تبیان، دستیار زندگی
موضوعی که قرآن بیشتر به آن عنایت دارد اثبات توحید یا اثبات خدا است. قرآن وجود خداوند متعال را مفروغ عنه گرفته، گویی کسی در وجود خداوند متعال حرفی ندارد. أفی الله شک، آیا در باره خدا شکی هست؟ چنان مطرح می کند و پاسخ می دهد که راه هر شکی را می بندد . لذا قر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خدای احد یا واحد ؟!!

موضوعی که قرآن بیشتر به آن عنایت دارد اثبات توحید یا اثبات خدا است. قرآن وجود خداوند متعال را مفروغ عنه گرفته، گویی کسی در وجود خداوند متعال حرفی ندارد. أفی الله شک، آیا در باره خدا شکی هست؟ چنان مطرح می کند و پاسخ می دهد که راه هر شکی را می بندد . لذا قرآن ، بیشتر به توحید و نفی شرک پرداخته  تا اثبات خدا. در واقع اثبات توحید مساوی با اثبات خدا هم هست. در مباحث خداشناسی در عین حال که خدا ثابت شده، وحدانیت خدا هم ثابت شده است.

فرآوری: دکتر جعفری- بخش اعتقادات شیعه تبیان
خدای احد،خدای واحد،وحدانیت

راههای خداشناسی

در رابطه با راههای خداشناسی چهار ، راه وجود دارد: راه حواس که مطالعه آفاق و انفس است. راه عقل که براهین و استدلال های عقلی است و راه دل که راه فطرت و کشف و شهود می باشد و راه چهارم راه وحی است.

راه فطرت

آنچه که مقتضای اثبات راه فطرت است همان خدای واحد است. یعنی ساختار وجودی انسان این گونه نیست که دل انسان خدایان متعدد را قبول داشته باشد. آنچه دل انسان می پسندد خدای واحد مستجمع همه صفات کمالیه است یعنی همان واجب الوجودی که از طریق برهان عقلی ثابت می شود. راه دل مقتضایش جز آن چیز دیگری نیست.

آنچه دل انسان دوست دارد چنین خدایی است. خدایی که واحد است.خدایی که احد است. خدایی که لم یلد و لم یولد، لایزال و لم یزل و خدائی که رحمانست و رحیم است و همه صفات کمالیه را دارد. بنابراین آنچه که از طریق فطرت ثابت می شود همزمان هم خداوند متعال و هم وحدانیت خدا را ثابت می کند

به عبارت روشن تر آنچه که از طریق دل به دست می آید تنها اثبات صانع نیست. اثبات صانع، وحدانیت، رحمانیت، رحیمیت و داشتن همه صفات کمالیه است. به همین دلیل آنچه که از طریق برهان فطرت یا از طریق راه فطرت ثابت می شود در واقع توحید است.

در برهان حضرت ابراهیم علیه السلام که قرآن نقل کرده می فرماید: إنی لا أحب الآفلین در " إنی لا أحب الآفلین " چند مطلب هست:
1- رب باید محبوب باشد که این همان راه فطرت و دل است.
2- نباید آفل باشد یعنی ناقص و، ناپایدار نباشد. باید دائمی و بی حد باشد.

آنچه دل انسان دوست دارد چنین خدایی است. خدایی که واحد است.خدایی که احد است. خدایی که لم یلد و لم یولد، لایزال و لم یزل و خدائی که رحمانست و رحیم است و همه صفات کمالیه را دارد.
بنابراین آنچه که از طریق فطرت ثابت می شود همزمان هم خداوند متعال و هم وحدانیت خدا را ثابت می کند. چنانکه در براهین حسی هم مثل برهان نظم علاوه بر اثبات ناظم ، علم ناظم ، تدبیر و شعور ناظم را هم ثابت می کند. همینطور برهان های دیگری که بیان شد.
 حاصل اینکه بعضی برهان ها تا حدی صفات خداوند متعال از جمله وحدانیتش را ثابت می کند.
بعضی برهان ها تا حدی صفات خداوند متعال از جمله وحدانیتش را ثابت می کند .

یک که می گوییم منظور یک عددی نیست. نمی گوییم خدا یکی است و دو تا نیست.
می گوییم خدا یکی است یعنی نظیر و مثل و مانند ندارد یعنی دو بر نمی دارد. به تعبیر امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه « الاحد لا بتأویل العدد » یکی اما نه یکی عددی چون یکی عددی دو بر می دارد، سه بر می دارد. فرض دو و شش محال نیست اما خداوند متعال فرض دوگانه بودن و سه گانه بودنش محال است حتی فرضش هم محال است.

توحید چیست؟

اولین نکته ای که راجع به توحید باید گفته شود مفهوم شناسی است. توحید به معنای یگانه دانستن و به این بینش که مبدأ عالم واحد و احد است. عالم چند منشئی و چند مبدئی نیست. بلکه عالم یک خدا دارد. یک که می گوییم منظور یک عددی نیست. نمی گوییم خدا یکی است و دو تا نیست. می گوییم خدا یکی است یعنی نظیر و مثل و مانند ندارد یعنی دو بر نمی دارد.
به تعبیر امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه « الاحد لا بتأویل العدد »  یکی اما نه یکی عددی چون یکی عددی دو بر می دارد، سه بر می دارد. فرض دو و شش محال نیست اما خداوند متعال فرض دوگانه بودن و سه گانه بودنش محال است حتی فرضش هم محال است.
 پس توحید یعنی یگانه و یکتا دانستن خدا. البته این سخن در مقام نظر است. در مقام عمل هم توحید یعنی یکتا پرستی و یگانه پرستی.

از این مطلب این نکته به دست می آید که توحید دو شاخه و دو قسم دارد: توحید نظری و توحید عملی. توحید نظری به بینش و نظر و تفکر انسان بر می گردد مثل یکتا دانستن خدا .
 توحید عملی به رفتار و به کردار انسان بر می گردد که فقط خدا را بپرستد و خالصانه هم خدا را بپرستد. توحید نظری خود شاخه های متعددی دارد که سه شاخه عمده اش عبارتست از:
توحید ذاتی، توحید صفاتی و توحید افعالی .
توحید افعالی هم شاخه های متعددی دارد مثل توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت، توحید در محبت، توحید در تشریع و قانونگذاری، توحید در حکومت و شاخه های دیگری .

خلاصه سخن:

توحید یعنی یگانه و یکتا دانستن خدا که اقسامی دارد توحید نظری و توحید عملی . هریک از این دوقسم به شاخه های متعددی تقسیم می شود. یکی از راههای اثبات خدا راه فطرت است که البته آنچه که از طریق فطرت ثابت می شود همزمان هم خداوند متعال و هم وحدانیت خدا را ثابت می کند.


منبع:
پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.