب‌نظران عرصه پزشکی برگزار شد، نقاش معاصر، بهرام دبیری درباره "تن آدمی، پیوندگاه هنر نقاشی و پزشکی»، صحبت کرد و سپس، جواد مجابی منتقد هنر، واحد خاکدان نقاش و لیلی گلستان گالری‌دار در این باره سخن گفتند.

تغییر در ساحت هنر با تکامل ادراک بینایی

در ابتدای این جلسه بهرام  دبیری با ارایه آثاری از سی هزار سال گذشته تاکنون درباره نقش انسان در پیوند هنر و پزشکی درباره چگونگی ادراک انسان از پیرامونش و رابطه آن با خلاقیت سخن گفت.

وی با اشاره به اهمیت بررسی و شناخت جایگاه ویژه ادراک هنری در انسان گفت: برای ادراک و خلاقیت هنری نیازمند علوم مختلفی هستیم تا با بهره‌گیری از حیطه‌های مختلف دانش بشری بتوانیم یک رویکرد چند بعدی نسبت به مقوله هنر داشته باشیم و به ارزیابی آناتومیک و فیزیولوژیک ادراک هنر و زیبایی‌شناسی برسیم.

او ادامه داد: چگونگی پیشرفت این سطح ادراک با توجه به سیر تاریخی آثار از نوع ادراکی ابدیت‌گرا و ایستا به سمت جنبه‌هایی حرکت کرده که در آن ادراک شناختی با توجه به ساختارهای فیزیولوژیکی اعصاب و بنا بر درک پیچیدگی‌های این دستگاه درون‌گراتر و شخصی‌تر شده است.

این هنرمند نقاش گفت: دستگاه عصبی از نظر پیچیدگی زیاد اعمالی که می‌تواند انجام دهد، منحصر به فرد است. این دستگاه به واقع میلیون‌ها ذره اطلاعاتی را از اعضای حسی مختلف دریافت می‌کند و سپس با در نظر گرفتن مجموعه آنها، پاسخی را که بدن باید بدهد مشخص می‌کند.

دبیری گفت: تغییر در ساحت تصویری هنر به خصوص در نقاشی برگرفته از تکامل ادراک بینایی است اطلاعات بینایی به سوی ناحیه تفسیر کلام که قبلا تکامل یافته است هدایت می‌شود و در نهایت تصویری که به نقش در می‌آید.

وی ادامه داد: بسیاری از مکانیسم‌های عاطفی و انگیزشی نیز در ادراک و خلاقیت هنر و زیبایی‌شناسی دخیل‌اند. نقش بارز عنصر عاطفی در هنر، گاه سبب می‌شود که گفته شود: هنر تماما با احساسات و عواطف آدمی سر و کار دارد و عناصر دیگر با هنر بیگانه‌اند. تبادل احساسات، با وساطت هنر صورت می‌گیرد. بنابراین، احساسات عاطفی نقش مهمی در درک هنر و زیبایی‌شناسی دارند.

این هنرمند نقاش گفت: هنر مجموعه‌ای‌ است از نشانه‌ها و رموز مختلف که نشان دهنده یک واقعیت است. منشا این واقعیت هم حافظه است. در حقیقت بخشی از ادراک هنر، شامل احضار حافظه و برقراری ارتباط بین تصویر موجود در حافظه با زبان هنر است.

وی گفت: در طول تاریخ هنر آن‌گونه که در آثار به نمایش در آمده، مشاهده کردید هر چه زبان هنر با واقعیت موجود در حافظه هم‌خوانی بیشتری داشته،  ادراک هنری بهتر و قوی‌تر صورت گرفته است. در واقع هر چه این رموز با واقعیت تطابق بیشتری داشته، درک بهتری حاصل شده است.

دبیری گفت: البته، آن مفهوم ذهنی که زبان هنر حاکی از آن است لزومی ندارد که عین واقعیت باشد. یعنی ممکن است آن تصویر ذهنی در خارج مصداق واقعی نداشته باشد، ذهن پس از آنکه چند چیز مشابه را درک کرد، آنها را با یکدیگر مقایسه می‌کند و صفات مختص هر یک را از صفت مشترک آنها تمیز می‌دهد و از آن صفت مشترک یک مفهوم کلی می‌سازد که بر همه آن صدق می‌کند.

این هنرمند نقاش افزود: به هر حال، صرف نظر از آنچه که در شاکله حافظه ثبت می‌شود، خود حافظه از اهمیت ویژه‌ای در مبحث ادراک هنر برخوردار است و بدون آن در درک آثار هنری با مشکل مواجه خواهیم شد.

نشست هنری

تجارب حسی به کلام تبدیل می شوند

جواد مجابی نیز در ادامه این نشست گفت: سهم عمده‌ای از تجارب حسی ما پیش از ذخیره شدن در مغز و پیش از پردازش برای سایر مقاصد فکری به معادل کلامی تبدیل می‌شود.

وی ادامه داد: زمانی که کتابی را می‌خوانیم، تصاویر کلمات را جایی ذخیره نمی‌کنیم، بلکه خود کلمات یا مفاهیم انتقال یافته از آنها را به شکل کلام ذخیره می‌کنیم.

این نویسنده و منتقد ادبی گفت: عمل اصلی نیم‌کره غالب مغز در حقیقت شناخت و تفسیر کلمات است. ورنیکه یا بخشی از نیم‌کره غالب که مسئول تفسیر کلام است، ارتباط نزدیکی با نواحی مربوط به شنوایی دارد. این رابطه نزدیک احتمالا ناشی از آن است که شنوایی نخستین راه ورود کلام است.

مجابی گفت: این نوع از شناخت برای هنرمندان و هنر دوستان رشته‌های مختلف از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اگر بخواهیم مطلب را کلی‌تر بیان کنیم؛ باید بگوییم که هنر در هر شکلش عبارت است از به کار گرفتن یکسری از نشانه‌ها و رمزها برای نشان دادن یک حقیقت. حقیقتی که یا درون هنرمند نهفته است یا در دنیای خارج او.

وی گفت: حافظ هم  با استفاده مناسب از کلمات و نشانه‌های شعری موجود در صدد این است که از یک واقعیت درونی خبر دهد.

در اندرون من خسته دل ندانم کیست / که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

این نویسنده و شاعر ادامه داد: فرهنگ کلامی و نظام یافته مغرب زمین، که بسیاری از پیشرفت‌های موجود در علم و تکنولوژی حاصل این نوع نگرش است، به شدت وابسته به نیم‌کره مغز است و از سوی دیگر، فرهنگ عارفانه و هنرمندانه مشرق زمین، به خاطر ویژگی‌های خاص نیم‌کره‌های راست مردم این سرزمین است.

مجابی اظهار داشت: چندی است که نهضت گسترده‌ای در حال شکل گرفتن است که طرفداران آن برای آزادسازی نیم‌کره راست‌شان داد سخن می‌دهند. بعضی از روان‌شناسان از جمله رابرت اورنشتین، طالب انقلابی در تعلیم و ترتیب مغرب زمین هستند و تعلیم و تربیتی را توصیه می‌کنند که تأکید بیشتری بر مهارت‌های غیرکلامی و ویژگی‌های خاص نیم‌کره راست بگذارد، ویژگی‌هایی که به گمان آنها بر فرهنگ‌های مشرق زمین حکومت می‌کنند. این مطلب را اقبال لاهوری اینچنین بیان می‌کند:

غربیان را زیرکی راز حیات / شرقیان را عشق راز کائنات

خیز و نقش عالم دیگر بنه / عشق را با زیرکی آمیز ده

نشست هنری

به زیبایی بدن انسان علاقمندیم

واحد خاکدان در ادامه این نشست به اهمیت شناخت آناتومی در هنر تجسمی اشاره کرد و گفت: امروز هنرمندان در حال احیای آناتومی هستند، مهم است که بفهمیم در گذشته هنر چه تأثیری روی آناتومی داشت. آناتومی ذاتاً علمی بصری است، و اولین آناتومیست‌هایی که این را فهمیدند در قرون وسطا می‌زیستند. آنان به هنرمندان متوسل شدند تا اکتشافات خود را در سطح عموم به اطلاع همکاران خود برسانند. این تمایل به جلب توجه در کنار آموزش منجر به خلق برخی از عجیب‌ترین تصاویر آناتومی شد.

وی ادامه داد: ما ذاتاً به زیبایی بدن انسان علاقمند هستیم. هیچ چیز قادر به القای یک پاسخ احساسی از لذت تا انزجار، بیش از بدن انسان نیست. امروز، هنرمندان مجهز به این احساس، آناتومی را از جهان پزشکی می‌گیرند، و آن را از طریق هنر با خلاقانه‌ترین روش‌ها احیا می‌کنند.

این هنرمند نقاش گفت: مثال خوب آن هنرمند معاصر اسپانیایی فرناردو ویسنته است. او تصاویر قرن ۱۹ آناتومی بدن مرد را می‌گیرد و با حس زنانه تلفیق می‌کند. زنان در نقاشی‌های او از ما می‌خواهند عمقی‌تر از آناتومی سطحی نگاه کنیم و یک حس زنانگی قدرتمند ایجاد می‌کنند که قبلاً در تاریخ هنر وجود نداشت.

خاکدان گفت: حس هنری را می‌توان در مرمت و بازسازی بدن انسان نیز مشاهده کرد. آناتومی انسان دیگر محدود به انسان نیست. امروز برای هنرمندان آناتومی صرفاً چیزی برای به خاطر سپردن نیست، بلکه بنیانی است برای فهم بدن انسان و به تصویر کشیدن آن به روشی که می‌توانیم، چه از راه کارتون، یا نقاشی بدن، یا هنر خیابانی.

موشکافی رابطه میان علم و هنر اهمیت دارد

لیلی گلستان هم در این نشست به عنوان حامی هنر گفت: نکته‌ای که در این نشست اهمیت دارد نزدیک کردن فعالان این دو حوزه بعد از اتفاق‌هایی است که در این مدت میان جامعه پزشکی و هنرمندان رخ داده است.

وی ادامه داد: امروز درک هنر و ساحت زیبایی‌‌شناسی هنری همان گونه که پیش از این مطرح شد نیازمند هم‌نشینی هنرمندان و متخصصان عرصه پزشکی است.

این گالری‌دار گفت: امروز کشورهایی که در هنر پیشرو هستند به اهمیت این اتفاق بیش از پیش صحه می‌گذارند. هر چند فهم چگونگی عملکرد ساختار خلاقه ذهن و نقش آن در هنر شاید برای یک هنرمند نیاز نباشد اما مسلم است که درک این فرآیند به آینده هنر کمک می‌کند.

لیلی گلستان گفت: موشکافی رابطه میان علم و هنر و گسترش سطح دانش هنرمند نسبت به رابطه این دو حوزه بدون شک تاثیر مستقیم بر خلق اثر هنری او خواهد گذاشت. هنرمند برای خلق اثر هنری نیاز به ادراک دارد و زمانی که این ادراک به واسطه علم به خودآگاه او بدل می‌شود تاثیرش را در هنر و پتانسیل‌هایی که به واسطه آن آزاد می‌شود، می‌توانیم مشاهده کنیم.


منبع: هنرآنلاین