تبیان، دستیار زندگی
ناپلئون در چند سال متوالی جوانی اش با پیروزی های پیاپی در جنگ با دشمنان رژیم جدید فرانسه و توسعه قلمرو حكومت این كشور محبوبیت زیادی در میان مردم فرانسه به دست آورد. این امر زمینه ساز كودتای نهم نوامبر 1799م و به دست گرفتن قدرت توسط نا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اشتباه بزرگ ناپلئون

ناپلئون در چند سال متوالی جوانی اش با پیروزی های پیاپی در جنگ با دشمنان رژیم جدید فرانسه و توسعه قلمرو حكومت این كشور محبوبیت زیادی در میان مردم فرانسه به دست آورد. این امر زمینه ساز كودتای نهم نوامبر 1799م و به دست گرفتن قدرت توسط ناپلئون گردید...

فرآوری: فهیمه السادات آقامیری-بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
اشتباه بزرگ ناپلئون

خانواده ناپلئون اصالتاً از نجیب زادگان نه چندان بلندپایه ایتالیایی بودند

ناپلئون در 15 اوت 1769 در شهر آژاکسیو جزیره کرس متولد شد. تولد وی یک سال بعد از آن اتفاق افتاد که این جزیره توسط فرانسه از کنترل جمهوری جنوا خارج شده بود. او که در خانواده ای پرجمعیت بدنیا آمده بود، یک برادر بزرگتر به نام جوزف، برادرانی کوچکتر به نام های لوسین، لویی و جروم و نیز خواهرانی کوچکتر به نام های الیزا، پاولین و کارولین داشت. خانواده او اصالتاً از نجیب زادگان نه چندان بلندپایه ایتالیایی بودند که در قرن شانزدهم به جزیره کرس آمده بودند. پدر او کارلو در سال 1777 به عنوان نماینده کرس در دربار لوئی شانزدهم منصوب شد. تربیت سخت گیرانه مادر ناپلئون تأثیر عمده ای بر شخصیت او در سال های کودکی داشت. او اندکی قبل از تولد دو سالگی در کلیسای جامع آژاکسیو به عنوان کاتولیک تعمید داده شد. به دلیل موقعیت و روابط مناسب خانواده بناپارت، وی نسبت به ساکنین کرس در آن زمان از موقعیت های تحصیلی بهتری برخوردار بود.

ناپلئون در آغاز انقلاب كبیر فرانسه، درجه ستوان یكمی داشت و در جریان وقایع خونین حكومت ترور، با درجه سروانی در پاریس خدمت می كرد. وی در سال 1795م به دلیل نزدیكی و دوستی با دولت مردان فرانسوی به فرماندهی نیروهای فرانسه در ایتالیا منصوب شد. ناپلئون در سال های 1796 تا 1799م با پیروزی های پیاپی در جنگ با دشمنان رژیم جدید فرانسه و توسعه قلمرو حكومت این كشور محبوبیت زیادی در میان مردم فرانسه به دست آورد. این امر زمینه ساز كودتای نهم نوامبر 1799م و به دست گرفتن قدرت توسط ناپلئون گردید.

ناجی انقلاب فرانسه

پس از كودتای ناپلئون بُناپارت در نهم نوامبر 1799م و به دست گرفتن قدرت، وی در مقام كنسول اول فرانسه، مقدمات امپراتوری خود را فراهم ساخت و به عنوان ناجی انقلاب شهرت یافت.

دومین گام ناپلئون برای رسیدن به قدرت مطلقه، تجدیدنظر در قانون اساسی سال 1800م و تصویب قانون جدیدی در ماه اوت سال 1802م بود كه مقام او را به عنوان كنسول مادام العمر تثبیت می نمود و مجالس قانون گزاری را عملاً تابع او می ساخت.

دو سال بعد ناپلئون تصمیم گرفت در قالب عنوان امپراتور فرانسه، رژیم سلطنتی موروثی را به فرانسه باز گرداند. از این رو، وی پس از انجام مقدمات كار، این تصمیم را در یك همه پرسی از تصویب مردم گذراند. ناپلئون كه ایتالیا و مقر حكومت پاپ ها را نیز تحت سلطه خود داشت، پاپ را وادار كرد برای حضور در مراسم تاج گذاری او به پاریس برود و با دست خود، تاج امپراتوری فرانسه را بر سر او بگذارد. در این مراسم كه روز دوم دسامبر 1804م در كلیسای نوتِردام پاریس برگزار شد، ناپلئون تاج گذاری كرد و همسر خود را نیز امپراتوریس و ملكه فرانسه خواند. به این ترتیب دوره جمهوری اول فرانسه كه از 22 سپتامبر 1792م، پس از الغای رژیم سلطنت، آغاز شده بود به پایان رسید و 26 روز بعد، در 28 دسامبر 1804م این جمهوری رسماً پایان پذیرفت.

ناپلئون خود را امپراتور فرانسه نامید

دوران امپراتوری ده ساله ناپلئون از سال 1804م تا 1814م، دوران فتوحات پی در پی و گسترش قلمرو امپراتوری او در سراسر اروپاست. ناپلئون هر نقطه ای را كه فتح می كرد، یكی از برادران یا بستگان خود را به پادشاهی آن جا منصوب می نمود و قدرت و محدوده امپراتوری خود را افزایش می داد.
ناپلئون در جریان انقلاب فرانسه (1789 تا 1799 میلادی) به تدریج جایگاه خود در ارتش فرانسه را بالا و بالاتر برد و در سال 1799 میلادی کنترل دولت این کشور را به دست گرفت و در سال 1804 هم خود را امپراتور فرانسه نامید.

خطایی که موجب شکست امپراتور شد

او در جریان مجموعه ای از نبردها، امپراتوری خود در غرب و مرکز اروپا را گسترش داد. اما حمله ناموفق او به روسیه در سال 1812 میلادی - که با تلفات سنگین و عقب نشینی نیروهای فرانسوی همراه بود - و نیز شکست های همزمان دیگری باعث شد او از قدرت کناره گیری کند و در سال 1814 نیز به البا (جزیره ای در مدیترانه در نزدیکی ایتالیا) تبعید شود. او در سال 1815 از البا فرار کرد و به فرانسه برگشت و بعد از فرار لویی هیجدهم پادشاه فرانسه، مدت کوتاهی قدرت را در دست گرفت.

با بازگشت ناپلئون به فرانسه، ائتلافی متشکل از چند کشور متحد (اتریشی ها، بریتانیایی ها، پروسی ها و روس ها) که امپراتور فرانسه را دشمن خود می دانستند آماده جنگ با او شدند. ناپلئون ارتش جدیدی تشکیل داد و برنامه اش این بود که حمله ای پیش دستانه را انجام بدهد و نیروهای ائتلاف را یکی یکی و پیش از آنکه آن ها با یکدیگر تجمیع شوند، شکست بدهد.

در ژوئن سال 1815 نیروهای ناپلئون وارد بلژیک شدند؛ جایی که نیروهای بریتانیا و پروسیا به صورت جداگانه اردو زده بودند. در شانزدهم ژوئن آن سال، ناپلئون نیروهای پروس به فرماندهی گبهارد لبرشت فون بلوشر را شکست داد اما نتوانست ارتش پروسیا را به صورت کامل از بین ببرد.

دو روز بعد، ناپلئون ارتشی متشکل از 72 هزار نفر را به مصاف با نیروهای 68 هزار نفری بریتانیا برد. این نیروها در جنوب بروکسل در نزدیکی دهکده واترلو مستقر شده بودند. در این ارتش، نیروهای بلژیکی، هلندی و آلمانی هم حضور داشتند و فرماندهی آن ها را دوک ولینگتون به عهده داشت. اشتباه بزرگی که ناپلئون در این زمان مرتکب شد این بود که در روز نبرد، وقت تلف کرد تا راه زمینی که بر اثر باران شدید شب قبل لغزنده شده بود کمی خشک شود و فرمان حمله را در نیمروز صادر کرد. این اتلاف وقت به بازمانده نیروهای بلوشر که تعدادشان به 30 هزار نفر می رسید، فرصت آن را داد که خود را به نزدیکی محل نبرد برسانند.

مرگ امپراتور فرانسه در جزیره ی سنت هلن

ناپلئون حمله سنگینی علیه نیروهای بریتانیایی ترتیب داد اما ولینگتون نیروهایش را در موقعیت خوبی مستقر کرده بود و نبرد برای نیروهای ناپلئون به راحتی پیش نمی رفت. در عین حال، نزدیک شدن نیروهای پروسی به نیروی متحدشان (بریتانیا) در میدان نبرد به معنی اعمال فشار بیشتر بر نیروهای فرانسوی بود و در نهایت نیز همین وضع در کنار موفقیت استراتژی جنگی دوک ولینگتون در رهبری نیروهایش باعث شد که ورق برگردد و شرایط به ضرر نیروهای ناپلئون شود. نیروهای فرانسوی در نهایت در آشفتگی فراوان وادار به عقب نشینی شدند و گفته می شود که 33 هزار نفر از آن ها کشته، مجروح یا اسیر شدند.

ناپلئون که در جریان حملاتش در بلژیک از لحاظ جسمی هم وضعیت خوبی نداشت، اشتباهات تاکتیکی زیادی در این دوران انجام داد که از جمله آن ها می توان به انتخاب فرماندهان نامناسب برای نیروها هم اشاره کرد. نبرد واترلو پایان حکمرانی ناپلئون بناپارت و پایان قدرت نمایی فرانسه در اروپا را رقم زد. بعد از نبرد واترلو، ناپلئون تسلیم شد و مدتی بعد در تبعید در جزیره سنت هلن (که در کنترل بریتانیا بود) درگذشت.


منابع: سایت تاریخ ایرانی، سایت دایره المعارف بزرگ اسلامی