تبیان، دستیار زندگی
در هفته وحدت به سر می بریم؛ هفته ای که اگر اختلاف مسلمانان در مورد روز ولادت پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله نبود، شاید هفته ای هم به نام وحدت وجود نداشت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفرقه و تشتت خطرناک تر از جامعه مشرک

در هفته وحدت به سر می بریم؛ هفته ای که اگر اختلاف مسلمانان در مورد روز ولادت پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله نبود، شاید هفته ای هم به نام وحدت وجود نداشت.

محمد حسن بشیری - بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
وحدت، شیعه، سنی، اتحاد،

پیامبری که به تعبیر قرآن کریم رحمت است برای جامع بشری1؛ شما خوانند گرامی آیا این رحمت را در زندگی امروز بشر یا نه بهتر است بگوییم در زندگی امروز مسلمانان مشاهده کرده اید؟ مسلمانان از صدر اسلام تا کنون با هم در حال جنگ و نزاع هستند. اطلاع اندکی از آنچه امروز در کشورهای مسلمان نشین خاور میانه روی می دهد، گواه این مطلب است.
هر سال به مناسبت هفت وحدت به آیاتی از قرآن کریم در بیان اهمیت اتحاد مسلمانان و پرهیز از اختلاف و تفرقه اشاره می شود؛ آیاتی چون:
{وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین}2
{وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا}3
مخاطب این دو آیه چه کسانی هستند؟ شیعیان یا اهل سنت یا مسلمانان؟ چرا این آیات بر امت اسلامی تأثیر نمی گذارد؟ مشکل اصلی کجاست؟ قبل از اینکه به بیان مشکل اصلی بپردازم به جریانی اشاره می کنم که مدتی است ذهنم را به خود مشغول کرده است:
حضرت موسی از خدا درخواست وزیر کرد؛ خدا درخواست حضرت موسی را اجابت نموده، هارون را که پیشنهاد خود حضرت موسی بود، به عنوان وزیر معرفی کرد؛ آن گاه هر دو پیامبر بنی اسرائیل را از دست فرعون نجات دادند. حضرت موسی برای دریافت تورات به کوه طور رفت و هارون میان بنی اسرائیل ماند. هنگامی که حضرت موسی بازگشت با واقع عجیبی مواجه شد: سامری و گوساله آن. 4
حضرت موسی خطاب به هارون چنین گفت:
تو که دیدی مردم گمراه شدند(گرفتار سامری و گوسال او شدند) چرا اقدامی انجام ندادی؟ چرا از من تبعیت نکردی؟ آیا با فرمان من مخالفت کردی؟
پاسخ هارون(ع) بسیار قابل تأمل است:
{قالَ یَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتی وَ لا بِرَأْسی إِنِّی خَشیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنی إِسْرائیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلی}
حضرت هارون عدم اقدام در برابر سامری را فرقه فرقه شدن بنی اسرائیل می داند: ترسیدم که بگویی با این کارت میان بنی اسرائیل تفرقه افکندی و سخن من را حفظ نکردی. سخن حضرت موسی چه بود؟ هنگامی که خواست به میقات برود هارون را خلیفه خود قرار داد و دستور به اصلاح قوم و عدم تبعیت از طریقه مفسدان صادر کرد:
{ وَ قالَ مُوسى لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدین }5
ملاحظه می فرمایید حضرت هارون برای حفظ اتحاد جامعه و جلوگیری از فرقه فرقه شدن جامعه در برابر مشرک شدن بخشی از مردم سکوت می کند. آیا سزاوار نیست که مسلمانان با تأکید بر اشتراکات اعتقادی خود از جمله اعتقاد به خدا، اعتقاد به نبوت خاتم الانبیاء صلّی الله علیه و آله، اعتقاد به قرآن کریم، اعتقاد به معاد و در بخش عملی نیز اشتراک در اموری چون اقامه نماز به سوی بیت الله الحرام، روز ماه مبارک رمضان، شرکت در مراسم حجّ و مانند آن، موضوعات اختلافی را مدیریت کرده و اجازه ندهند تا با طرح آن موضوعات در فضاهای غیر علمی مانند شبکه های ماهواره ای و سوء استفاده از احساسات و عواطف مسلمانان، شاهد اقدامات عملی از سوی ایشان باشیم؟

در هفته وحدت به سر می بریم؛ هفته ای که اگر اختلاف مسلمانان در مورد روز ولادت پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله نبود، شاید هفته ای هم به نام وحدت وجود نداشت

امّا مشکل اصلی و مانع اساسی در برابر اتحاد امت اسلامی چیست؟

مشکل اصلی مسئله تکفیر است؛ اینکه هر گروهی، گروه های دیگر را کافر می داند و مستحق مرگ؛ اگر هم برخی اقدام نمی کنند چون امکانش را ندارند و یا زمانش را زمان دیگری می دانند. به محض فراهم شدن امکانات یا فرا رسیدن زمان مناسب، بی تردید به حذف دیگران اقدام خواهند کرد.
مهمترین موضوعی که سبب فرقه فرقه شدن مسلمانان شده است مسئل امامت است.
گاهی گفته می شود پدیده تکفیر در میان اهل سنت وجود دارد و شیعیان از این مسئله بری هستند در حالی که چنین نیست؛ پدیده تکفیر در میان شیعیان هم به چشم می خورد. هم اهل سنت خلافت جناب ابی بکر را ضرورت دین می دانند و هم بر اساس قرائت رسمی در مکتب اهل بیت، اعتقاد به خلافت بلا فصل امیرالمؤمنین علیه السلام ضرورت دین است. وقتی این دو ضرورت دین شدند منکران آن کافر خواهند بود. پس هم آنها ما را کافر می دانند و هم ما آنها را کافر می دانیم.
به نظر شما مادامی که مبنای اعتقادی چنین باشد گفتمان وحدت و تقریب به سرانجام می رسد؟ اساسا دلیل بر ضروری بودن این مسئله کدام است؟ ملاک ضروری بودن یک مسئله چیست؟ این سؤال ها سبب شده تا این مسئله مورد توجّه دین پژوهان قرار بگیرد.6 برای همین بعضی قائل شدند که امامت بلافصل امیرالمؤمنین علیه السلام ضرورت مذهب است نه ضرورت دین. چرا؟ چون به لازمه ضرورتِ دین بودن مسئله التفات دارند؛ لازمه این اعتقاد، کفر اکثر مسلمانان است. آیا می توان ملتزم به این امر شد؟ توجه دارید که خود این تبیین یعنی ضرورت مذهب بودن مواجه با اشکال مهمی است و آن اینکه ما خودمان را یک تافت جدا بافت از دین می دانیم.

پس چه باید کرد؟

به نظر می رسد گرچه اصل مسئله امامت مورد پذیرش تمام مذاهب اسلامی است ولی در تعیین مصداق امام اختلاف نظر وجود دارد و این اختلاف نظر خود حاکی از نظری بودن مسئله است. اینکه هر مکتب برای اثبات اعتقاد خود اقامه دلیل می کند یعنی مسئله ضروری نیست.  تا زمانی که این مسئله به طور ریشه ای و فنی حلّ نشود ما شاهد درگیری های مسلمانان خواهیم بود. محققان از شیعه و سنی هم می دانند که برگزاری همایش های وحدت و تقریب همه مصلحتی هستند یعنی چون امروز امت اسلامی دشمن واحد دارد مصلحت حکم می کند اختلافات را کنار گذاشته در برابر دشمن که بر نابودی اسلام کمر همت بسته است، متحد باشیم. ای کاش مسلمانان همین مسئله را درک کنند.


پی نوشت ها
1.{وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین} انبیاء/107.
2.انفال/46.
3.آل عمران/103.
4.فراز هایی از سور مبارک طه.
5.اعراف/142.
6.به عنوان نمونه به مقال «امامت از اصول مذهب(پلورالیسم مذهبی)» چاپ شده در مجموع کلام فلسفی اثر حجة الاسلام و المسلمین محمد حسن قدردان قراملکی مراجعه کنید.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.