تبیان، دستیار زندگی
امسال وقتی از راهپیمایی اربعین حسینی به میهن بازگشتم، در ابتدا می خواستم شرحی از آنچه به چشم و قلب دیدم، بنگارم؛ ولی هم بیماری که پس از مراجعت عارض شد، امانم نداد و هم پیش خود گفتم دراین باره اهل قلم و بیان بیش از حد نیاز نوشته اند و گفته اند و نیز رسانه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آنچه از اربعین امسال به یادگار ماند

خزف و گهر

همه می دانند که کربلا سرزمین گهر است و شعاع معنوی حسین(علیه السلام) هر خزفی را کیمیا می کند

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
اربعین

امسال وقتی از راهپیمایی اربعین حسینی به میهن بازگشتم، در ابتدا می خواستم شرحی از آنچه به چشم و قلب دیدم، بنگارم؛ ولی هم بیماری که پس از مراجعت عارض شد، امانم نداد و هم پیش خود گفتم دراین باره اهل قلم و بیان بیش از حد نیاز نوشته اند و گفته اند و نیز رسانه ها به صورت زنده و در قالب فیلم های مستند، همه چیز را به تصویر کشیده اند.

شاید ضرورتی نباشد.

عکس هایی که من در گوشی خود داشتم، از آن پیرمرد یزدی 90 ساله گوژپشت که با عشق حسین (علیه السلام) عصازنان می خرامید، آن کودك هشت ساله عرب که برادر دوساله اش را در جعبه ای پلاستیکی گذاشته و با طنابی به پشت می کشید، آن مردی که با یك پا به مدد عصایش با هزار امید به سوی سرمنزل عشق می شتافت، آن رهروان پابرهنه و... شاید تصاویری تکراری باشد. آن همه نوع دوستی و مودت، میان دو ملتی که هشت سال با هم جنگیده بودند، آن چتر محبتی که بیش از 20 میلیون جمعیت از کشورها و نژادهای مختلف و حتی از مذاهب و ادیان گوناگون در سایه اش قرار گرفته بودند و آن جذابیت های معنوی که فقیر و ثروتمند، عالی و دانی، رعیت و راعی، زن و مرد و خردسال و کهن سال را در کنار هم قرار می داد، همه دیده بودند و تازگی نداشت. همه می دانند که کربلا سرزمین گهر است و شعاع معنوی حسین(علیه السلام) هر خزفی را کیمیا می کند؛ اما وقتی بازگشتم، دوستی در تلگرام برایم نوشته ای فرستاد که با خواندنش شوکه شدم. آنجا نوشته بود: « باید برای زیارت اربعین ویزا گرفت و نفری 40 دلار به دولت عراق داد . پرداخت این مبالغ و نیز سرمایه گذاری ایرانیان عاشق اهل بیت (علیه السلام در ساخت اماکن مقدسه عتبات، پول ریختن به جیب دیگران است.» نویسنده پیشنهاد می کرد که به جای این کارها می توانیم در کشور خودمان کارخانه بسازیم؛ البته این حضرت آقای نویسنده این خرده را به کسانی که صدها برابر این مبالغ را برای سفرهای خوشگذرانی در آنتالیا و قبرس و تایلند هزینه می کنند، نمی گیرد و درباره آن اشخاص، اصولا بسیار لیبرال منش برخورد می کند و لابد معتقد است پول دارند، می خواهند خرج کنند، این مقتضای آزادی است. دو روز بعد، پس از وقوع عملیات انتحاری حله که موجب شهادت جمعی از زائران شد، یکی از بستگان که ساکن ینگه دنیاست و می دانست که به همراه خانواده به زیارت رفته ام، سراسیمه تماس گرفت تا از سلامتی خودم و خانواده مطمئن شود و با لحنی عاقل اندر سفیه گفت چه لزومی داشت که در این فضای ناامن به زیارت بروی؟

دیگری می پرسید با این همه سختی راهپیمایی و ازدحام چه اصراری است که در این موقع سال به زیارت رفت؟ چرا وقتی خلوت را انتخاب نکنیم؟

دیدم اینان هیچ کدام خزف و گهر را تمایز نتوانند داد. پس مجبور شدم که چند سطری بنویسم که چرا زیارت اربعین گوهری است بی مانند که باید همه چیز را فدای آن کرد.

قدر مراسم پرشکوه زیارت اربعین را باید دانست و باید در گسترش دادن و نهادینه کردن آن بسیار کوشید. تجمع اربعین گوهری بی همتاست. آنان که زیارت اربعین رفتند، همه می دانستند که ممکن است زندگی شان را در این راه از دست بدهند. آنان برای تفریح نرفته بودند. ولی آنان همچنین نیك می دانستند که آن گوهر را باید پاس داشت و ایمان به مکتب حسین(علیه السلام) سرمایه ای است که ارزش فدا کردن همه چیز را دارد

در ابتدا باید اذعان کنم که انگیزه اصلی زائران مخلصی که چنین شکوه و عظمت افسانه ای را می آفرینند، فقط و فقط کشش معنوی حسین(علیه السلام) است. آنان تا اعماق وجود خود این واقعیت را دریافته اند که از میان همه مدعیان آزادگی، این حسین(علیه السلام) بود که همه چیز خود را فدای حقیقت کرد و تا آخرین لحظه ایستادگی کرد تا مدال «خون خدا» را به سینه آویخت. آنان می دانند که برای نوشیدن زلال حقیقت باید به سرچشمه وارد شوند. آنان مسافران کشتی نجات اند؛ اما برای کسانی که نمی دانند، در اینجا هفت دلیل را که چرا راهپیمایی اربعین را باید به هر قیمتی پاس داشت، می آورم.

نخست، ایران پس از دوران صفویان، چه در آن حکومت اسلامی برقرار باشد یا حکومت شاهنشاهی و چه سران آن بخواهند و چه نخواهند، ام القرای جهان تشیع است. اسدالله علم، وزیر دربار محمدرضاشاه پهلوی بود و گهگاهی درخواست کمك شیعیان لبنان را به اطلاع شاه می رساند. او در خاطرات خود در روز دوم مهر 54 خطاب به شاه می گوید: «شاهنشاه که الان امپراتور هستید، در حقیقت، امپراتور شیعه هستید، نه تنها شاهنشاه ایران!» شاه نیز بر موقعیت خویش واقف بود و از این رو معمولا درخواست حمایت از شیعیان در کشورهای دیگر را اجابت می کرد. در واقع، این برای کشور ایران یك سرمایه اجتماعی و فرهنگی بسیار ارزنده است که بیش از 200 میلیون شیعیانی که خارج از ایران زندگی می کنند، ایران را دوست دارند، عاشق زیارت امام رضا(علیه السلام) هستند و بسیاری از آنان رهبری دینی و مرجعیت تقلید خود را در داخل ایران و یا در اختیار یك ایرانی ساکن در عراق می دانند. آنان حتی وجوهات شرعی خود را یا به ایران می فرستند یا با اجازه مراجع تقلید در منطقه خود مصرف می کنند. زیارت اربعین که با حضور زائرانی از بیش از 60 کشور انجام می شود، خواهی نخواهی نقش محوری ایران را پررنگ تر می کند. برتری ایرانیان از نظر اثربخشی فرهنگی در این مراسم کاملا محسوس است؛ اگرچه کسی به آن تظاهر نمی کند؛ ولی این برتری و این نقش محوری در این مراسم میلیونی که بزرگ ترین تجمع منظم تاریخ بشر است، افزایش می یابد. سال گذشته در مقاله ای عنوان «سرمایه اجتماعی و فرهنگی اربعین» این مقال را به اندازه کافی بسط دادم.

دوم، ما هشت سال جنگیدیم؛ ولی نتوانستیم محبوبیت و نفوذی را که هم اکنون در عراق داریم، به دست بیاوریم. در همین سفر سال جاری، چند بار اتفاق افتاد که برای خرید در کربلا و نجف، دلار از جیب خود در آوردم و هر بار با این عکس العمل مواجه شدم که فقط دینار عراقی و پول ایرانی پذیرفته می شود. بیشتر رانندگان تاکسی و مغازه داران چند کلمه و چند جمله فارسی بلد بودند و برخی به روانی فارسی صحبت می کردند. ما نباید فراموش کنیم که از دهه 40 شمسی، بزرگ ترین تهدید خارجی ما، کشور عراق بود. کجا بودیم و به کجا رسیدیم؟! باید این رشته های محبت را محکم تر کنیم و بدانیم که هزینه استحکام این رشته ها به مراتب کمتر از هزینه های مالی و انسانی جنگ و نزاعی است که یك بار طعم تلخ آن را چشیده ایم و سایه شوم آن همواره ما را تهدید می کند.

سوم، از آنجا که حاضران در راهپیمایی اربعین به زبان های متفاوتی سخن می گویند، بهترین بستر ارتباطی میان همه زائران از طریق تصاویر و نمادهاست. وقتی کسی عکس شخصیت محبوب خود را روی کوله پشتی اش نصب می کند، یك پیام سیاسی را به خوبی و به سادگی می رساند، ولی هنوز از این راه ارتباطی، استفاده مطلوب نمی شود. البته کمابیش عکس های بزرگی از شخصیت های مظلوم جهان تشیع مانند شیخ عیسی قاسم، رهبر شیعیان بحرین یا صحنه هایی از جنایات سعودی ها در یمن جلب نظر می کند، ولی بیش از هر چیز، عکس هایی از شهیدان عراقی در جنگ با داعش به چشم می خورد. پوسترهایی دال بر لزوم ایجاد اتحاد میان جناح های مختلف در جهان تشیع نیز به نمایش گذاشته شده است. ما باید بپذیریم در دنیای کنونی که رسانه های جهانی میانه چندان خوبی با ما ندارند، چنین اجتماعات میلیونی بهترین وسیله هستند تا بتوانیم پیام های سیاسی و فرهنگی خودمان را به همه دوستان و هواداران منتقل کنیم. وقتی ما جامعه شیعیان را با خود همفکر کنیم، همه می دانند که اگر کسی با ایران طرف شود، با جهان تشیع طرف خواهد شد و نه فقط با یك کشور 80 میلیونی. این یك سرمایه مهم است، ولی اینکه چگونه از این سرمایه استفاده کنیم، البته به ما مربوط می شود و بستگی به درجه لیاقت مان دارد.

چهارم، فقط عراقی ها نیستند که از مراسم اربعین منافع اقتصادی می برند. تبلیغات تجاری زیادی در مسیر راهپیمایی وجود داشت و این بسیار جالب بود که شرکت ایرانی «کاله» بیشترین شمار تبلیغات را به خود اختصاص داده بود. محصولات کاله به خوبی در کربلا و نجف شناخته شده بود و همه جا یافت می شد. شرکت دیگری که تبلیغاتش به چشم می آمد، شرکت عراقی «الکفیل» بود. وقتی یک بسته پنیر الکفیل را خریدم، با تعجب مشاهده کردم که روی آن نوشته شده: ساخت ایران! از یك عراقی پرسیدم که این چرا ساخت ایران است و برند عراقی دارد. پاسخ داد که پیش از این شرکت های سعودی در عراق محصولات خود را به صورت گسترده عرضه می کردند ولی اکنون شرکت هایی مانند الکفیل که عراقی- ایرانی هستند جای آنها را گرفته اند. راه مشارکت اقتصادی با کشور نفت خیز و ثروتمندی مانند عراق از همین ارتباطات نزدیك و مداوم آغاز می شود و اگرچه محصولات ایرانی مانند اتومبیل سمند و تیبا و پراید به وفور در عراق دیده می شوند و نیز خدمات فنی و مهندسی ایرانی جای خود را تا حد زیادی باز کرده است، ولی ایران هنوز حرف بسیاری برای گفتن در بازار عراق دارد. چون در مبادلات اقتصادی، ایران چیز بیشتری برای ارائه دارد، قوانین ظروف مرتبطه حکم می کند کالاها و خدمات بیشتری از طرف ما به عراق سرازیر شود و دراین میان سود بیشتری عایدمان خواهد شد.

انگیزه اصلی زائران مخلصی که چنین شکوه و عظمت افسانه ای را می آفرینند، فقط و فقط کشش معنوی حسین(علیه السلام) است. آنان تا اعماق وجود خود این واقعیت را دریافته اند که از میان همه مدعیان آزادگی، این حسین(علیه السلام) بود که همه چیز خود را فدای حقیقت کرد و تا آخرین لحظه ایستادگی کرد تا مدال «خون خدا» را به سینه آویخت

پنجم، اگر نظری به تاریخ سیاسی ایران در چند قرن اخیر بیندازیم، می بینیم قوی ترین محرك ملت ایران برای جنب شهای سیاسی و اجتماعی حماسه عاشورا بوده است. از تظاهرات دوران انقلاب مشروطه گرفته تا راهپیمایی های میلیونی در روزهای تاسوعا و عاشورا و اربعین سال 57 تا صحنه های به یادماندنی مقاومت در مقابل ارتش تجاوزگر صدام، همه در ذات خود نوعی بازآفرینی پیام حسینی بودند. جالب آن است که این خاصیت الهام بخش کربلا محدود به شیعیان و مسلمانان و حتی دین داران ایرانی نیست. هرگز فراموش نمی کنم که خسرو گلسرخی، مارکسیستی که در 29 بهمن 1352 در دادگاه نظامی شاه محاکمه می شد در دفاعیات خود که از تلویزیون پخش شد. چنین گفت: «ان الحیاه عقیده و جهاد. سخنم را با گفته ای از مولا حسین، شهید بزرگ خلق های خاورمیانه آغاز می کنم.

من که یک مارکسیست لنینیست هستم، برای نخستین بار عدالت اجتماعی را در مکتب اسلام جستم و آنگاه به سوسیالیسم رسیدم... زندگی مولا حسین نمودار زندگی اکنونی ماست که جان بر کف، برای خلق های محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه می شویم. او در اقلیت بود و یزید، بارگاه، قشون، حکومت، قدرت داشت. او ایستاد و شهید شد. هر چند یزید گوشه ای از تاریخ را اشغال کرد، ولی آنچه که در تداوم تاریخ تکرار شد، راه مولا حسین و پایداری او بود، نه حکومت یزید. آنچه را که خلق ها تکرار کردند و می کنند. راه مولا حسین است...» آری پیام حسین تا آن حد نفوذ در اعماق فرهنگ ایرانی دارد که یك مارکسیست ایرانی هم او را اسوه و سرمشق خود می داند. این یك سرمایه مهم برای فرهنگ ایران و تشیع است که باید آن را پاس داشت و از آن حمایت کرد. وقتی تهدیدی متوجه این آب و خاك شود، همین نمادها هستند که می توانند منجر به بسیج عمومی شوند و یك ملت را زنده و سربلند نگه دارند. باید این سرمایه را پاس داشت که آن را در ازای کوه هایی از طلا نیز نمی توان خرید.

ششم، به جرئت می توان ادعا کرد در تاریخ ثبت شده بشر، هیچ کس به اندازه امام حسین(علیه السلام) موجب اطعام فقرا و مساکین نشده است. هیچ کس مانند امام حسین(علیه السلام) موجب خیرات و مبرات مکرر و مداوم نشده است. در راهپیمایی اربعین صحنه های بسیار زیبا و جذابی از انفاق برای حسین (علیه السلام) دیده می شود که خلوص و پاکی در آن موج می زند. در آنجا رسم بود که وقتی کسی طَبَق غذایی را به میان جمعیت می آوَرَد، خود می نشیند و طَبَق را بر سر قرار می دهد تا چشمانش به چشم کسانی که از آن غذا برمی دارند، نیفتد و هر کس هر چقدر مایل است بردارد و خجالت نکشد. بسیار خانواده های فقیری بودند که از مخارج روزانه خود می زدند که پس اندازی جمع و برای زائران حسینی انفاق کنند. ثروتمندان بسیاری بودند که بدون آنکه نامی از آنان ذکر شود هزینه غذای هزاران نفر را متقبل می شدند. در یك موکب که یك روز ظهر توقف و از حمام بسیار تمیز آن استفاده کردم، برای ناهار به 10 هزار نفر غذا داده شد. در ایام اربعین جمعیت 20 میلیونی زائران بدون اینکه نیازی باشد از جیب خود خرج کنند، صبحانه و ناهار و شام و البته چای و قهوه و آب میوه و تنقلات را میهمان امام حسین(علیه السلام) هستند، بدون اینکه منتی بر آنان باشد. این سنت و عادت، موفق ترین راه مستمر برای اطعام فقرا و مساکین بوده و خواهد بود. طبق آمار منتشرشده از افزایش میزان استفاده از ظروف یك بارمصرف در ماه های محرم و صفر می توان تخمین زد که فقط در ایران در این دو ماه، لااقل یك میلیارد وعده غذای نذری توزیع می شود. تاریخ نشان می دهد که هیچ مکتب دیگری جز مکتب حسین(علیه السلام) توان آفرینش این صحنه ها را نداشته است. این سرمایه است و باید آن را پاس داشت.

هفتم، ابعاد جماعت پیروان و دوستداران امام حسین همواره فزاینده است. از وقتی حسین(علیه السلام) در صحرای کربلا بی یاور شد تا امروز که فقط برای زیارت اربعین سالانه بیش از 20 میلیون زائر «لبیک یا حسین» گویان به سوی او می شتابند، هوادارانش بیشتر و بیشتر شده اند. پیام حسین(علیه السلام) آن قدر جذاب است و شعاع وجودی او آن قدر تلألو دارد که نیازی به کمك من و شما ندارد. ما باید از خدا بخواهیم که در راه آن امواج قرار گیریم. حال که کشور ایران به عنوان ام القرای جهان تشیع شناخته شده و دست توفیق در این زمینه رفیق ما بوده است، باید قدر این نعمت را بشناسیم و از آن بهره گیریم. حسین محتاج ما نیست، ما محتاج او هستیم و خواهیم بود. با اینکه در کل مراسم اربعین حتی یك خبرنگار خارجی را ندیدم و واقعه بی نظیر اربعین همچنان در سایه سانسور رسانه های غربی، در محاق خبری نگاه داشته شده است، ولی از اعماق قلب خود اطمینان دارم روزی حماسه حسین مرزهای کشورهای اسلامی را در خواهد نوردید و جهانی می شود. بدون تردید، مکتب حسین این توانایی و داستان او این جذابیت را دارد. بگذارید همان طور که ما پیش قراول مکتب حسینی در منطقه هستیم، وقتی پیام حسین جهانی شد، باز هم پیش قراول باشیم.

در پایان، می خواهم چنین جمع بندی کنم که قدر مراسم پرشکوه زیارت اربعین را باید دانست و باید در گسترش دادن و نهادینه کردن آن بسیار کوشید. تجمع اربعین گوهری بی همتاست. آنان که زیارت اربعین رفتند، همه می دانستند که ممکن است زندگی شان را در این راه از دست بدهند. آنان برای تفریح نرفته بودند. ولی آنان همچنین نیك می دانستند که آن گوهر را باید پاس داشت و ایمان به مکتب حسین(علیه السلام) سرمایه ای است که ارزش فدا کردن همه چیز را دارد.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.