تبیان، دستیار زندگی
من هم سرضرب جواب می دهم؛ «خیلی». معمولا از جواب كوتاه و قاطعم یكه می خورند و می خندند و می گویند «جدی؟»، جواب می دهم: «جدی».
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

این یک آزادی یواشکی نیست!

من هم سرضرب جواب می دهم؛ «خیلی». معمولا از جواب كوتاه و قاطعم یكه می خورند و می خندند و می گویند «جدی؟»، جواب می دهم: «جدی».

بخش خانواده ایرانی تبیان

ازدواج

من هم سرضرب جواب می دهم؛ «خیلی». معمولا از جواب كوتاه و قاطعم یكه می خورند و می خندند و می گویند «جدی؟»، جواب می دهم: «جدی». یك بار یكی از آنها در جوابم گفت: «پس قوطی زندگی رو از در عسلش باز كردی!». راست می گفت؟ بله، به این صورت مسئله بارها فكر كرده ام. گاهی به كنجكاوهایشان گفته ام: «انتخاب خوب نصفی از راهه و بقیه اش رو هم خودت باید بسازی». و فكر كرده ام یكی از خوشبختی های ما این است كه زندگی همدیگر را مختل نكرده ایم. زندگی 2 نفره خودمان را داشته ایم و سعی كرده ایم خوش بگذرد اما در برابر آزادی های فردی و دلمشغولی های دوران مجردی همدیگر هم مقاومت نكرده ایم. زیر یك سقف زندگی می كنیم اما علاقه های شخصی همدیگر را به رسمیت شناخته ایم و می گذاریم هر كسی برای كارها و ساعت های خودش تصمیم های جداگانه هم بگیرد. شدنی است؟ بله.

در همین یك ماه اخیر او 3 بار دوست های دوران مدرسه و رفقای كاری اش را به خانه دعوت كرده و از صبح تا شب با هم گفته اند و خندیده اند و درد دل كرده اند. من هم حداقل همه سه شنبه ها از سركار رفته ام به مراسم هفتگی با دوستانم و چند ساعتی با هم بوده ایم. برای رسیدن به این نقطه همان اوایل با هم مذاكره كردیم و به توافق رسیدیم. حرف زدیم كه همدیگر را مجبور به كاری نكنیم و مجوز آزادی های جداگانه با حد و مرز مشخص را صادر كردیم.

حالا من ساعت هایی در خانه كتاب می خوانم و وب گردی می كنم و او به اینستاگرام سرك می كشد و تلفنی با خانواده و رفقایش اختلاط می كند. او همین روزها تصمیم گرفته است رانندگی یاد بگیرد و مرتب و روزانه در باشگاهی ورزش كند و من برنامه ریخته ام كه فیلم های كلاسیك ندیده را تماشا كنم. ما تصمیم گرفته ایم به همدیگر اجازه رشد شخصی بدهیم و توافق كرده ایم كه ازدواج ما، بین 2 آدم مستقل بوده كه قرار است در همه شیرینی ها و تلخی ها كنار هم باشیم اما همه چیز را به هم وابسته و محدود نكرده ایم. ما پذیرفته ایم كه با هم زندگی می كنیم اما مالك همدیگر نیستیم و گاهی می توانیم در جواب خواسته های همدیگر راحت بگوییم «نه». در چیزهایی با هم مخالفت می كنیم اما به هم اهمیت می دهیم. شبانه روز از احوال هم خبر داریم و با هم غذا می خوریم و گپ می زنیم و فیلم می بینیم اما دور خودمان دیوار نكشیده ایم.

راستش را بخواهید ما از اینكه طرف مقابل مان به دوستان و خانواده خود اهمیت بدهد، احساس بی مهری نمی كنیم و ترجیح می دهیم وابستگی به دوستان و خانواده را نشانه ضعف ندانیم. به خاطر همین است كه وقتی بعضی دوستان مجردم به شوخی و كنایه می گویند: «خوبت شد ازدواج كردی و از زندگی افتادی؟»، من هم با رضایت كامل جواب می دهم: «اتفاقا بهت پیشنهاد می كنم خیلی زودتر زن بگیر. هیچی مثل یه زندگی متاهلی خوب نیست. هم زندگی با زنت خوش می گذره، هم زندگی مستقل. یه اتفاق شیرین دو گانه سوز!»



منبع:همشهری انلاین

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.