تبیان، دستیار زندگی
محمدرضا تحت فشار آمریکایی ها، جمشید آموزگار را نخست وزیر کرد. آموزگار هم تبعه ایران بود و هم تبعه آمریکا و پاسپورت آمریکایی هم داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش برجسته آمریکا در عزل و نصب مسئولان حکومت شاهنشاهی

محمدرضا تحت فشار آمریکایی ها، جمشید آموزگار را نخست وزیر کرد. آموزگار هم تبعه ایران بود و هم تبعه آمریکا و پاسپورت آمریکایی هم داشت.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
نقش برجسته آمریکا در عزل و نصب مسئولان حکومت شاهنشاهی

ایالات متحده آمریکا با مداخلات آشکار در بسیاری از عزل و نصب های کشور و حتی در مواردی خلاف نظر شاه اعمال نظر می کرد.

بزرگمهر، منصوب و عامل سیا

قرنی با عنوان رئیس کل دوم ستاد ارتش، به طور معمول با رئیس پایگاه CIA، هم چنین وابسته نظامی آمریکا و اعضای گروه مستشاری ایالات متحده در ایران (MAAG) ملاقات می کرد و محتملاً نظریات سیاسی خود را برای آنها توضیح می داد. وی به رغم اینگونه تماس ها، ترجیح می داد از کانال بزرگمهر با مقامات آمریکایی ارتباط داشته باشد. در آن موقع بزرگمهر یکی از عوامل مهم و فعال CIA درایران به شمار می رفت که با نظر مستقیم ایالات متحده نصب شده بود.

اعمال نظر آمریکا برای نخست وزیری قوام

طبق گزارش مأمور ویژه، اخیراً طرفداران قوام السلطنه شایع کرده اند که مقامات سیاسی آمریکا با استفاده از اقامت اعلی حضرت همایون شاهنشاهی در آنجا سعی نموده اند نظر ایشان را برای ورود مجدد قوام السلطنه به صحنه سیاست ایران جلب نمایند و در این امر تا اندازه ای هم موفقیت حاصل شده، به طوری که پس از بازگشت موکب مبارکه ملوکانه از آمریکا کابینه آقای ساعد سقوط نموده و قوام مأمور تشکیل یک کابینه طرفدار سیاست آمریکا خواهد شد و در لایحه نفت نیز به نفع ایران تجدیدنظر به عمل خواهد آمد.

انقلاب سفید آمریکایی

سرانجام به دنبال مسافرت شاه در 21 فروردین 1341 به آمریکا، مقامات آمریکایی متقاعد شدند که اصلاحات مورد نظر آنان که چند ماه بعد با سروصدای فراوان به عنوان «انقلاب سفید» اعلام شد، به دست خود شاه باید اجرا شود. به دنبال این بند و بست سیاسی، علی امینی از صحنه خارج می شود و به جای او امیراسدالله که در این مرحله در کنار شاه و برای حفظ تاج و تخت او تلاش زیادی کرده بود به نخست وزیری می رسد.

تلاش شاه برای جلب نظر رئیس جمهور آمریکا

شاه با همکاری باند اسدالله علم و انجام دسیسه  های گوناگون توانست نظر آمریکایی ها را به خود جلب کرده و سرانجام، سپردن تعهد برای انجام اصلاحات، موافقت مقامات آمریکایی را برای کنار گذاشتن امینی بگیرد. شاه یک بار در برکناری زاهدی توانست برای خود امتیاز کسب کند و به صورت فعال وارد صحنه سیاست شد. این دومین باری بود که پیوند میان شاه و رئیس جمهوری ایالات متحده، برقرار گردید و با کنار گذاشتن امینی و انتصاب اسدالله علم می خواست خودش اختیار همه کارها را به دست بگیرد.

حسنعلی منصور، منصوب آمریکا، مغضوب شاه

لازم به ذکر است که رضایت شاه نه به خاطر وقایع اخیر و تصویب لایحه ننگین کاپیتولاسیون توسط منصور بود، بلکه بدین جهت بود که حسنعلی منصور، نخست وزیری نبود که مطیع اوامر شاه باشد و از لحاظ سیاست خارجی وابستگی کامل به آمریکا داشت. شاه از نخست وزیری منصور راضی نبود، چرا که او با اصرار و اجبار جانسون رئیس جمهور وقت ایالات متحده و سازمان سیا بر مسند نخست وزیری تکیه زده بود.

علت انتخاب آموزگار

شاه درباره انتخاب آموزگار به نخست وزیری چنین گفته بود: «آموزگار را به خاطر درستی و دوستی اش با دولت آمریکا انتخاب کرده است.»

اجبار شاه به اتخاذ سیاست های لیبرالی

ابراز نگرانی و ناراحتی می کرد و اصرار داشت که عقیده مرا نیز راجع به دگرگونی های اخیر ایران بداند در جواب او گفتم:

شخصاً به این حقیقت اذعان دارم که گرچه آمریکایی ها شاه را مجبور به اتخاذ روش های لیبرالی کرده اند، ولی آنها هرگز میل ندارند نتیجه یک چنین سیاستی به تغییرات بنیادی در ایران منجر شود. چون اگر آمریکایی ها واقعاً به دنبال دستیابی به این هدف باشند، هیچ چاره ای ندارند جز آنکه رضایت شوروی را نیز به دست آورند.

آمریکا و روی کار آوردن شریف امامی

در 5 شهریور، در نتیجه فشار آمریکا، برادرم، جعفر شریف امامی رئیس مجلس سنا و مدیرعامل بنیاد پهلوی را به نخست وزیری برگزید. من از این انتصاب در کنفرانسی در برزیل آگاه شدم و از انتخابی که شده بود بی نهایت متعجب گردیدم. به نظر من شرایط زمان ایجاد می کرد که رهبر قوی تری برای دولت انتخاب شود.

انتصاب نخست وزیران ایران با دخالت مستقیم دولت آمریکا

فرح پهلوی در این مورد می گوید: در موقع انتصاب دکتر منوچهر اقبال به نخست وزیری، محمدرضا نظر سفیر کبیر آمریکا در تهران را هم استعلام نمود و با خوشحالی به من گفت: هم آمریکا و هم انگلستان بر سرنخست وزیری دکتر اقبال توافق دارند. محمدرضا همیشه قبل از صدور حکم نخست وزیری جدید، با سفرای آمریکا و انگلستان مشورت می کرد. او این عادت را از زمان اشغال ایران در شهریور ماه 1320 پیدا کرده بود!

در سال 1339 نیز دولت آمریکا به محمدرضا پهلوی فشار آورد که هرچه سریع تر علی امینی را با اختیارات کامل به نخست وزیری منصوب کند. کندی (رئیس جمهوری آمریکا)، نخست وزیری علی امینی را به عنوان پیش شرط اصلی و اولیه کمک مالی به ایران معین نموده و گفته بود که در صورت صدور فرمان نخست وزیری علی امینی، وام 35 میلیون دلاری مورد تقاضای ایران را در اختیار رژیم پهلوی می گذارد شاه نیز در 17 اردیبهشت 1340، علی امینی را به نخست وزیری منصوب کرد.

داستان نخست وزیر شدن حسنعلی منصور در اسفندماه 1342 نیز جالب است. طبق یک گزارش «خیلی محرمانه» ساواک به تاریخ 1342.11.12، جلال الدین تهرانی (از کهنه کارهای سیاست غرب در ایران) گفته بود:

وزیر مختار سفارت آمریکا از مستأجرین حسنعلی منصور است و با او سر و سرّی دارد، علناً گفته که منصور را به نخست وزیری خواهم رساند؛ همان طور که علی امینی را نخست وزیر کردم.

در یک گزارش «خیلی محرمانه» دیگر ساواک هم به تاریخ 1342.7.29، حسنعلی منصور اظهار داشته است: «موضوع نخست وزیری من تمام شده است و این مسئله را با آمریکایی ها هم حل کرده اند.»

منصور، بی پروا پیوند و ارتباط خود با گراتیان یاتسویچ (رئیس پایگاه سیاه در ایران) را به رخ دیگران کشید. وی می گفت دوستان آمریکایی به من قول قطعی داده اند که در آینده نخست وزیر ایران خواهم شد. بالاخره شاه در اسفندماه 1342 وی را به نخست وزیری منصوب کرد.

پس از ترور حسنعلی منصور در سال 1343، امیرعباس هویدا به جای وی به نخست وزیری رسید. فرح  پهلوی در مورد چگونگی انتخاب هویدا برای نخست وزیری می گوید:

محمدرضا که پس از مرگ منصور به دنبال یافتن جانشینی برای او بود، با آقایان راکول و هلمز، از سفارت آمریکا، مشاوره کرد و هر دوی آنها هویدا را توصیه کردند. سپس آقای گرایتان یاتسویچ هم به دیدن محمدرضا آمد و او به محمدرضا توصیه کرد. محمدرضا، سفیر کبیر انگلستان را هم خواست و برای نخستین بار دیدم انگلیسی ها هم بر روی نخست وزیری هویدا اعتراض ندارند!

پس از روی کار آمدن کارتر در آمریکا، مقامات آمریکایی در سال 1356 خواهان کنار رفتن هویدا و روی کار آمدن جمشید آموزگار به جای وی شدند. در یک گزارش ساواک به تاریخ 1356.4.28 چنین آمده:

بنابه اظهار خانم امانپور (مدیرکل تشریفات نخست وزیری) یکی از منابع دیپلماتی آمریکا اظهار داشته که دولت آمریکا به طور خیلی جدّی خواستار تعویض کابینه هویدا از سوی شاهنشاه آریامهر شده است.

تاج الملوک آیرملو (مادر محمدرضا پهلوی) هم در کتاب خاطرات خود در این باره می گوید:

محمدرضا تحت فشار آمریکایی ها، جمشید آموزگار را نخست وزیر کرد. آموزگار هم تبعه ایران بود و هم تبعه آمریکا و پاسپورت آمریکایی هم داشت.

مهندس جعفر شریف امامی (استاد اعظم فراماسونی) نیز که یک بار در دهه 1330 به نخست وزیری رسید و بار دیگر در شهریورماه 1357؛ یکی از مرتبطین فعال سفارت آمریکا بوده است. مارتین هرتز (رئیس اداره اطلاعات سفرات آمریکا) در یک گزارش سرّی به تاریخ نهم سپتامبر 1967 می نویسد:

شریف امامی شاید مولدترین رابط من در اینجا بوده است... او از محدوده خود فراتر رفت تا نشان بدهد که می خواهد با ایالات متحده همکاری کند و او می تواند در این مورد سودمند باشد.

پس از شکست تلاش های شریف امامی در تابستان 57، شاه با مشورت آمریکایی ها، ارتشبد غلامرضا ازهاری را به عنوان نخست وزیر دولت نظامی به روی کار آورد. ازهاری بعد از کودتای 1332 که ارتش ایران در زیر سلطه مستشاران نظامی آمریکا قرار گرفت، برای طی دوره های متعدد به آمریکا اعزام شد و دوره های ستاد و اطلاعات را در آمریکا گذرانید و چندی نیز در اداره مستشاری خدمت می کرد.

فریده دیبا (مادر فرح) در مورد او می گوید:ازهاری بیشتر از آنکه به پادشاه وفادار باشد، به آمریکایی ها وفادار بود. آن طور که محمدرضا می گفت، ازهاری در موقع تحصیل نظامی در آمریکا جذب آمریکایی ها شده و به توصیه آنها مراتب رشد و ترقی را پیموده و به ریاست ستاد ارتش رسیده بود. ازهاری مدت ها در پیمان سنتو، دست راست آمریکایی ها بود.

دولت نظامی ازهاری نیز نتوانست کشتار و سرکوب، خواسته  آمریکا و شاه را محقق سازد؛ لذا به سراغ شاپور بختیار که از چند دهه قبل، هم با تشکیلات اطلاعاتی انگلیسی ها مرتبط بود و هم با سازمان سیا، رفته و برای انحراف و سرکوب انقلاب اسلامی، او را به عنوان نخست وزیر به روی کار آوردند، یوسف مازندی درباره نخست وزیر شدن بختیار چنین می گوید: «بدون تردید، حضور شاپور بختیار در رأس دولت جدید، با پشتیبانی آمریکا صورت پذیرفته بود.»

موارد ذکر شده، فقط چند نمونه از نخست وزیران دوران شاه بود. نهایتاً می توان گفت که اکثریت قریب به اتفاق نخست وزیران رژیم شاه از شهریور 1320تا بهمن 1357، با توصیه یا فشار دولت آمریکا به روی کار آمده است و در نتیجه دولت آمریکا در کلیه جنایات، مفاسد و غارتگری های آنان شریک می باشد.


منبع: سایت خبرگزاری فارس