تبیان، دستیار زندگی
تهیه کننده فیلم «لاک قرمز» تاکید دارد که فیلم تلخ هست اما سیاه نمایی نیست و در عین حال خاطرنشان کرد: بهزیستی و دادگاه به شخصیت اصلی فیلم کمک می کنند اما در واقع موقعیت او تلخ است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

این فیلم قهرمان دارد

تهیه‌کننده فیلم «لاک قرمز» تاکید دارد که فیلم تلخ هست اما سیاه‌نمایی نیست و در عین حال خاطرنشان کرد: بهزیستی و دادگاه به شخصیت اصلی فیلم کمک می‌کنند اما در واقع موقعیت او تلخ است.

بخش سینما وتلویزیون تبیان
title

همزمان با اکران فیلم سینمایی «لاک قرمز»، نشستی با حضور کامران مجیدی -تهیه‌کننده- و سیدجمال سیدحاتمی -کارگردان فیلم- در ایسنا برگزار شد؛ در این نشست کامران مجیدی گفت: «فیلم را با سختی ساختیم. چه در زمان مجوز گرفتن و چه ملاحظاتی نظیر اینکه سیاه‌نمایی نباشد، به هرحال فیلم تلخ هست اما در آن، هیچ نکته‌ی سیاهی از جامعه نگفته‌ایم.»

سیدحاتمی نیز تأکید کرد: «بعد از مدت‌ها فیلمی ساختیم که قهرمان دارد و قهرمان‌پردازی می‌کند.»

کارگردان «لاک قرمز» ادامه داد: در این فیلم اصلاً به محافظه‌کاری کردن فکر نکردیم و تلاش کردیم واقعیت را بگوییم.

در ادامه مشروح گفت‌وگوی ایسنا را با عوامل فیلم «لاک قرمز» می‌خوانید:

                                       مخاطبان می‌گویند که دیگر به راحتی از کنار دستفروشان نمی‌گذریم

کامران مجیدی درباره‌ی شرایط اکران و بازخورد مخاطبان با اشاره به وضعیت نامناسب اکران که راضی‌کننده نیست، در عین حال مطرح کرد:بازتابی که از مخاطبان داشتیم، فیلم را دوست داشته‌اند؛ شاید کمی اذیت شده باشند اما خیلی‌ها می‌گویند ما دیگر به راحتی از کنار دستفروشان نمی‌گذریم؛ چه‌بسا شرایط آنان را ناگزیر کرده باشد که دست به این کار بزنند.

مجیدی در پاسخ به اینکه چرا این فصل را برای اکران فیلم در نظر گرفته‌اند، خاطرنشان کرد: اولاً خدا را شکر می‌کنیم که توانستیم با وجود فیلم‌های زیادی که در نوبت اکران هستند، فیلم‌مان را اکران کنیم و معتقدم اگر فیلم را در این فصل اکران نمی‌کردیم باید می‌ماندیم تا سال بعد؛ سال بعد هم تولیدات جدید به تعداد تولیدات قبلی اضافه می‌شود.

فیلم اگر به سودای سیمرغ می‌رفت

تهیه‌کننده «لاک قرمز» با اشاره به بازخوردهای نمایش فیلم در جشنواره‌ی فجر یادآور شد: این فیلم جزء فیلم‌هایی بود که در جشنواره هم مورد توجه قرار گرفت. این را هم داخل پرانتز بگویم که خود آقای فریدون جیرانی (عضو هیئت انتخاب جشنواره فجر) در یک برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی گفتند که سه فیلم قرار بود از بخش «نگاه نو» به بخش «سودای سیمرغ» برود؛ «ابد و یک روز»، «ایستاده در غبار» و «لاک قرمز»؛ اما جالب اینکه خود آقای جیرانی در همان برنامه‌ی «هفت» گفتند، فیلم «من» به دلیل حضور لیلا حاتمی به بخش سودای سیمرغ راه پیدا کرد! در صورتی که مطمئنم اگر فیلم ما به بخش سودای سیمرغ می‌رفت قطعاً کار پردیس احمدیه و پانته‌آ پناهی‌ها (بازیگران لاک قرمز) دیده می‌شد و این اتفاق در سرنوشت آنان اثر می‌گذاشت. ضمن احترام به فیلم «من» اما این دلیلی که ایشان به عنوان عضو هیات انتخاب در آن مقطع مطرح کردند، خیلی غیرمنطقی است که حضور یک فیلم در بخش «سودای سیمرغ» فقط صرفاً به دلیل حضور یک بازیگر باشد.

نمی‌توانستم برخی بازیگران را به عنوان دختر 17 ساله جا بزنم

کامران مجیدی خاطرنشان کرد: اصرار من -حتی در تله‌فیلم‌هایی که ساخته‌ام- این بوده که حتماً یک بازیگر جدید معرفی کنم؛ اغلب پخش‌کننده‌ها هم وقتی فیلم را دیدند آن را دوست داشتند اما می‌گفتند چرا فلانی را به جای پردیس احمدیه نگذاشتی!؟ می‌گفتم چطور می‌توانم شخص مورد نظر شما را به جای یک دختر 17 ساله جا بزنم!؟ به هرحال نمی‌توانم بیننده را فریب بدهم.

دوستی که از «یک تکه نان» شکل گرفت

تهیه‌کننده «لاک قرمز» درباره‌ی شکل‌گیری همکاری با سید جمال حاتمی (کارگردان لاک قرمز) یادآور شد: از زمانی که در «یک تکه نان» ایشان دستیار کمال تبریزی بود، دوستی ما شکل گرفت. من قبل از این کار (لاک قرمز)، دو تله‌فیلم با آقای سیدحاتمی کار کرده‌ام؛ یکی به نام «اوقات مشترک آنها» و دیگری به نام «انگشتر» که اقتباس آزادی از کار رضا امیرخانی به نام «ناصر ارمنی» بود، مدت‌ها با سیدجمال ارتباط داشتم و در صدد تهیه‌ی یک فیلمنامه‌ی خوب برای یک کار مشترک بودیم که سرانجام این فیلمنامه مهیا شد.

فیلم تلخ هست اما سیاه نمایی نیست

او ادامه داد: در این کار هم یک فیلمنامه‌ی اولیه از علیرضا طالب‌زاده به دست من رسید که خواندم و بدم نیامد؛ آن را گرفتیم اما نهایتاً یک فیلمنامه‌ی دیگر شد که آقای امیرمحمد عبدی آن را نوشت. فیلم را با سختی ساختیم. چه در زمان مجوز گرفتن و چه ملاحظاتی نظیر اینکه سیاه‌نمایی نباشد؛ فیلم تلخ هست اما در آن هیچ نکته‌ی سیاهی از جامعه نگفته‌ایم. بهزیستی و دادگاه به شخصیت اصلی کمک می‌کنند اما درواقع موقعیت او تلخ است. داستان‌های تلخ در جامعه زیاد داریم. نمی‌گویم این داستان براساس رویدادهای واقعی ساخته شده اما قطعاً ریشه‌های آن در واقعیت است که دراماتیزه شده است.

کامران مجیدی درباره‌ی تغییرات فیلم‌نامه هم توضیح داد: در فیلمنامه‌ی اولیه «اکرم» قصه‌ی ما زمانی که دچار مشکل می‌شد با قاب عکس یک رزمنده حرف می‌زد و ارتباط می‌گرفت؛ اما هر کاری کردیم دیدیم از طرفی استفاده ابزاری است و از طرفی دور از واقعیت است. زمان ساخت هم دوستان زیادی به ما نظر و مشورت می‌دادند و بیشتر ترسِ این بود که فیلم سیاه‌نمایی تلقی شود و اتفاق بدی رقم بخورد. به هرحال پس از آماده شدن فیلم، کار آنقدر تأثیرگذار بود که خود تلویزیون به من سفارش ساخت یک سریال با همین مضمون را داد؛ داستانی که قهرمانش دختری نوجوان باشد.

او ادامه داد: یکی از نکاتی که از «لاک قرمز» خوششان آمد به دلیل مقاومت دختر داستان بود و آنها دوست دارند که این قدرت و اعتماد به نفس را به نوعی در قشر نوجوان زنده کنند.

به اعتیاد نگاه کلیشه‌ای نداشتیم

تهیه‌کننده «لاک قرمز» که در بستر اعتیاد پدر خانواده، داستانش پیش می‌رود و سرنوشت قهرمان فیلم را رقم می‌زند، معتقد است: در فیلم، نگاه کلیشه‌ای نداشتیم و اصلاً این قضیه در فیلم برجسته نیست.

در ادامه‌ی نشست ایسنا همزمان با اکران «لاک قرمز»، سید جمال سید حاتمی هم درباره‌ی تغییراتی که در نسخه‌ی فعلی اتفاق افتاده است و این روزها درحال نمایش است،گفت: چند بخش از فیلم را که خودم خیلی دوستشان داشتم، به اجبار درآوردیم و حتی برای جایگزینی آن مجبور شدیم دوباره فیلمبرداری کنیم. از زمان فیلم کم نشده و صحنه کاملاً جایگزین شده است، اما قطعاً این اتفاق مورد نظر من نبود اما برای کسب پروانه‌ی نمایش ناچار بودیم. چند مورد دیالوگی هم بود اما اصلاحات تصویری دو سه مورد بود که جایگزین کردن آنها از نظر احساسی خیلی سخت بود.

کمال تبریزی زمانه نگارش فیلم‌نامه مشورت دادند

کارگردان «لاک قرمز» که سال‌ها دستیار کمال تبریزی بوده است و در فیلمش نیز او مشاوره‌اش بوده است، درباره‌ی تاثیرش از این فیلم‌ساز خاطرنشان کرد: آقای تبریزی از زمانی که فیلمنامه را می‌نوشتیم به ما مشاوره دادند. اما ایشان معمولاً بعد از شروع فیلمبرداری دخالتی نمی‌کنند. به هرحال در فیلمسازی کارگردان تنهاست و فقط آنچه از ذهن خودش بیرون می‌آید را می‌سازد و فکر نمی‌کند اگر آقای تبریزی بود، این پلان را چطور می‌گرفت. در مورد ساختار کار هم با هم مشاوره نداشتیم و اصلاً سر فیلمبرداری نمی‌آمدند.

او یادآور شد که در بخش فیلمنامه با کمال تبریزی مشورت داشته است و ادامه داد: زمان فیلمبرداری با ایشان کاری نداشتیم تا اینکه آمدند و اواخر کار بخشی از راش‌های مونتاژ شده را دیدند و بعد هم نسخه‌ی نهایی را دادیم به ایشان و آقای مجید مجیدی دیدند.

تاثیری که کمال تبریزی بر کارگردان «لاک قرمز» گذاشت

سیدحاتمی درباره‌ی تاثیر همکاری طولانی مدت با کمال تبریزی ادامه داد: لطفی که خدا به من داشت این بود که با ایشان همکار شدم. اولین‌بار در سریال «دوران سرکشی» بود که دستیار ایشان شدم. از آن زمان هم در رفتار خودم و هم در فیلمسازی از ایشان تأثیر گرفتم و ایشان اعتماد به نفس این کار را به من داد. حضور ایشان و اعتماد ایشان واقعاً در زندگی من تأثیر زیادی داشته است. از آقای تبریزی یاد گرفتم در بدترین لحظات هم خوب باشم؛ چون اگر خوب باشی می‌توانی خوب فکر کنی.

آدم‌های بزرگ همیشه تأثیری کلی روی آدم می‌گذارند. کمال تبریزی به عنوان هنرمندی شناخته شده در ایران و چه‌بسا خارج از کشور، می‌تواند تأثیری کلی روی آدم بگذارد و مسیر زندگی آدم را شکل بدهد؛ ایشان در اصل برای فیلمسازی و آینده‌ی‌ کار من چنین حکمی داشت.

کامران مجیدی هم گفت: اجازه بدهید من هم از کارگردانم بگویم؛ آقای سیدحاتمی ضمن اینکه فوق‌العاده خوش اخلاق و بی‌حاشیه‌اند، سال‌های سال است که واقعاً کارگردان هستند. حداقل هفت، هشت سال است که به عنوان کارگردان دوم مجموعه‌ی فاخر «سرزمین کهن» که یک سریال الف ویژه است با آقای تبریزی همکاری می‌کنند. پرسیدید که چرا «لاک قرمز» را با آقای سیدحاتمی ساختیم؛ یکی از دلایل حُسنِ خلق ایشان است که فضاها را همیشه تلطیف می‌کند.

تهیه‌کننده «لاک قرمز» درباره‌ی اینکه چرا مجید مجیدی به عنوان مشاور در این پروژه حضور نداشت، گفت: من صرف‌نظر از رابطه‌ی خانوادگی، همیشه به عنوان یک استاد با ایشان مشورت می‌کنم اما هرکسی نقطه‌نظری دارد و شاید نگاه من خیلی با ایشان همسو نباشد و حتماً هم نباید اینطور باشد. خودمان تصمیم گرفتیم آقای تبریزی مشاور باشند، به هر حال آقای سیدحاتمی سالیان سال دستیار ایشان بوده‌اند.

سید جمال سیدحاتمی نیز درباره‌ی مضمون تلخ فیلم «لاک قرمز» خاطرنشان کرد:وقتی شروع به ساخت فیلم کردیم، می‌دانستیم با یک فیلم تلخ طرف هستیم و از مشکلاتی حرف می‌زنیم که قطعاً جذاب نیستند. می‌دانستیم وارد چه حیطه‌ای می‌شویم اما بحث سیاه‌نمایی با تلخی فرق می‌کند؛ هیچ لحظه‌ای فکر نکردیم سیاه‌نمایی می‌کنیم. در فیلم می‌بینیم در همین کوچه‌ای که این خانواده زندگی می‌کنند، یک عروسی شکل می‌گیرد و همسایه‌ها خوشحال هستند. این خانواده بواسطه‌ی مشکلاتش گرفتاری دارد اما در اطرافشان زندگی جریان دارد پس ما تلاش نکردیم سیاه‌نمایی داشته باشیم.

بعد از مدت‌ها، فیلمی ساختیم که قهرمان دارد

او ادامه داد: بعد از مدت‌ها فیلمی ساختیم که قهرمان دارد و قهرمان‌پردازی می‌کند؛ ما برای اینکه قهرمان را در شرایطی قرار دهیم که در انتها از آنها عبور کند، مجبور بودیم او را در معرض مشکلات قرار دهیم و برای این موضوع ناچار بودیم چیزهایی را عریان نشان بدهیم تا از بین تلخی‌ها این قهرمان ساخته شود، بخشی هم به نوشته‌ی فیلم برمی‌گردد که از نظر نویسندگی این روند داستانی را اقتضاء می‌کرد.

مجیدی هم معتقد است: ما در دادگاه و بهزیستی همه‌چیز را به گونه‌ای نشان دادیم که همه در صدد کمک هستند.

سید جمال سیدحاتمی در پاسخ به این نقطه‌نظر که به نظر می‌رسد کمی مراقب بودید که به کسی برنخورد! آیا در فیلم به زمینه‌ی این مشکلات هم اشاره کرده‌اید؟ توضیح داد: اصلاً به محافظه‌کاری کردن فکر نکردیم و تلاش کردیم واقعیت را بگوییم. اینکه مشکلات از کجا می‌آید را همه می‌دانند. فکر کردم خیلی نیازی نیست برای آن بخش وقت بگذاریم، ما قصه‌مان را می‌گوییم و بیننده خودش می‌داند مشکلات اجتماعی از کجا ناشی می‌شود. حداقل ریشه‌ی مشکلات این خانواده مشخص است که از اعتیاد پدر ناشی می‌شود و خیلی آن را پرداخت نکردیم، فکر نمی‌کنم چنین حسی در فیلم ما پیش بیاید که خواستیم از زیرکار فرار کنیم و محافظه‌کاری کنیم.

کارگردان «لاک قرمز» درباره‌ی اینکه ساخت یک فیلم تلخ به عنوان اولین فیلم را ریسک محسوب نمی‌کردید؟ گفت: من فقط فکر می‌کردم با یک فیلمنامه‌ی خوب طرف هستم، فیلمنامه را خیلی دوست داشتم، شاید به این دلیل که من و نویسنده از این جنس خانواده و از این سطح اجتماعی بیرون آمده‌ایم و این درد هم برای ما آشنا بوده و هم دغدغه بوده است؛ مهم این بود که به دغدغه‌ای که سال‌ها به آن فکر می‌کردم برسم. گوشه‌ای از زندگی من یا اطرافیانم اینطور بوده و احساس می‌کردم برای کار اول، این قصه در چنگ من است و آن را خوب بلدم و کاراکترهایش را خوب می‌شناسم. من این محیط و لوکیشن و آدم‌ها را خوب می‌شناختم و احساس می‌کردم همین برای کار اولم خوب است. اینها بیشتر مرا جذب می‌کرد تا حساب‌وکتاب فروش فیلم.

او ادامه داد: من شاید کمی دیر فیلم اولم را ساختم که این به‌خاطر وسواس شخصی من بود. شاید در این سال‌ها همیشه فکر می‌کردم فلان فیلمنامه برای کار اول خوب نیست؛ فیلمی می‌شود که به چشم نمی‌آید. اما حسم این بود و با مشورتی که با آقای تبریزی کردم هم به همین نتیجه رسیدم که این فیلمنامه را به عنوان کار اول می‌توان، کار کرد.

کامران مجیدی هم درباره‌ی عنوانی که برای فیلم انتخاب شده است، معتقد است:یکی از نقاط قوت فیلم همین اسم است. صرف نظر از پرداخت استادانه‌ای که آقای سیدحاتمی داشتند؛ اسم فیلم را هم به‌خوبی انتخاب کردند. زمانی که به من گفتند «لاک قرمز»، گفتم خودش است؛ خیلی اسم خوبی است. این یکی از نکات بارز فیلم است؛ شاید بازیگر سوپراستار نداشته باشیم اما اسم فیلم واقعاً جذاب است.

در اسم فیلم نوعی دخترانگی است

سیدحاتمی هم معتقد است: در این اسم نوعی دخترانگی وجود دارد. هم رنگ قرمز هم لاک قرمز و علاقه‌ای که دخترها معمولاً به این رنگ و خود لاک دارند، به فیلم که کاراکتر اصلی آن زن است، کمک می‌کند و در راستای فیلم است.

کامران مجیدی درباره‌ی انتخاب بازیگر نقش قهرمان فیلم پردیس احمدیه یادآور شد: حدود چهار ماه برای پیدا کردن بازیگر وقت گذاشتیم. هم فراخوان دادیم و هم به تمام آموزشگاه‌ها سر زدیم. دستیار آقای سیدحاتمی و همه‌ی بچه‌ها بسیج شدند و بعد از وسواس‌های بسیار زیاد به این ایشان رسیدیم.

کارگردان «لاک قرمز» هم یادآور شد: تقریباً داشتیم ناامید می‌شدیم. من معتقدم حتماً بازی باید خیلی خوب از کار دربیاید. قائل به این نیستم که فیلم رنگ و لعاب داشته باشد اما اگر بازی بد بود عیبی ندارد. اول باید بازی خوب و باورپذیر باشد. برای همین تمام هم‌وغم ما این بود که این نقش را درست انتخاب کنیم. به جایی رسیدیم که بگوییم بد نیست، اما من شب خوابم نمی‌برد و می‌گفتم فکر می‌کنم بهترش پیدا می‌شود. تا اینکه در اینترنت عکس‌های پردیس و یکی دو کار کوتاهی که بازی کرده بود را دیدم و بعد او را دعوت کردیم و تست گرفتیم. در تست‌ها هم خوب بود اما احساس می‌کردیم سنش کمی بالا به نظر می‌رسد. سن شناسنامه‌ای او به فیلم ما نمی‌خورد اما صورتش حالت نوجوانی را داشت.

او ادامه دا: تا اینکه به پردیس گفتم تنها راهش این است که لباس مدرسه بپوشی و در یک کلاس مدرسه بشینی؛ اگر بچه‌های کلاس بعد از چند روز تو را باور کردند پس حل است. با مدیر مدرسه هماهنگ کردیم که او را به عنوان دانش‌آموز جدید معرفی کنند. او هم لباس تهیه کرد و وقت گذاشت و سرکلاس نشست؛ جالب آنکه همه باور کرده بودند و با او دوست شده بودند.

پانته آپناهی‌ها بهترین انتخاب بود

سیدحاتمی درباره‌ی انتخاب پانته آپناهی‌ها هم گفت: زمانی که پانته‌آ در پشت صحنه سینما بود، با هم کار کرده بودیم. در «مارمولک» و سریال «شهریار» و اوایل «سرزمین کهن»؛ ایشان سال‌ها منشی صحنه‌ی من و آقای تبریزی بودند. کارهای تئاتری‌اش را هم دیده بودیم. فکر می‌کنم بهترین انتخاب بود. بازیگران دیگری هم بودند که شاید می‌توانستند در فروش بیشتر به ما کمک کنند. اما پانته‌آ بسیار بازیگر درجه‌یکی است و زمانی که کار را شروع کردیم گفتم این نقش مال پانته‌آ است و او عالی اجرا می‌کند.

مجیدی هم معتقد است: صرف‌نظر از این حرف‌ها خیلی‌ها شاید حاضر نباشند در چنین نقشی بازی کنند و بیشتر نقش‌های شیک را ترجیح می‌دهند. نقشی که بچه داشته باشد و شوهر معتاد، باب میل خیلی‌ها نیست و این چیزها برایشان ملاک است. نقشی که خانم پناهی‌ها بازی کرد نقش خیلی سختی بود.

کارگردان «لاک قرمز» درباره‌ی همکاری با بهنام تشکر با توجه به سابقه‌ی که در عرصه‌ی بازی طنز دارد،گفت: بهنام در زندگی معمولی‌اش آدم ویژه‌ای است، حتی آن زمان که چنین فیلمی در کار نبود، گفتم بهنام تو می‌توانی نقش‌های غیر از طنز هم بازی کنی؛ او هم گفت که خیلی دوست دارم این کار را بکنم. زمانی که فیلمنامه را نوشتم او خارج از کشور بود و برایش ایمیل کردیم و وقتی با هم صحبت کردیم خیلی از نقش و فیلمنامه خوشش آمده بود و گفت من هستم.

سیدحاتمی درباره‌ی پایان فیلم که می‌تواند هم برداشت امیدوارانه داشته باشد، هم برداشتی سیاه‌نمایی توضیح داد: ما برای پایان‌بندی فیلم سه‌جور پایان گرفتیم، پایان فیلم در جشنواره طور دیگری بود و الان فرق کرده است. اما نمی‌گویم امیدوارکننده است یا نه؛ از این پایان هم می‌شود دوجور برداشت کرد، اما من برداشت سیاهی در ذهن ندارم.

او با بیان اینکه پایان فیلم در اکران عمومی عوض شده است،گفت: فکر می‌کردم الکی امیدوارکننده است.

این کارگردان درباره‌ی تاثیر بازتاب‌های جشنواره بر روی تغییر پایان‌بندی توضیح داد: واقعیت این است که من از ابتدا هرسه پایان‌بندی را گرفته بودم یعنی بین آنها شک داشتم. فکر کردم خیلی ساده‌انگارانه است و به همین خاطر پایان را عوض کردم. از بازتاب‌ها هم زیاد خبر نداشتم.

سیدحاتمی درباره‌ی میزان تاثیر کامران مجیدی به عنوان تهیه‌کننده در فیلم خاطرنشان کرد: آقای مجیدی در بخش فیلمنامه صاحب نظر هستند و ما در این زمینه چالش زیادی داشتیم، اما ویژگی ایشان این است که وقتی فیلمنامه کامل شد، واقعاً دخالتی در کار نمی‌کنند و اطمینان می‌کنند و انجام کار را به کارگردان می‌سپارند. یعنی حیطه‌ی وظایف خود را بخوبی یاد دارند و سعی می‌کنند با دخالت نکردن به کارگردان کمک کنند.

مجیدی هم گفت: البته آقای سیدحاتمی به عنوان آدمی حرفه‌ای همیشه ملاحظات را در نظر داشتند؛ مخصوصاً در این کار که می‌دانستند، مشکل منابع مالی داریم. ایشان بزرگواری داشتند و هیچ‌وقت چیزی را به من تحمیل نکردند. وقتی آدم با یک کارگردان به تعامل می‌رسد و به او اعتماد می‌کند، دخالت کردن خیلی جایز نیست. من اگر بتوانم کارم را در حوزه‌ی مسئولیت خودم انجام می‌دهم. درنهایت هم از منظر هنری و کارگردانی ایشان پاسخگو خواهند بود به همین دلیل کارگردان باید تا جای ممکن دست‌وبالش باز باشد که بعداً بتواند از کارش دفاع کند.

سیدحاتمی درباره‌ی پروژه‌ی بعدی گفت: مسئولان تلویزیون «لاک قرمز» را دیده‌اند و دوست دارند، یک سریال با همین مضمون برایشان بسازیم.

مجیدی هم در این زمینه توضیح داد: مسئولان تلویزیون اصرار داشتند این پروژه را که نام موقتش «لاک قرمز» است و در حال نگارش است، آقای سیدحاتمی کارگردانی کند. برای تلویزیون قطعاً مهم است که کارگردان سریال چه‌کسی باشد، در ضمن قرار است در سال جدید هم یک فیلم سینمایی باهم کار کنیم.

سیدحاتمی هم ادامه داد: قطعاً ترجیح‌ام به فیلم سینمایی است، البته الان موضوع سریال جدی‌تر است تا ببینیم چه پیش می‌آید.

تهیه‌کنندگان دست و دل‌شان می‌لزرد

کامران مجیدی هم در پایان گفت: شاید دغدغه‌های اجتماعی و نگاه سینمایی برای یک کارگردان در اولویت باشد اما با توجه به سیاست‌گذاری‌ها، وضعیت اکران فیلم، تعداد سالن‌ها و ممیزی‌ها و... تهیه‌کننده دست‌ودلش می‌لرزد. الان ساخت یک فیلم با دو بازیگر، با هزینه‌ی زیر یک میلیارد تومان واقعاً شوخی است؛ با وجود این، پول شما حداقل یک سال بلوکه می‌شود و معلوم نیست فیلم در جشنواره با استقبال مواجه شود یا نه و سال بعد اکران شود یا نه.

او همچنین خاطرنشان کرد: بحث محتوا و فیلمنامه و کارگردانی یک طرف، بخش بسیار مهم‌تر، عرضه فیلم است، فیلم با این هزینه تولید می‌شود اما زیرساخت‌های عرضه و اکران فیلم در کشور خیلی محدود است. خیلی از فیلم‌ها هنوز در نوبت اکران هستند، بعضی هم مجبور می‌شوند در «هنر و تجربه» اکران داشته باشند، با این اوضاع چه انگیزه‌ای می‌تواند برای یک سرمایه‌گذار باقی بماند!؟


منبع: ایسنا

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .