تبیان، دستیار زندگی
سنّت نبوى و اخبار زندگانى رسول اكرم صلّى اللّه علیه وآله و اصحاب آن حضرت و رویدادهاى صدر اسلام كه در كتاب هاى حدیثى، تاریخى و سیره و سرگذشت نگارى منعكس شده، به جهت اهمیّت و تأثیر به سزایى كه در حوزه عقیدتى و علمى دارند نیازمند پژوهش، پیرایش و بررسى عمیق و
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محمد باعزم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا حضرت امیرالمومنین از دختر ابوجهل خواستگاری کرده است؟

مدتی است در شبکه های مجازی، متنی در خصوص خواستگاری حضرت امیر علیه السلام از دختر ابوجهل (بزرگترین دشمن اسلام در زمان بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله) مطرح گردیده است. متنی که به منابع شیعی استناد شده است. که در این مطلب پاسخ این شایعه و شبهه را می دهیم.

محمد باعزم- بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
خواستگاری ساختگی، دختر ابوجهل،

مدتی است در شبکه های مجازی، متنی در خصوص خواستگاری حضرت امیر علیه السلام از دختر ابوجهل (بزرگترین دشمن اسلام در زمان بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله) مطرح گردید. متنی که از جانب ایشان در این خصوص و به اصطلاح از منابع شیعی استفاده شده است به قرار ذیل است:
در منابع معتبر شیعه چنین آمده است:
در زمان رسول الله خبری مبنی بر خواستگاری حضرت علی علیه السلام از دختر ابوجهل در شهر مدینه منتشر شد و این خبر به حضرت فاطمه علیهاالسلام رسید و حضرت فاطمه علیهاالسلام فرزندانش را از منزل حضرت علی علیه السلام گرفت و به منزل پدر بزرگوار تشریف بردند، حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم موضوع را جویا شد که حضرت فاطمه علیهاالسلام خبر منتشر شده را به پیامبر بازگو کرد. حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بلافاصله با عصبانیت از منزل بیرون آمد و فرمود علی کجاست، گفتند حضرت علی در مسجد خوابیده، پیامبر به مسجد تشریف بردند و با پای خود حضرت علی را بیدار کرد و فرمود: بشین، تو چقدر انسانهای بی گناهی را آزار دادی، آیا نمی دانی فاطمه پاره تن من است هر کسی او را آزار دهد مثل اینکه مرا آزار داده است و هر کسی مرا آزار دهد مثل اینکه الله را آزار داده است.
آدرس دقیق از منابع شیعه:
1-  کتاب علل الشرائع لابن بابویه القمی ص 185، 186
2-  کتاب بحارالأنوار ص 43، 44 باب (كیفیة معاشرتها مع علیّ)
3-  کتاب جلاء العیون  المجلسی ص: 259.

همه منابع روایی و تاریخی چه از منابع اهل سنت و چه شیعی بر میزان علاقه و محبت میان حضرت زهرا و حضرت امیر خبر می دهند و هیچ دلیل برای خواستگاری و گرفتن همسر دوم توسط حضرت علی علیه السلام وجود ندارد و همه منابع اذعان دارند که حضرت امیر در زمان حیات شریف حضرت زهرا (علیهاالسلام) هرگز ازدواج نکرد و پس از ایشان نیز به اصرار اطرافیان همسر دوم گرفتند

آیا حضرت امیر از دختر ابوجهل خواستگاری کرد؟

اما بررسی سه منبع بیان شده:

در مورد کتاب علل الشرایع بایستی این موضوع را بیان کرد که موضوع این خواستگاری، در باب علت دفن شبانه حضرت زهرا سلام الله علیها است و در این مورد مولف یعنی شیخ صدوق، روایت هایی را ذکر کرده است. روایتی که موضوع خواستگاری حضرت آن بیان شده است حدیث دوم از باب 149 است که از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده است.
أَتَى رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ یَرْحَمُكَ اللَّهُ هَلْ تُشَیَّعُ الْجَنَازَةُ بِنَارٍ وَ یُمْشَى مَعَهَا بِمِجْمَرَةٍ أَوْ قِنْدِیلٍ أَوْ غَیْرِ ذَلِكَ مِمَّا یُضَاءُ بِهِ قَالَ فَتَغَیَّرَ لَوْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ ذَلِكَ وَ اسْتَوَى جَالِسا
ترجمه بخش اول حدیث که در متن منتسب به آن توجهی نشده است این است که فردی از حضرت امام صادق علیه السلام در خصوص تشییع جنازه مسلمان در شب و استفاده از نور و هر وسیله ای که در آن زمان نیاز بوده تا راه را تا مدفن نشان دهد، سوال کرده است. بر اساس متن حدیث، چهره مبارک حضرت امام صادق علیه السلام از این پرسش دگرگون می شود و به بیان توضیح و ادامه روایت می پردازند.
متن حدیث حدود هفت الی هشت صفحه است و به جهت اختصار تنها نکاتی را که حائز اهمیت است بیان می شود اما از خواننده محترم تقاضا می شود که حتما این روایت را مورد مطالعه قرار دهد. حضرت امام صادق علیه السلام اینگونه روایت کرده است که:
 ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ جَاءَ شَقِیٌّ مِنَ الْأَشْقِیَاءِ إِلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهَا أَ مَا عَلِمْتِ أَنَّ عَلِیّاً قَدْ خَطَبَ بِنْتَ أَبِی جَهْلٍ فَقَالَتْ حَقّاً مَا تَقُولُ فَقَالَ حَقّاً مَا أَقُولُ ثَلَاثَ مَرَّات .
یک نفر شقی از اشقیای دوران (حال چرا حضرت امام صادق علیه السلام اسمی از فرد نبرده است و او را با این لفظ خطاب کرده یکی از مهم ترین موضوعاتی است که در انتها متوجه خواهیم شد) نزد حضرت زهرای مرضیه آمده است و گفته که علی علیه السلام از دختر ابوجهل خواستگاری کرده است، حضرت زهرا سلام الله علیها یه مرتبه از وی پرسیده که آیا راست می گویی و او قسم یاد کرده است که راست گفته است.
نکته قابل توجه این است که هیچ خبری مبنی بر این که خبر خواستگاری حضرت در شهر مدینه پیچیده باشد وجود ندارد و متن منتسب، به خطا این موضوع را به روایت اضافه کرده است. سپس حضرت به خانه پدر می رود و شرح ما وقع می دهد و پیامبر به مسجد می رود تا موضوع را با حضرت علی علیه السلام در میان بگذارد(بر اساس روایت، هنگامی که حضرت امیر به خانه می رود و حضرت هنگامی که زهرای مرضیه را در خانه نمی یابد، به مسجد می رود).
سپس پیامبر اکرم به حضرت امیر می فرماید که: قَالَ قُمْ یَا أَبَا تُرَابٍ فَكَمْ سَاكِنٍ أَزْعَجْتَهُ ادْعُ لِی أَبَا بَكْرٍ مِنْ دَارِهِ وَ عُمَرَ مِنْ مَجْلِسِهِ وَ طَلْحَةَ فَخَرَجَ عَلِیٌّ فَاسْتَخْرَجَهُمَا مِنْ مَنْزِلِهِمَا وَ اجْتَمَعُوا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: برخیز و خلیفه اول و دوم و طلحه را از خانه شان صدا کن، حضرت امیر آنها را صدا زده و آنها دور پیامبر در مسجد حاضر می شوند. این بخش از روایت نیز در آن متن منتسب به جهت حساسیت این روایت متاسفانه حذف شده است. بعد از این جریان، حضرت پیامبر رو به حضرت امیر کرده و آن حدیث معروفی که فاطمه پاره تن من است، هر کس او را پس از حیات من بیآزارد مرا آزرده ..... را به حضرت امیر تکرار می کند و می گوید آیا تو از دختر ابوجهل خواستگاری کرده ای؟!

چرا پیامبر اکرم از خلیفه اول و دوم و طلحه خواست که در آن مجلس حتما حضور داشته باشند؟ و این دقیقا همان پرسشی است که یکی از خلفا از دیگری پرسیده است بدین شرح که فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ إِنَّهُ لَعَجَبٌ لِحِینِهِ مَا دَعَاهُ إِلَى مَا دَعَانَا هَذِهِ السَّاعَة: چرا پیامبر ما را در این ساعت از شب به اینجا فراخوانده است

پاسخ حضرت امیر

حضرت امیر علیه السلام در پاسخ می فرماید:
وَ الَّذِی بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِیّاً مَا كَانَ مِنِّی مِمَّا بَلَغَهَا شَیْ ءٌ وَ لَا حَدَّثَتْ بِهَا نَفْسِی فَقَالَ النَّبِیُّ صَدَقْت : قسم به کسی که تو را به رسالت برانگیخت که این عمل از من سر نزده است و حضرت پیامبر به ایشان فرمودند که تو راست می گویی.
نکته بسیار جالب توجه این است که پس از این اتفاق در ادامه حدیث فَفَرِحَتْ فَاطِمَةُ ع بِذَلِكَ وَ تَبَسَّمَتْ حَتَّى رُئِیَ ثَغْرُهَا حضرت زهرا سلام الله علیها شادمان شده اند و بگونه ای که دندان هایشان معلوم شده است، خندیده اند. پس چگونه ممکن است که حضرت امیر علیه السلام حضرت زهرا را ناراحت و آزرده باشد؟

حال یک سری پرسش در این موضوع مطرح می شود:

1. حضرت امام صادق علیه اسلام چرا در ابتدای پرسشی که در خصوص تشییع مسلمان از دنیا رفته است، باید این داستان را مطرح کند؟
2. چرا شیخ صدوق باید این روایت را در ذیل بابی از کتاب خویش قرار دهد که ارتباطی با تشییع جنازه دارد؟
3. چرا پیامبر اکرم از خلیفه اول و دوم و طلحه خواست که در آن مجلس حتما حضور داشته باشند؟ و این دقیقا همان پرسشی است که یکی از خلفا از دیگری پرسیده است بدین شرح که فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ إِنَّهُ لَعَجَبٌ لِحِینِهِ مَا دَعَاهُ إِلَى مَا دَعَانَا هَذِهِ السَّاعَة: چرا پیامبر ما را در این ساعت از شب به اینجا فراخوانده است.
پاسخ این پرسش ها دقیقا در ادامه این روایت وجود دارد و جالب توجه است به دلیل مخالفت با آراء افرادی که این متن به ایشان منتسب است، از آوردن ادامه روایت سر باز زده اند.
حضرت صادق علیه السلام در ادامه روایت بیان فرموده اند که پس از بیماری حضرت زهرا سلام الله علیها که منجر به شهادت ایشان شد، خلیفه اول و دوم بارها خواستار ملاقات ایشان شدند اما حضرت زهرا سلام الله علیها هرگز چنین اجازه ای نداند زیرا عملکرد آن دو منجر به غصب حق ایشان از فدک و غصب خلافت امیرالمومنین شده بود و همانطور که در منابع اهل سنت آمده است حضرت زهرا سلام الله علیها قسم یاد کرده بود که هرگز آن دو را نبیند.
بنابراین علت ناراحتی حضرت زهرا علیهاالسلام بر اساس همان منبعی که متن منتسب ما را ارجاع می دهد از حضرت امیر نبوده است بلکه علت ناراحتی همان کسانی بوده اند که پیامبر دستور داد تا در آن مجلس حضور داشته باشند.
ضمنا مشخص گردید علت حضور آن سه نفر در آن مجلس به چه دلیل بوده است زیرا عامل ناراحتی و آزردن حضرت زهرا علیهاالسلام پس از رحلت پیامبر ایشان بودند.
همچنین مشخص گردید که چرا حضرت صادق علیه السلام در زمانی که در خصوص دفن شبانه از ایشان پرسیده شد، این موضوع را باز یادآوری کردند.
همچنین کاملا واضح شد که در متن روایت چرا پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرموده بود که هر کس فاطمه را پس از مرگ من بیازارد مرا آزرده است به این دلیل که اگر حضرت زهرا از امام علی (علیهماالسلام٩ آزرده خاطر شده بود، در زمان حیات مبارک حضرت پیامبر بوده است اما این اتفاق پس از حیات پیامبر به وقوع پیوسته است و این در حالی است که همه منابع روایی و تاریخی چه از منابع اهل سنت و چه شیعی بر میزان علاقه و محبت میان حضرت زهرا و حضرت امیر خبر می دهند و هیچ دلیل برای خواستگاری و گرفتن همسر دوم توسط حضرت علی علیه السلام وجود ندارد و همه منابع اذعان دارند که حضرت امیر در زمان حیات شریف حضرت زهرا (علیهاالسلام) هرگز ازدواج نکرد و پس از ایشان نیز به اصرار اطرافیان همسر دوم گرفتند.
در ادامه باید اضافه کرد که سه منبع دیگر که در متن منتسب از آنها یاد شده اند، حامل همین مضامینی است که در این روایت وجود دارد که به دلیل اختصار نیازی به تکرار آنها نبود.(4)

نتیجه آنکه بر اساس آنچه که متن منتسب به منابع شیعی ارجاع می دهد، واضح گردید که محتوای حدیث در مورد کسانی دیگر بوده است و افراد دیگری مسبب ناراحتی حضرت زهرا علیهاالسلام شده اند همچنین قطعه قطعه کردن روایت توسط نویسندگان متن ابتدایی، باعث سوء برداشت آنها شده است!


پی نوشت ها:
1- کتاب علل الشرائع لابن بابویه القمی ص 185، 186
2- کتاب بحار الأنوار ص 43، 44 باب (كیفیة معاشرتها مع علیّ)
3- کتاب جلاء العیون المجلسی ص: 259.
4- در این خصوص و به شکل مفصل می توانید به کتاب خواستگاری ساختگی اثر حضرت آیت الله میلانی مراجعه بفرمایید.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.