تبیان، دستیار زندگی
یدالله کابلی خوانساری از اساتید مسلم «خط شکسته» ایران است. پنجم دی ماه سالروز تولد این هنرمند خوشنویس است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آغاز 68 سالگی یک هنرمند

یدالله کابلی خوانساری از اساتید مسلم «خط شکسته» ایران است. پنجم دی ماه سالروز تولد این هنرمند خوشنویس است.

فراوری- بخش هنری تبیان

یدالله کابلی خوانساری

وقتی علی اکبر گلستانه درگذشت، تا سال ها ارتباط بین گذشته و دوران معاصر خط شکسته از میان رفت و این هنر از دوران طلایی خود فاصله گرفت تا اینکه کابلی خوانساری به همراه تنی چند از هنرمندان دیگر در دهه 50 بار دیگر این خط را احیا کردند و در اشاعه و تعلیم آن کوشیدند.

یدالله کابلی خوانساری شکسته نویس و خوشنویس معاصر ایرانی متولد 1329 هجری شمسی در خوانسار است. او عضو عالی انجمن خوشنویسان ایران و دارنده گواهینامه درجه یک هنری است.

یدالله کابلی فعالیت های رسمی خوشنویسی خود را از سال 1347 آغاز کرده است.

خط نستعلیق را حدود سه سال در نزد استاد شادروان سید حسن میرخانی آموخت. چنانچه که خود استاد می گوید در آن زمان جز اندک نسخه های خط شکسته نستعلیق که هر از چند گاه در نشریات چاپ می شد اثری از این نوع خط یافت نمی شد لیک همان چند ژس بی رمق چنان استاد را به خود مجذوب کرد که پس از کسب اجازه از استاد خود به سمت احیاء این خط کشیده شد تا اینکه بعدا آموزش این هنر اصیل در دستور کار انجمن خوشنویسان قرار گرفت.

استاد یدالله کابلی خوانساری بیش از یک دهه از سال 1350به تنهایی به آموزش خط شکسته نستعلیق در انجمن خوشنویسان ایران پرداخته و به نوعی دیگر بار این خط زیبا و تبحرانگیز را در ایران پایه ریزی کرده و شاگردان زیادی را در زمینه خط شکسته نستعلیق تربیت کرده است.

از او نمایشگاه های متعدد انفرادی و گروهی در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر برگزار شده است.

از ابتکارات او ترکیب اقلام مختلف از غبار تا جلی و شش دانگ را در یک صفحه است در حالی که قدما در ترکیب بندی از اقلام ریز و غالباً از یک قلم استفاده می کردند. در شیوه او هر قطعه ای فرم و فضاو ترکیبی خاص خود را پیدا می کند و شاید عمده ترین تحولی که در خط امروز و در صفحه آرایی خط شکسته پدید آمده ، همین تنوع و تازگی است.

کابلی از تاثیر گذارترین هنرمندان معاصر است که با پدید آوردن شیوه ا ی تلفیقی در خط شکسته توانسته است بسیاری از نیاز های جامعه هنری امروز را جوابگو باشد .

با این هنرمند در آستانه ورود به 68 سالگی به گفت وگو نشستیم.

آقای کابلی! شما وارد 68 سالگی شدید و شما را به عنوان یکی از استادان خط شکسته می شناسیم؛ از مسیری که در این سال ها پیموده اید راضی هستید؟

گمان می کنم هر آدمی برای معنا بخشیدن به زندگی روزمره خود و به تصور پیدا کردن زمینه های رشد و جلوه های تکامل، همیشه به دنبال پیمودن یک راه ترقی و تعالی است. برای کسانی مثل من که در عرصه هنر هستند مایه خوشحالی است که کوشش و تلاش مان در رابطه با پشتوانه های فرهنگی و هنری کشور است و مایه خرسندی است که اوقات زندگی مان برای دستاوردها و تربیت شاگردان صرف می شود.

یدالله کابلی خوانساری

احساس خودتان از گذر عمر و پشت سر گذاشتن این سال ها با همه تجربیاتش چیست؟

من اکنون و در آستانه ورود به 68 سالگی از مسیری که پیموده ام خرسندم و احساس خوبی دارم. سعادتمندترین نوع توفیق برای من این است که خداوند مرا در مسیر جریانی انداخت که این عزت و افتخار نصیب من شده است.

زمانی که خواستید وارد هنر خوشنویسی شوید خانواده مشوق تان بود یا تنها خواست و علاقه خودتان باعث ورود شما به این عرصه شد؟

یکی از مهمترین مولفه هایی که باعث شد من در جریان خوشنویسی قرار بگیرم، ذوق ذاتی و شوق باطنی بود. بی تردید یکی از عوامل مهم که باعث شد امروز در این نقطه قرار بگیرم برگزاری مسابقات آموزشی در مدارس و دبیرستان ها بود، در صورتی که در آن دوره هیچ کلاس آموزشی وجود نداشت.

با وجود اینکه کلاسی وجود نداشت در مسابقات برنده شدید؟

بله. آن مسابقات باعث شد ما به هر طریقی که شده کار کنیم و موفق شویم. خانواده به دنبال این نبود که مرا تشویق کند، بلکه من در پی یک قریحه ذاتی و به پشتوانه زادگاهم خوانسار که خاستگاه بسیاری از هنرمندان بزرگ خوشنویس است، توانستم این مسیر را طی کنم.

از خوانسار گفتید؛ این شهر با وجود وسعت کم خود هنرمندان بزرگی را در خود پرورش داده است؛ تولد و زندگی در این شهر چقدر در مسیری که طی کردید تاثیرگذار بود؟

خوانسار شهری است که آب و هوایی خاص، فضای سبز و چشمه های سرشاری دارد و شهری بسیار مصفا و زیبا است. این شهر می تواند زمینه تهییج کسانی را که قریحه های هنری دارند فراهم آورد. به همین دلیل خوانسار در دوره های اخیر و گذشته هنرمندان بزرگی را در خود پرورش داده است. همچنین این شهر به دلیل نزدیکی به پایتخت فرهنگ و هنر ایران یعنی اصفهان زمینه ساز پرورش استعدادهای آن روزگار بود و هنرمندان بزرگی که در خطوط مختلف تبحر یافتند، در این شهر زندگی کردند.

هنوز هم به خوانسار سفر می کنید؟

سفر به خوانسار را خیلی دوست دارم و وقتی در کوچه پس کوچه هایش قدم می زنم، مرا به یاد حال و هوای خردسالی می اندازد و برایم نشاط آور است.

شما از هنرمندان تاثیرگذار در احیای دوباره خط شکسته - در دوره ای که این هنر در محاق بود-  به شمار می روید؛ در حال حاضر وضعیت این هنر را چگونه ارزیابی می کنید و آن آینده ای که آن روزها برایش متصور بودید محقق شده است؟

از ابتکارات او ترکیب اقلام مختلف از غبار تا جلی و شش دانگ را در یک صفحه است در حالی که قدما در ترکیب بندی از اقلام ریز و غالباً از یک قلم استفاده می کردند. در شیوه او هر قطعه ای فرم و فضاو ترکیبی خاص خود را پیدا می کند و شاید عمده ترین تحولی که در خط امروز و در صفحه آرایی خط شکسته پدید آمده ، همین تنوع و تازگی است.

زمانی که من فعالیت در زمینه خط شکسته را آغاز کردم هیچ معلمی برای تعلیم آن وجود نداشت، اما به طور خیلی جدی و با علاقه بسیار به آن پرداختم. در آن زمان نمونه های بسیار اندک و مختصری که به صورت فتوکپی از این خط وجود داشت راهنمای ما بود. بعد از سید گلستانه به طور کلی این خط در عرصه ارتباطات کشور دور افتاده بود و اولین حرکت ما بعد از او برای احیا و اشاعه این خط بود که با کوشش و تلاش واقعی سعی کردیم در کنار درس و کار و دوران جوانی به شکل پیوسته هم خودمان در این زمینه کار کنیم و هم زمینه ساز آموزش آن در انجمن خوشنویسان باشیم.

دستاوردهایتان در این زمینه چه بود؟

در همان زمان ما دستاوردهای زیادی داشتیم. موفق شدیم در شیراز، مشهد، اصفهان و تبریز هنرمندانی تربیت کنیم که در کنار هنرمندان تهران قرار بگیرند.

سال گذشته کتاب گلچینی از آثار نمایشگاه های شما رونمایی شد و در آن مراسم گفتید که این اتفاق برای شما مانند تولدی دوباره است؛ روند انتشار «سماع در سماع» چگونه پیش رفت؟

سالیان درازی بود که قصد داشتم گلچینی از آثار 30 نمایشگاه برپاشده از تابلوهایم در ایران و کشورهای دیگر را در یک کتاب منتشر کنم. وقتی این اتفاق افتاد احساس کردم تولد تازه ای در دنیای هنری من اتفاق افتاده است. «سماع در سماع» چاپ و رونمایی شد و با استقبال زیادی هم همراه بود.

برنامه جدید برای چاپ کتاب یا برپایی نمایشگاه دارید؟

در نظر دارم این مجموعه را که حدود 400 اثر است در فرهنگسرای نیاوران به نمایش بگذارم تا همان طور که مردم در کتاب آثار چاپ شده را دیده اند اصل آثار را هم ببینند. همچنین در نظر دارم در کنار این نمایشگاه آثار هنرمندان خط شکسته که در اقصی نقاط کشور با رویکرد به خط شکسته معاصر کار می کنند، به نمایش گذاشته شود.

اتفاق یا چهره شاخصی هست که تاثیرش را همیشه در زندگی تان احساس کرده باشید و دلتان بخواهد دراین گفت وگو از آن یاد کنید؟

یکی از مطلوب ترین مواردی که مدام ما را به سوی پرواز و تعالی سوق می دهد شعر و ادبیات است. من از شخصیت دکتر شفیعی کدکنی، هوشنگ ابتهاج (سایه) و فریدون مشیری بسیار در این سال ها بهره گرفته ام. آن ها هم با آثارشان و هم با شخصیت شان در مسیر زندگی من تأثیرگذار بوده اند و تأثیرات عمیقی بر زندگی من گذاشته اند.

سخن پایانی...

امیدوارم در این دوران بازنشستگی که آن توانایی قدیم در وجود ما نیست با توجه به انگیزه و اتکا به لطف خداوند در این روزگار پختگی و کمال هنری به شکلی نسبی با عشق و علاقه به اشاعه خوشنویسی بپردازیم و از شاگردان دستگیری کنیم.


منابع: همشهری آنلاین/ ایسنا