تبیان، دستیار زندگی
آزاده اسماعیل خانی، فرزند دو هنرمند شناخته شده تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است؛ دختر مرحوم جمشید اسماعیل خانی، بازیگر مجموعه هایی چون «کت جادویی»، «خانه ما» و «همسایه ها» و نیز گوهر خیراندیش که او هم در سریال هایی چون «همسایه ها»، «میوه ممنوعه»، «دختران
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نورآفاق، الگویی از زنان شجاع تاریخ است

آزاده اسماعیل‌خانی، فرزند دو هنرمند شناخته شده تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است؛ دختر مرحوم جمشید اسماعیل‌خانی، بازیگر مجموعه‌هایی چون «کت جادویی»، «خانه ما» و «همسایه‌ها» و نیز گوهر خیراندیش که او هم در سریال‌هایی چون «همسایه‌ها»، «میوه ممنوعه»، «دختران حوا» و «کلاه پهلوی» ایفای نقش کرده است. آزاده اسماعیل‌خانی، اما می‌کوشد در وهله اول مستقل از نام خانوادگی‌اش شناخته شود و راه خودش را طی کند. او گرچه بازیگری را به گفته خودش کمی دیر آغاز کرده، اما حالا این حرفه برایش بسیار جدی است و بازی در نقش نورآفاق مجموعه «معمای شاه» باعث دیده شدن او شده است.

بخش سینما وتلویزیون تبیان

title

از چگونگی انتخاب‌تان برای بازی در نقش نورآفاق بگویید. آقای ورزی چطور شما را انتخاب کردند؟ آیا بازی‌های قبلی‌تان را در سینما و تئاتر دیده بودند؟

خیر. ایشان از قبل هیچ بازی‌ای از من ندیده بودند، اما چون کارم را از تئاتر شروع کرده بودم، فکر می‌کنم خیال‌شان بابت بازی‌ام راحت بود و اعتماد زیادی به من کردند. البته خیلی خوشحالم ایشان این اعتماد را به من کردند و اجازه دادند خودم را نشان بدهم.

از ابتدا قرار بود در این مجموعه با مادرتان همبازی باشید؟ اول کدام‌تان انتخاب شدید؟

حدود دو سال قبل از این‌که کار به صورت رسمی کلید بخورد و ضبط آن آغاز شود، من همراه عده دیگری به دفتر آقای ورزی رفتیم و تستی دادیم و گفتند با ما تماس می‌گیرند. بعد از حدود یک سال زنگ زدند و گفتند برای این پروژه انتخاب شده‌ام. البته من فکر می‌کردم طرح دیگر تمام شده و خوشحال شدم وقتی دیدم کار تازه قرار است مقابل دوربین برود. انتخاب شدن من حتی پیش از مادرم بود و بعد به این نتیجه رسیدند که چه بهتر است خانم گوهر خیراندیش هم در نقش طوبی (مادرم) بازی کنند که بازی در کنار ایشان و بزرگان دیگری چون سعید نیکپور، جمشید مشایخی و دیگران واقعا برای من جای افتخار و خوشحالی داشت.

تعریف شما از شخصیت نورآفاق چیست؟ او چه خصوصیات و ویژگی‌هایی دارد؟

نورآفاق خیلی به شخصیت خودم نزدیک بود و من این سوءاستفاده را کردم که بتوانم شخصیت این دختر را با توجه به ویژگی‌های خودم بسازم. او دختری مسئولیت پذیر و باخانواده است و‌ بزرگ‌تر و کوچک‌تر و ارزش‌های ارتباطات خانوادگی را می‌شناسد. معیارهایی که در آن زمان خیلی مهم بودند و متاسفانه رفته رفته کمرنگ شدند.

به نظر می‌رسد نورآفاق به نسبت دیگر دختران هم‌سن و سالش در آن سال‌ها ویژگی‌ متمایزی دارد. شیطنت می‌کند، در اجتماع حاضر است و شبیه دیگر دختران آن دهه نیست که عموما از خانه خارج نمی‌شدند. به نظر خودتان این تصویر چقدر دقیق و واقعی است؟

تمام تلاشم را کردم که این اتفاق بیفتد. البته نورآفاق نمودی عینی هم دارد و آقای ورزی این شخصیت را از روی یکی از زنان فعال و انقلابی آن دوران که البته الان اسمش در خاطرم نیست، الهام گرفته است. به نظرم نورآفاق نمادی از زنانی است که در آن دوران وجود داشتند و می‌تواند الگویی برای زنان روزگارمان باشد.

به لحاظ گویش و اجرا چقدر تلاش کردید به تاریخ وفادار باشید؟ در این راه از چه منابعی استفاده کردید و راهنمایی‌های آقای ورزی چقدر کمک کننده بود؟

نوع ادبیات محاوره‌ای آن زمان‌ها با دوره کنونی خیلی متفاوت بوده است؛ به لحاظ رفتار و گفتار خب آن زمان‌ها همه‌چیز خیلی مودبانه‌تر بوده و آدم‌ها ارزش‌های بیشتری را در گفت‌وگوهایشان برای هم قائل بودند. حتی آداب غذا خوردن‌ها هم فرق داشت. مسلما من در آن زمان‌ها نبوده‌ام و پیدا کردن شکل درست آن برایم سخت بود؛ اما آقای ورزی، کارگردان تیزهوش و نکته‌سنجی هستند و راهنمایی‌هایشان بسیار به کمکم آمد و از این بابت واقعا مدیون‌شان هستم. البته خودم هم به سراغ منابعی رفتم و از طریق اینترنت سعی کردم عکس‌ها و فیلم‌های موجود از آن دوره را ببینم و با بازی‌ام تطبیق بدهم.

شما در خانواده‌ای هنرمند بزرگ شده‌اید و قطعا نقش والدین و این محیط هنری در رشدتان بی‌تاثیر نبوده است. آیا از ابتدا تصمیم داشتید بازیگر شوید؟ بازیگری چقدر برایتان جدی است؟

نه. اصلا از ابتدا چنین قصد و تصمیمی نداشتم، چون شرایط سخت و دشواری کارها را به شکل برجسته‌تری می‌دیدم و در خودم این توان را نمی‌دیدم با این شرایط کنار بیایم و به این شکل بازی کنم. به نظرم هنرپیشگی برخلاف اسم زیبایی که دارد، جزو یکی از دشوارترین کارهاست. هنوز هم بازیگر نشده‌ام؛ فقط به صورت ناخودآگاه و ژنتیک تحت تاثیر محیطی که در آن بزرگ شده‌ام، این ویژگی در من شکل گرفت و پرورش یافت. با این حال کار واقعا برایم لذت بخش و شیرین بود. ما تحت شرایط سخت و فشرده‌ای این کار را ضبط کردیم. گاه به خودمان می‌آمدیم و می‌دیدیم از صبح تا مثلا ساعت هفت شب بدون این‌که غذایی خورده یا استراحتی کرده باشیم، مشغول کار بوده‌ایم و این گذشت زمان را متوجه نمی‌شدیم. یا زمان‌هایی بود که خسته و خالی از انرژی به خانه می‌آمدم، اما هنوز ذوق کار را داشتم و منتظر بودم فردا صبح دوباره برای ادامه‌اش بروم.

در این مدت حضورتان در عرصه هنری، فعالیت در سینما، تئاتر و تلویزیون را تجربه کرده‌اید. کدام یک از این عرصه‌ها را بیشتر دوست دارید؟ اولویت خودتان به لحاظ کاری چیست؟

نمی‌توانم انتخابی بکنم. من هیجان و کسب تجربه‌های مختلف را دوست دارم و به خاطر همین مایل هستم در تمام این عرصه‌ها حضور داشته باشم. با این حال شاید بهتر باشد این‌طور بگویم که تئاتر از اولویتی کمی بالاتر برایم برخوردار است؛ چراکه زندگی همه ما صحنه‌ای از تئاتر است و دائم در حال تمرین آن هستیم. تئاتر پایه و اساس زندگی یک هنرپیشه حرفه‌ای و نقطه تعالی روح اوست و تمرینی است که موجب روز به روز بهتر شدن بازیگر به روی صحنه می‌شود. لذا تئاتر برایم در منزله نوعی کلاس درس است. سینما و تلویزیون عرصه‌هایی هستند که به من این اجازه می‌دهند امتحانم را پس بدهم و تا حد امکان جلوی دوربین قابل قبول باشم.

نگران نیستید سایه و نام والدین‌تان موجب شود خودتان به صورت مستقل دیده نشوید؟

نه اصلا. البته در سوالات قبلی هم به نحوی پاسختان را دادم. نگران نیستم. فقط احساس می‌کنم این قضیه شاید به نوعی باعث شده حساسیت‌ها روی من بیشتر باشد. من درس این رشته را خوانده‌ام و تلاش خودم را کرده‌ام تا مثل گوهر خیراندیش، پله پله از اول شروع کنم و جلو بیایم و در نقش‌هایم شناخته بشوم. البته کار برایم سخت‌تر است و این قضیه را انکار نمی‌کنم.

تصمیم‌تان برای ادامه بازیگری چیست؟ الان مشغول چه کاری هستید؟

در حال حاضر مشغول کار خاصی نیستم. همان‌طور که گفتم، از آنجا که تئاتر را دوست دارم تمام تلاشم را می‌کنم از این محیط خیلی دور نشوم و یادم نرود باید بازیگر بهتری بشوم. باید مدام این توانایی‌ها را تمرین کنم، لذا الان سر کلاس‌ محمد رحمانیان هستم و گرچه با توجه به سنم کمی دیر به این نتیجه رسیدم که باید بازیگر بشوم، اما ایشان مرا بخوبی و به عنوان فردی مستقل، نه دختر آقای اسماعیل‌خانی و خانم خیراندیش پذیرفته‌اند و مشغول آموزش دادن به من هستند.


منبع: جام جم آنلاین

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .