تبیان، دستیار زندگی
موسی عصمتی با اشاره به آسیب های شعر امروز می گوید: شعر شاعران جوان ما خیلی شبیه به هم شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آسیب‌های شعر امروز ایران

موسی عصمتی با اشاره به آسیب‌های شعر امروز می‌گوید: شعر شاعران جوان ما خیلی شبیه به هم شده ‌است.

بخش ادبیات تبیان
آسیب‌های شعر امروز ایران

موسی عصمتی، شاعر روشندل خراسانی که به تازگی مجموعه شعر «بی چشمداشت» را منتشر کرده است درباره وضعیت شعر امروز اظهار می گوید: در شعر امروز به طور کلی می‌ِشود به دو فضا اشاره کرد؛ یک فضای مستحکم و ریشه‌داری است که در عین این‌که به دنبال نوگرایی در شعر است به گذشته نگاهی دارد که این شعر، شعری فاخر و ماندگار است. شاعرانی مانند قیصر امین‌پور، سهراب سپهری، محمدکاظم کاظمی، سیدحسن حسینی و شاعران بزرگ معاصر از این دست زیادند و ماندگار هم شده‌اند. این شاعران ماندگار شدند زیرا به گذشته توجه داشتند و از ریشه‌ها نبریدند و نیز به نوگرایی و نیازهای روز هم توجه ویژه داشتند.

او ادامه داد: دسته دیگر بیشتر درگیر آزمون و خطا هستند. شعر آن‌ها ممکن است در دوره‌ای با یک سبک و سیاق خاصی گل کند و سر زبان‌ها بیفتد اما این‌ها مانند شهاب هستند و برای لحظه‌ای درخشش ایجاد می‌کنند و بعد چون اصالت ندارند محو می‌شوند.

عصمتی افزود: معمولا شاعرانی که درگیر آزمون و خطا هستند از لحاظ مطالعاتی به شدت ضعیف هستند و از شعر کهن اطلاع چندانی ندارند و درگیر تعدادی شعر ترجمه هستند و شاید از این شعرها تأثیر گرفته‌اند، که این باعث می‌شود شعرشان خوب نباشد و با متن جامعه ارتباط برقرار نکند. شاید در مقطعی درخشش‌ها ایجاد شود اما این درخشش‌ها آنی است و و ریشه‌دار نیست.

او خاطرنشان کرد: دسته دوم شاعران اگر شعری از آن‌ها در دوره‌ای مطرح شود، سعی می‌کنند همان شعر را به گونه‌ای دیگر بازنویسی کنند که این آسیب به وجود می‌آورد.

این شاعر درباره آسیب‌های شعر امروز گفت: یکی از آسیب‌های شعر، به اصطلاح از روی دست هم نوشتن است. در واقع شعر شاعران جوان ما خیلی شبیه به هم شده است؛ به این دلیل که مطالعه ندارند. اگر چند شعر را کنار هم بگذاریم و اسم شاعران آن‌ها را خط بزنیم نمی‌توان گفت شعر از چه کسی است و عمده آسیب در نداشتن مطالعه است. اگر در شعر شاعران جست‌وجو کنیم، یک مشت واژگان مشترک در شعر آن‌ها می‌توان پیدا کرد. شعر این‌ها به شدت شبیه هم است.

او همچنین افزود: شاعران جوان حاضر نیستند تجربیات شخصی خود را وارد شعر کنند. به طور مثال شاعری که در بندر انزلی زندگی می‌کند در شعرش از کویر، دشت و برهوت حرف می‌زند و کسی که در کویر زندگی می‌کند در شعرش کنار بندر و اسکله شعر عاشقانه‌ خود را می‌گوید در حالی که آن را تجربه نکرده است و فضایی را که در شعر خود آورده برایش عینی نیست.

عصمتی در ادامه خاطرنشان کرد: شاعران علاوه بر این‌که تجربیات شخصی خود را بیان نمی‌کنند، بومی‌گرایی نیز ندارند. در ایران کلی نماد فرهنگی، افسانه‌ای و اسطوره‌ای داریم که می‌توانیم در شعر وارد کنیم اما شاعران در شعر خود از نماد کشور دیگر و فلان اعتقاد فلان کشور استفاده می‌کنند. آن‌جاست که شعرشان شبیه به شعر ترجمه می‌شود.

او متذکر شد: تجربیات شخصی و بومی‌گرایی حلقه مفقوده شعر بین شاعران جوان است که در شعرشان کمتر دیده می‌شود.


منبع: ایسنا