روایت صادقانه و جسورانه انقلاب
درباره مجموعه «عکس انقلاب به روایت اکبر ناظمی»
عکسها هنوز جادو میکنند؛ با پیدایش ابزار ارتباطی، قدرت عکس در انتقال مفاهیم غیر قابل انکار است. عکسها حکم بازآفرینی خاطرات را هم دارند؛ برای همین است که مجموعه عکسهای دوران انقلاب مردمی ایران همزمان از ارزش خبری و اهمیت تاریخی برخوردارند. «عکس انقلاب به روایت اکبر ناظمی» از جمله تلاشهایی است که در چند سال اخیر برای حفظ و گسترش عکسهای دوران انقلاب در یک کتاب چاپ شده. اكبر ناظمی ــ عکاس این مجموعه ــ سال 57، وقتی در آلمان مشغول تحصیل بوده، خبر اعتراضهای مردمی در ایران را از شبكههای خبری میشنود و بلافاصله از مرز بازرگان به ایران میآید. ناظمی در آن دوران 28 ساله بوده و به گفته خودش چون فیلم رنگی گران بوده، مجبور میشود ته كاست فیلمهای رفقای فیلمسازش را بر دارد و با آنها عكس بگیرد که حاصل كار، میشود 4000 قطعه عكس از انقلاب.
در آن اوضاع، عكاسی چندان كار راحتی هم نبوده. عكاسان روزنامههایی مثل كیهان و اطلاعات و آیندگان، كارت داشتهاند و كسانی كه خودشان عكس میگرفتهاند، از دو طرف مورد سوءظن بودهاند. تظاهركنندگان فكر میكردند آنها نفوذیاند و نیروهای امنیتی هم به خاطر نداشتن مجوز، اجازه عكاسی نمیدادند. اعتماد مردم با حضور مداوم عكاس جلب میشود. از آن طرف، مأمورین مانع میشدند و در این میان عكاس، در اوضاع سختی، نگاتیوهایش را مخفی میکرد. یا وقتهایی كه در بازرسی حكومت نظامی، دوربینها را میگشتند، نگاتیوها را لای درز دیوار میگذاشت تا فردا بردارد و ظاهر و چاپشان كند. بعد هم كه چاپ میشد، آنها را كنار هم روی مقوا میچسباند و جلوی دانشكدهها و دانشگاه قرار میداد، تا مردم را از حوادث انقلاب باخبر كند.
در مسیر آزاداندیشی
عکسهای ناظمی به واقع رنگ و بوی عکسهای خبری را دارند. البته باید گفت دو واقعه بزرگی كه اساس عكس خبری را در ایران پیریزی كرد، انقلاب اسلامی ایران و وقوع جنگ تحمیلی بود؛ در واقع قبل از انقلاب دنیای عکس ما خالی از عکاسی خبری بود و ما بجز یكسری عكسهای ورزشی عكس خبری به معنای واقعی نداشتیم. اما عكسهایی كه از برخی اتفاقات در دیگر كشورها وجود داشت، حاصل حضور خبرنگاران خارجی در منطقه بود كه به دست رسانههای قبل از انقلاب هم میرسید و در جراید چاپ میشد. اما باید اذعان کرد كه به واسطه دو اتفاق تاریخساز در ایران، عكاسان خبری ایرانی جزء بزرگترین و بهترین عكاسان خبری جهان شدند. عكاسان خبری در تمام دنیا چشم مردم و وجدان آگاه جهان محسوب میشوند، زیرا با دوربین خود مهمترین رویدادها را ثبت میكنند و با این كار ثابت كردهاند كه عكاسی تنها تفریح و سرگرمی نیست، بلكه میتواند نقش بزرگی همچون كمكرسانی به مردم جنگزده ایفا كند. دوربین عكاسیِ عکاسِ خبری، در واقع همچون اسلحهای بزرگ با كارایی ویژه است و البته مهمترین ویژگی عكاس خبری در این مسیر، آزاداندیشی اوست.
انتظاری به درازای سی سال
در این میان ناظمی، سی سال برای چاپ این مجموعه انتظار کشید تا بالاخره موفق شد سال 88 با همکاری انتشارات سوره مهر این مجموعه را منتشر کند. این تأخیر سیساله در انتشار این کتاب، برخورد سلیقهای مدیران فرهنگی با این مجموعه عکس بوده است. چرا که ناظمی در عکسهایش نشان داده که در دوران انقلاب، اقشار مختلف جامعه یک هدف مشترک داشتند؛ تحقق جمهوری اسلامی. با این حال وقتی ناظمی تصمیم به انتشار عكسهایش گرفت با حذف برخی از آنها مواجه شد، درحالیكه ناظمی همیشه معتقد بوده که این عکسها باید بدون هیچگونه ممیزیای به چاپ برسد و این هدف تا انتشار این کتاب از سوی سوره مهر محقق نشده بود.
کتاب ناظمی محصول بررسی و انتخاب، از بین همان 4 هزار فریم عکسی است که از سالهای قبل از انقلاب تا پیروزی نهضت اسلامی کشورمان ثبت و ضبط کرده است؛ یعنی از شهریور 57 تا پیروزی انقلاب.
و حالا، بعد از سالها، این عكسها از محاق درآمده است و در منظر دید مخاطبان ـ نسلهای بعد از انقلاب ـ قرار گرفته است. دیدن آن لحظههای ماندگار، میتواند شور زندگی را در وجود انسانهای عدالتخواه احیا كند. عكس، به عنوان یك وسیله تأثیرگذار هنری، میتواند در قالب ابزار رسانهای، تأثیرات مثبتی را در بین مخاطبان رقم زند. بازنگری این عكسها به شكل خردهفرهنگهای انقلاب، میتواند اطلاعات خوبی را در معرض دید مردمشناسان و جامعهشناسان قرار دهد، علاوه بر آن دیدن قاب این لحظههای ماندنی برای انقلابیون نیز جذاب خواهد بود.
عکسهایی از جنس صداقت
کتاب ناظمی محصول بررسی و انتخاب، از بین همان 4 هزار فریم عکسی است که از سالهای قبل از انقلاب تا پیروزی نهضت اسلامی کشورمان ثبت و ضبط کرده است؛ یعنی از شهریور 57 تا پیروزی انقلاب. از جمله نکاتی که در این عکسها میتوان مشاهده کرد، تنوع حضور مردمی و بیان تصویری مردمیبودن انقلاب قرن است. به تصویر كشیدن کودک و نوجوان، جوان و پیر، زن و مرد، دانشجو و مکانیک و نانوا ، حضور زنان بیحجاب و نشان دادن ترکیب شرکت کنندگان در راهپیماییها و همچنین جسارت او در ثبت لحظه لحظه انقلاب، نشانگر زوایایی جدید و ناگفته از روزهای مبارزه با رژیم پهلوی است. عکاس، بیمحابا به همه جا سرک کشیده، به گارد نزدیک شده و عکسهایی درشت از چهره آنها گرفته، به سردخانهها رفته و از چهره شهدا، در سختترین و رعبآورترین شرایط و در حالی که نیروهای گارد بیمحابا همه را به گلوله میبستند، عکس گرفته است.
کتاب، همچنین حاوی زوایای مختلف یک انقلاب مردمی است؛ از دیوار نوشتهها و شعارهای متداول، تا انواع راهپیماییهای آن روزها و سیل جمعیت در اقصی نقاط تهران و البته عکس معروفش، پیرمردی که روزنامه کیهان با تیتر «شاه رفت» را در دست دارد و به دوربین لبخند میزند. ناظمی در عکسهایش تلاش کرده، بیوقفه لحظه لحظه مبارزه را ثبت کند و کوشیده با انتخابی دقیق، در کتابی محدود، حاصل را به مخاطب عرضه کند و خوشبختانه کیفیت فنی کتاب نیز به قدری هست که نتیجه کار او را دیدنی کند.
کتاب، همچنین حاوی زوایای مختلف یک انقلاب مردمی است؛ از دیوار نوشتهها و شعارهای متداول، تا انواع راهپیماییهای آن روزها و سیل جمعیت در اقصی نقاط تهران و البته عکس معروفش، پیرمردی که روزنامه کیهان با تیتر «شاه رفت» را در دست دارد و به دوربین لبخند میزند.
او که به هر حال در قطع محدود کتاب، عکسهایش را به چاپ سپرده در ابتدا و انتها نیز در کادرهایی کوچک حدود صد عکس را منتشر کرده، گویی نگران آن باشد که شاید مجال دیگری دست ندهد. او به خوبی میداند که با عکسهایش سفیر انقلاب در جهان و بهویژه کاناداست؛ آنچنان که در «تقدیمنامه»نیز، کتاب را متعلق به ملت ایران میداند: «... ملتی که از قیام مشروطه به بعد، نشان داد هر زمان دست به دست هم دادند، به آنچه خواستند رسیدند» از طرح جلد کتاب هم باید یاد کرد که عکسی از زاویه بالا روی آن نقش بسته كه اوج حقارت نیروهای گارد پهلوی را به زیبایی نمایش داده است. تظاهرات مردمی، حضور زنان و کودکان، ورود امام خمینی(ره)به کشور، جماعت منتظر در لابی فرودگاه مهرآباد، سخنرانی امام در بهشت زهرا، حضور امام در مدرسه رفاه، جنازههای شهدا در سردخانههای رژیم، قیامهای گوناگون در دانشگاه تهران، شخصیتهای فعال انقلاب، دیوارنوشتهها و شعارهای دیواری، صفهای نفت، اعلانها و کاریکاتورهای دیواری و ... از جمله موضوعات این عکسها هستند.
******
بخشی از خاطرات ناظمی از عکاسی در دوران انقلاب
زمان پایان تحصیلاتم نزدیک بود كه خبر دادند در یزد مردم شلوغ كردهاند و رفتارهای ضد نظام شاهنشاهی در حال انجام است. باور نمیكردم. ولی بعد از دیدن تصاویر از طریق تلویزیون دوربین را روی شانه انداختم و مستقیم راهی تهران شدم. وقتی رسیدم مردم مشغول خواندن نماز بودند و پس از آن به سمت حسینیه ارشاد حركت كردند. دوربین عكاسی و فیلمبرداری 60 ثانیهام، از خرداد 57 تا 22 بهمن 57 فعال بود كه حاصل آن امروز حدود 4000 عكس از انقلاب و حدود 25 تا 30 ساعت فیلم است كه تنها 160 عكس از آن چاپ شده است. ما منتظر انقلاب بودیم، چرا كه زمینههای آن در منزل پدرم ایجاد شده بود. مرحوم آیتالله مهدوی كنی، یكی از افرادی بود كه به عنوان سخنران در مجالس عزاداری كه پدرم برگزار میكرد، مستمر حضور داشتند. خودم سخنرانیهای سال 42 حضرت امام را به خوبی به یاد دارم.
آن زمان نگاتیوها گران و از طرفی همكاری با لابراتوارها مشكل بود. فیلمهای عكاسی را با مصیبت آماده میكردیم كه چاپ شان تا صبح طول می كشید.شاید در طول شبانهروز ، 2 ساعت میخوابیدیم و صبح روز بعد، عكسها در میان مجلات و نشریات و دانشگاهها و فضاهای مختلف تقسیم میشد. آن زمان جریانهای انقلابی رسانه و خروجی نداشتند؛ خروجی و چشم و رسانهشان ما بودیم. نگاهشان به لنز ما بود.