تبیان، دستیار زندگی
چالش مانکن، عبارتی که این روزها ممکن است زیاد دیده باشید. به لطف فعالیت دایمی شبکه های اجتماعی و وقتی موضوعی را مطرح می کنند به سرعت برق و باد منتشر می شود و همانند یک بیماری، به هر مکانی و هر فردی سرایت می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چالش مانکن، مساله این است!!!

چالش مانکن، عبارتی که این روزها ممکن است زیاد دیده باشید. به لطف فعالیت دایمی شبکه های اجتماعی و وقتی موضوعی را مطرح می کنند به سرعت برق و باد منتشر می شود و همانند یک بیماری، به هر مکانی و هر فردی سرایت می کند.

فرآوری: فاطمه ناظم زاده-بخش اجتماعی تبیان

چالش مانکن، مساله این است!!!

شبکه های اجتماعی به عضوی از خانواده اغلب افراد در آمده اند. به گونه ای که همواره حضور دارند و حضورشان هم پررنگ و تاثیرگذار است. کافیست یک موضوع خاص را به نمایش بگذارند تا بعد از مدتی به یک الگوی رفتاری تبدیل شود که عده زیادی انرا به کار برده و از ان استفاده  کنند.
بگذریم از اینکه تا همین دو،سه سال پیش، نام بردن از فیسبوک و اینستاگرام و تلگرام و حتی کلمه "سلفی"، روی آنتن تلویزیون مجاز نبود ولی در حال حاضر، اکثر برنامه ها کانال تلگرامی و صفحه اینستاگرامی و ...دارند و این یعنی حضور دائمی شبکه های مجازی در زندگی افراد.
شبکه های اجتماعی هر از چندگاهی برایمان، ارمغان تازه ای به دنبال دارند. روزی روزگاری سلفی بود، بعد چالش سطل آب یخ آمد، بعد دابسمش بود که پشت سر هم تولید شد و حالا نوبت "چالش مانکن" است.
بعضی از این ابتکارات با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی می توانند باشند. مثل سطل آب یخ که برای ایجاد حساسیت نسبت به یک بیماری بود. اما بعضی فقط و فقط فانتزی هستند و برای تفریح و خوشی و سرگرمی مطرح می شوند. مثل همین چالش مانکن. بماند که خیلی ها در دل همین تفریح محض، خلاقیت به خرج می دهند و با فکر، محتوا تولید می کنند. خلاصه چالش مانکن که تا دل کاخ سفید هم نفوذ کرد، سر از نوجوانان و جوانان ایرانی هم درآورد و حتی نخبگان ما هم آن را گاهی اجرا کردند که البته در دل خود نکته ها داشت. اینکه کار به جایی برسد که پرسنل اتاق عمل در یکی از بیمارستان ها، بعد از تولد یک نوزاد، به اجرای چالش مانکن بپردازند، هم خود مساله ای اجتماعی است. که یک رفتار فانتزی و طنزآمیز، در محیطی که جان انسانی در زیر دستان عده ای قرار دارد، اجرا می شود و آنقدر سر و صدا می کند که کار به اعتراض نماینده مجلس هم می رسد.

حضور قدرتمند فضای مجازی

مدتهاست می خوانیم و می شنویم که در سطوح مختلف، دغدغه های بسیار جدی وجود دارد نسبت به حضور قدرتمند در فضای مجازی و مقابله با آسیب های آن و تولید محتوا و ایستادگی در برابر جنگ نرم و....اما تقریبا هیچ ابتکاری شبیه چالش مانکن که پرکاربرد و پربازدید و جریان ساز شود و اصطلاحا به مرحله "وایرال شدن" برسد، تولید نشده است. حالا نه یک ابتکار مثل مورد اخیر که در بهترین حالت صرفا تفریحی است، اما حداقل ابتکاری که مفرح باشد و البته آبستن آگاهی و پیام و تاثیر و هدف. کدام خلاقیت و ابتکار را سراغ دارید که اینهمه نهاد متولی فرهنگ که برای فضای مجازی، داعیه و دغدغه تولید محتوا دارند و نگران هجوم بیگانگان هستند، تولید و ایجاد کرده باشند که به این حد از استقبال در فضای مجازی دست یافته باشد؟!
نکته دیگر اما نگران کننده تر است؛ بسیاری از ما کاربران پرشمار تلگرام و اینستاگرام در ایران به هزار اتفاق ریز و درشت و مهم و حساسیت زا در میان اخبار و مسائل مملکت واکنش نشان نمی دهیم اما در اجرای چالش مانکن، پر از واکنش می شویم!
لطفا به این چند مثال مختصر نگاهی بیندازید: گم شدن دکل نفتی فورچونا، اسیدپاشی های سریالی در اصفهان، ماجرای بورسیه های غیر قانونی، فوت دو خانم در آتش سوزی ساختمانی در تهران به دلیل امکانات محدود آتش نشانی، تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده، فاجعه در منا، حمله به سفارت عربستان و تبعات آن برای کشور و مردم، انفجار چند ماه گذشته در منطقه شهران بخاطر ترکیدن لوله گاز زیرزمینی، غارت دو میلیارد دلار پول ایران در آمریکا، زمین خواری ها و کوه خواری ها و پرونده های فیش و املاک و اختلاس های پی در پی، حادثه انفجار تروریستی در حله عراق، برخورد دو قطار در حوالی شاهرود، سقوط بالگرد در دریای خزر و....
حالا به یاد بیاورید که در آن دوره فضای رسانه ای متاثر از این اتفاقات تلخ، چطور از نقطه جوش هم فراتر رفته بود اما مرور کنید امروز را و ببینید نسبت به کدام یک از موارد این فهرست، در میان مردم کنش ممتد و مستمر تا حصول نتیجه، موجود بوده و هست؟! مردم حتی اگر فراموش هم نکرده باشند، امروز با عکس العملی خنثی با آنها برخورد می کنند. در دوره وقوع هر کدام از این اخبار، اهالی رسانه بنا به گرایش شان، یک یا چند روز به آنها پرداخته اند اما اهالی رسانه، فرزندان دنیای "خبر" هستند. خبر، عنصر شغلی آنهاست و خود به خود رسانه بدون خبر و پرداختن و پوشش آن، بی مفهوم می شود مثل نجاری بدون چوب، اما مهم آنجاست که جامعه به راه حل سکوت و سکون نرسد و مثل چالش مانکن، بی تحرک نشود.
این روزها از کنشگران اجتماعی و رسانه ای زیاد می شنویم که: مردم ما را چه شده؟چرا لمس و ساکن شده اند؟چرا حساسیت آنها از بین رفته است؟ نکند اخبار بد، برای آنها عادی شده؟ نکند دیگر کسی از شنیدن اختلاس "کک"ش هم نمی گزد؟و...
حالا حکایت چالش مانکن است. اگر برای آنها که اجرایش کرده اند، لحظاتی تفریحی ساخته و گهگاه حاوی فکری لحظه ای برای تفاوت در شکل ثابت ماندن بوده اما برای کلیت جامعه ما، یک پیام عمیق و متاسفانه تلخ دارد: فیکس شده ایم....فریز شده ایم...ثابت شده ایم....ساکن شده ایم...
در روزمرگی، در تلاش نکردن برای رسیدن به نتیجه، در بی تفاوتی، در بی کنشی، در بی واکنشی و... فیکس شده ایم. نهایتا مثل بازیگران چالش مانکن، در حالتی متعجب، لحظاتی پس از خبری بد، می مانیم و دوربین که از ما عبور کرد، دوباره روزمرگی است و ما و ادامه معمولی رخوت بار زندگی.
البته کنش های مردمی هم کم نیست اما گاهی حکایت "گوش"ها و "ناله"هاست و "آنچه البته به جایی نرسد، فریاد است" که سکوت و سکون و فریز شدن را ناخودآگاه برگزیده ایم.
خدا نخواهد چالشی که برای تفریح سراغ مان آمده، روشی شود برای زیستن مان! برای اینکه در برابر هر اتفاقی ثابت بمانیم و نتوانیم حرکتی از خود نشان دهیم....


منبع:خبر انلاین،جام جم انلاین