تبیان، دستیار زندگی
پژوهشگر قرآنی لرستان با اشاره به این که خداوند قرآن را تضمین کرده و وعده داده است که تحریف نمی شود، افزود: کسانی که بحث تحریف قرآن را مطرح کردند نیت بدی نداشتند بلکه کج سلیقه بودند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقد دعاوی قائلان به تحریف قرآن

گروه فعالیت های قرآنی: پژوهشگر قرآنی لرستان با اشاره به این که خداوند قرآن را تضمین کرده و وعده داده است که تحریف نمی شود، افزود: کسانی که بحث تحریف قرآن را مطرح کردند نیت بدی نداشتند بلکه کج سلیقه بودند.

بخش قرآن تبیان
نقد قائلان به تحریف قرآن

مهرداد ویسکرمی، محقق و پژوهشگر قرآنی، در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از لرستان، در رابطه با نقد دلایل قائلان به تحریف قرآن، گفت: معمولاً دلایل مدعیان تحریف قرآن، دلایل روایی است، در حالی که اگر کسی به روایتی استناد کند که قرآن تحریف شده مستلزم دور است.
وی افزود: اگر در زمان پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) و امام(علیه السلام) باشیم قرآن خودش معجزه است خود را اثبات می کند، پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) و امام(علیه السلام) هم خودشان با معجزه خود را اثبات می کنند. مانند این که یکی از راه های تشخیص امام زمان(عج) معجزه است، حال در زمانی که پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) و امام(علیه السلام) وجود ندارد ما از کجا بفهمیم که پیامبری آمده؟ تاریخ هم دلیلی ظنی است و یقینی نیست. بنابراین ما در زمان حاضر چگونه پی به حقانیت پیامبر می بریم؟

خداوند تضمین نکرده که تورات تحریف نمی شود اما قرآن را تضمین کرده و وعده داده است که تحریف نمی شود، عنوان کرد: لذا این قیاس، قیاس مع الفارق است، حق نداریم این طور مقایسه کنیم. به نظر می آید کسانی که بحث تحریف قرآن را مطرح کردند نیت بدی نداشتند بلکه کج سلیقه بودند، مرحوم علامه در این رابطه می فرماید: «مشکل اصلی این روایات این است که با کلیت و اعجاز قرآن سازگار نیست پس به دیوار می خورند».

ویسکرمی ادامه داد:  اول معجزه بودن قرآن را می فهمیم و پی می بریم که قرآن غیربشری است و خداوند آن را به وسیله یک پیامبر فرستاده است، سپس سخن هایی را که در تاریخ است طبق این سند می پذیریم، بعد از آن از روایات پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) با ملاک و میزان بودن این سند استفاده می کنیم حال اگر کسی روایت آورد که قرآن تحریف شده خوب این جا این روایت هم دیگر معتبر نیست، یعنی وقتی قرآن زیر سوال برود حجیت روایات مخدوش می شود و روایات اعتبار ندارند و حتی نمی توانند خود را اثبات کنند تا چه برسد به این که تحریف قرآن را ثابت کنند؛ لذا مستلزم دور است چون خود روایت زودتر خراب می شوند، پس اصل این بحث که کسی بخواهد از راه روایت تحریف قرآن را اثبات کند راه اشتباهی است.
این پژوهشگر قرآن با اشاره به این که محدث نوری یکی از راویان ما شیعیان است که کتاب «فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب» را نوشته است، عنوان کرد: مجموع روایاتی که محدث نوری مبنی بر تحریف آورده یک هزار و 122 روایت است که مرحوم آیت الله معرفت در کتاب عدم تحریف قرآن این روایت ها را دسته بندی کرده، ایشان می گوید از این تعداد 815 روایت از کتاب های مجهولی آورده شده است و 107  روایت نیز مربوط به اختلاف قرائت هاست که قرائت غیر از متن است.
وی ادامه داد: حدود 200 روایت از کتاب های معتبر نقل شده که هیچ  کدام دلالتی بر مدعای محدث نوری ندارند. بعضی از این روایات تأویل و بعضی دیگر تفسیر و توضیح آیات قرآن هستند؛ چراکه گاهی امام باطن آیه را بیان می کند.
ویسکرمی با اشاره به این که یک سری قرائت هایی از طریق واحد رسیده مبنی بر این که ائمه اطهار(علیهم السلام) آیات را به گونه ای دیگر قرائت می کردند، غیر متواتراست این در حالی است که قرآن متواتر بوده، اظهارکرد: روایاتی هم هست که ائمه می فرمایند قرآن را تحریف کردند، منظور ایشان تحریف لفظی نیست بلکه تحریف معنوی است و یک سری روایات دیگر نیز وجود دارد که آیه را توضیح می دهند مثلاً امام بعد از سوره اخلاص سه بار فرمودند: «کذلک الله ربی» این گروه فکر کردند که این سه عبارت هم از آیات قرآن هستند.

محدث نوری یکی از راویان ما شیعیان است که کتاب «فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب» را نوشته است، عنوان کرد: مجموع روایاتی که محدث نوری مبنی بر تحریف آورده یک هزار و 122 روایت است که مرحوم آیت الله معرفت در کتاب عدم تحریف قرآن این روایت ها را دسته بندی کرده، ایشان می گوید از این تعداد 815 روایت از کتاب های مجهولی آورده شده است و 107  روایت نیز مربوط به اختلاف قرائت هاست که قرائت غیر از متن است.


این پژوهشگر قرآن ادامه داد: یک سری روایات داریم در مورد ظهور امام زمان(عج) که حضرت یک خیمه گاه تشکیل می دهند و قرائت صحیح قرآن را به اصحاب یاد می دهند و بر خیلی از اصحاب یاد گرفتن و پذیرفتن این قرائت سخت است، آن وقت این گروه آمدند از این روایات استفاده کردند که حتماً قرآن تحریف شده است ولی اشتباه کردند، چراکه منظور این است که امام زمان همان قرآنی را که در دست حضرت علی(علیه السلام) بوده است برای مردم می خواندند که ترتیب آن با این قرآن متفاوت بوده و به این دلیل بر مردم سخت است.
وی با اشاره به این که یک نکته جالب و عجیبی که به آن استدلال می کنند کربلایی کاظم است، که قرآن جمع آوری شده توسط عثمان را حفظ بوده است، اظهارکرد: یک سری روایات دیگر که به آن بر تحریف قرآن استناد می شود روایاتی است که در آن آمده صفات ما اهل بیت(علیهم السلام) از قرآن حذف شده که بعضی ها افراط کرده  و گفته اند دو هزار آیه در مورد اهل بیت(علیهم السلام) از قرآن حذف شده که معادل یک چهارم قرآن است، اما واقعیت این است که این روایات نمی خواهند این را بگویند بلکه روایات می خواهند بیان کنند با کارهایی که این افراد انجام دادند، حق ما اهل بیت(علیهم السلام) را در قرآن ضایع کردند.
ویسکرمی ادامه داد: به عنوان مثال آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»، (بقره/207) در شأن امام علی(علیه السلام) نازل شد، اما آن ها گفتند در شأن دیگری است، و حتی «أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ»، (مائده/3) را روز حرام شدن گوشت خوک گفتند و آیه «نَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا»، (احزاب/33) را گفتند در مورد زنان پیامبر است؛ پس این طور بوده نه این که منظورشان این بوده که آیه ای وجود داشته که حذف شده است، بنابراین از آن یک هزار و 122 روایت، نمی توان تحریف قرآن را برداشت کرد.
این پژوهشگر قرآنی با اشاره به این که دلیل دومی که بر تحریف قرآن می آورند این است که اعتبار عقلی می گوید انسان غیرمعصوم کار بی اشتباه نمی کند، اظهار کرد: درپاسخ به این دلیل می توان گفت: اتفاقاً اگر یک سری انسان غیرمعصوم طبق یک روال کاری را انجام دهند مخصوصاً اگر جمع آوری کتاب باشد فرض براین است که اشتباه نمی کنند بلکه اشتباه کردن آن ها نیاز به دلیل دارد، اگر این طور باشد هرکاری که غیرمعصوم کرده غلط است.
وی ادامه داد: نکته اینجاست؛ هر کاری که غیر معصوم انجام داده است احتمال خطا دارد که باید بررسی شود که ما تاریخ جمع آوری آن را بررسی کردیم.
ویسکرمی دلیل سوم قائلان به تحریف قرآن را این دانست که می گویند: قرآن جمع آوری شده توسط امام علی(علیه السلام)، غیر از قرآن کنونی است، و افزود: در پاسخ به این افراد باید گفت: هیچ کس ادعا نکرده که آن حضرت، قرآن دیگری آورده که چیزهایی اضافه یا کم داشته است. بلکه حضرت می فرمایند: «قرآن که من آوردم اولاً بر ترتیب نزول بوده است دوم تفسیر و تأویل داشته است»، بالاخره قرآن رکن اسلام است اگر این قرآن غیر قرآن امام علی(علیه السلام) بود با مقاومت و مخالفت حضرت روبه رو می شد، یا حداقل در زمان حکومت 5 ساله خود آن را درست می کردند، بنابراین معلوم است قرآن همان قرآن است اما حضرت دیدند مردم لیاقت قرآن با این ویژگی ها را ندارند. هیچ وقت هم حضرت یک آیه بیان نکردند که این آیه در قرآن من هست و در قرآن شما نیست، بلکه ائمه ما به همین قرآن استناد می کردند.
این پژوهشگر قرآنی بیان کرد: بنابراین آن قرآن جز در ترتیب نزول و داشتن تفسیر و تأویل اصل آن با این قرآن هیچ تفاوتی ندارد، پس آقایان این روایت را نیز کج فهمیدند.
وی با اشاره به این که روایاتی مبنی بر «شباهت امت اسلامی به بنی اسرائیل»، چهارمین دلیل قائلان به تحریف قرآن کریم است، اظهارکرد: پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) می خواستند یک شباهت بین یهود و اسلام در سنت های کلی که حاکم است ارائه کنند، و الا منظور ایشان این نیست که تک تک و تمام آنچه در بنی اسرائیل رخ داده حتماً و مصداقاً در امت اسلامی رخ می دهد تا نتیجه بگیریم یکی از آن ها تحریف قرآن است.
ویسکرمی تصریح کرد: مواردی هست که در یهود رخ داده و در امت اسلام رخ نداده است، مانند نزول «من و سلوی»، عبور از نیل، چهل سال سرگردانی، بوزینه شدن، عذاب ها، حکم به قتل همدیگر و ...، ممکن است کسی بگوید در آینده اتفاق خواهد افتاد می گوییم آینده را به آینده واگذار می کنیم.
این پژوهشگر قرآنی با اشاره به این که خداوند تضمین نکرده که تورات تحریف نمی شود اما قرآن را تضمین کرده و وعده داده است که تحریف نمی شود، عنوان کرد: لذا این قیاس، قیاس مع الفارق است، حق نداریم این طور مقایسه کنیم. به نظر می آید کسانی که بحث تحریف قرآن را مطرح کردند نیت بدی نداشتند بلکه کج سلیقه بودند، مرحوم علامه در این رابطه می فرماید: «مشکل اصلی این روایات این است که با کلیت و اعجاز قرآن سازگار نیست پس به دیوار می خورند».