تبیان، دستیار زندگی
یك بار اندازه ها را اشتباه می زد، یك بار رنگ چوبی را كه آورده بود اشتباه می كرد و این بار آخر هم كه اصلا جنس دیگری آورده بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حلال و حرام

یك بار اندازه ها را اشتباه می زد، یك بار رنگ چوبی را كه آورده بود اشتباه می كرد و این بار آخر هم كه اصلا جنس دیگری آورده بود.

بخش خانواده ایرانی تبیان
سوال

یك بار اندازه ها را اشتباه می زد، یك بار رنگ چوبی را كه آورده بود اشتباه می كرد و این بار آخر هم كه اصلا جنس دیگری آورده بود. هر بار هم چنان حق به جانب حرف می زد كه پول می دادیم به آقا. راستش ما نفهمیدیم كه جنس دیگری آورده است اما یكی دیگر از دوستان فهمید و گفت: «متری سیصد تومان گران تر داده است». اولش خیلی عصبانی شدم. زنگ هم زدم، زیر بار نرفت. هرچه گفتم، كم فروشی كرده گفت: «تهمت می زنی». گفتم شاید حق با او باشد. رفتم از كابینت ساز دیگری خواهش كردم بیاید و كابینت را ببیند. او هم حرف رفیقم را تأیید كرد و گفت: «آقا راستش این آقایی كه كابینت زده براتون، هر چی نباشه هم شغل و همكارم كه هست اما راستش دولا پهنا حساب كرده باهات». بعد از آن هر چه زنگ زدم جوابم را نداد. رفتم در مغازه اش، برادرش گفت: «نمیاد فعلاً». همان دم در مغازه 2 نفر دیگر را دیدم كه از دست مرد كابینت ساز شكایت داشتند. گفتم می روم صنف شان و عارض می شوم. بعد گفتم: «درست نیست نان زن و بچه اش را ببرم». آیدا اما می گفت: «برو شكایت كن، جلوش رو بگیر اما نه به خاطر اینكه نانش را ببری، بلكه به خاطر این برو كه جلوی نان حرام بردن سر سفره زن و بچه اش را بگیری». آقای محمدی هم می گفت: «كابینت است دیگر، قرار است وسیله بگذاری داخلش. پس اینقدر حساس نشو». آقای محمدی پر بیراه نمی گوید اما بعد با خودم گفتم: «چرا باید برای یك همچین چیزی این همه پول داده باشم؟»

چند روز قبل آقای زرآبادی را پیدا كردم. پیرمرد مهربان و مودبی است. قبول كرد بیاید و مشكل كابینت ها را برطرف كند. منصف است و با دقت. همه اشكالات را سریع برطرف كرد. اصلاً وقتی از ما پرسید: «دیگر كجای كابینت ها مشكل دارد؟» انگار پدری مهربان كه فقط بخواهد مشكلت را برطرف كند. كارش كه تمام شد، گفتم: «حساب و كتاب ما چقدر می شود؟» منتظر بودم او هم یك عدد نجومی بگوید اما وسایلش را جمع كرد كه برود خانه. گفت: «من نیومدم كه از تعمیر كار شما پول دربیارم، اومدم كاری كنم كه نسبت به صنف ما بدگمون نباشی. راستش از اینكه می گفتید كابینت سازها اینجوری ان، خوشم نیومد. اومدم كار كردم كه یك صنف رو تطهیر كنم». آقای زرآبادی آدم خوبی است. امروز صبح زنگ زدم و گفتم: «می خواهم سفارش یك جاكفشی بدهم». قبول كرد. به شوخی گفتم: «پول اون تعمیرات رو نكشی رو پول این جاكفشی آقازرآبادی». خندید و گفت: «نترس، هنوز مثل اینكه به صنف ما بدگمونی. فعلا رایگانه كارهات».



منبع:همشهری انلاین

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.