شهادت برایم پیروزی است

ای برادران عزیز، ای دوستان! این که بتوانید [برای] آینده ایران اسلامی مان [و] برای انقلاب موثر باشید، شاید در قیامت با شهدا محشور شوید و شاید هم بسی درجه شما بلند مرتبه تر از شهدا باشد.

در سحرگاه 30 شهریور سال 1346 از دامن پاک مادر با تقوی و پرهیزکار و در خانواده‌ای مذهبی، فرزندی مبارک چشم به جهان گشود. او را «محمد صادق» نامیدند. محمدصادق، کودکی اش را در آغوش پر مهر و محبت خانواده گذراند. دوران ابتدایی را در دبستان های سینای تهران و مقطع دبیرستان را در دبیرستان شهید آیت الله غفاری به اتمام رساند.

دوران نوجوانی اش همزمان با اوج مبارزات انقلاب و پیروزی انقلاب اسلامی بود با تأسیس جهاد سازندگی و بسیج با توجه به شور و نشاطی که داشت به عضویت در هر دو نهاد درآمد و با اعزام های مکرر به مناطق محروم به یاری مستضعفان شتافت. محمدصادق با شروع جنگ بارها و بارها به مناطق مختلف جنگی غرب و جنوب اعزام شد و در عملیات های متعدد شرکت کرد در یکی از عملیات ها در سال 63 در جزیره مجنون از ناحیه گردن، مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به تهران منتقل شد مداوایش کامل نشده بود که دوباره رهسپار جبهه های حق علیه باطل شد.

محمدصادق برای بهره گرفتن از معرفت الهی، تصمیم به ادامه تحصیل در حوزه علمیه گرفت. در اوایل سال 64 با ورود به مدرسه علوم اسلامی ولی‌عصر (عجل الله تعالی فرجه شریف) تهران در خیابان مولوی به فراگیری علوم اسلامی پرداخت، اما حضورش در حوزه علمیه عطش خدمت به اسلام را در او خاموش نکرد. این بار از سنگر روحانیت به عنوان طلبه بسیجی رهسپار جبهه های نبرد شد. در اعزام آخر به جبهه آموزش تخصصی تخریب دید و پس از سازماندهی در منطقه جنگی جنوب به‌عنوان تخریجی، آماده عملیات شد با آغاز عملیات والفجر8 با هدف فتح شهر فاو، عملیات ایذایی در جزیره ام‌الرصاص عراق به‌منظور فریب و مشغول کردن دشمن در چند جبهه برای تثبیت اهداف اصلی عملیات، آغاز شد این ماموریت به عهده گردان حضرت علی اصغر(علیه السلام) از تیپ سیدالشهدا(صلی الله علیه واله وسلم) بود که محمدصادق در آن حضور داشت در همان ساعات اولیه عملیات با رشادت و دلاوری‌های رزمندگان سلحشور اسلام جزیره ام‌الرصاص به تصرف در آمد.

بعداز عملیات دیگر خبری از محمدصادق نبود تا این که از طرف بنیاد تعاون سپاه وضعیت او به عنوان مفقودالاثر اعلام شد خانواده اش چشم به راه او بودند تا زمانی که انتظار به سر آمد به دنبال پیگیری‌های همه جانبه گروه تفحص، سرانجام در سال 76 پلاک او توسط یک گروه از شیعیان عراقی که با گروه تفحص همکاری داشتند در جزیره ام‌الرصاص مورد شناسایی قرار گرفت و به همراه پیکر 1000 تن از شهدای دیگر به تهران منتقل شد شهید محمدصادق معصومی در نماز جمعه تهران بر روی دوش امت حزب الله تشییع و در روستای «گزنه» واقع در کیلومتر 85 جاده هراز به خاک سپرده شد.

بخشی از وصیت‌نامه ی شهید :

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالاً وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فی سَبیلِ اللّهِ (سوره توبه / آیه 41)

برای جنگ با کافران سبک بار و مجهز بیرون شوید (با فوج سواره یا پیاده آسان یا مشکل) و در راه خدا با مال و جان جهاد کنید.

ای برادران عزیز، ای دوستان! این که بتوانید [برای] آینده ایران اسلامی مان [و] برای انقلاب موثر باشید، شاید در قیامت با شهدا محشور شوید و شاید هم بسی درجه شما بلند مرتبه تر از شهدا باشد.

ای مومنان، ای دوستان، ای بسیجیان! در کارهای تان سعی کنید نه افراط کنید و نه این که اصلاً مسجدها را پر نکنید دو جنبه معنوی و مادی را همیشه در نظر خود مجسم کنید وجه معنوی اش در دعاها و نمازهای روزانه حاصل می شود و اما از نظر ظاهری به خود برسید و خود را مرتب کنید که یک حزب‌ا‌للهی همیشه پاک و معطر می باشد.

منبع:مجله فکه شماره 163 -سلیمه فیضی پور