تبیان، دستیار زندگی
اگر پس از شادی، آرامش را هم تجربه كردی، از مسیر درستی عبور كرده ای اما اگر تشویش، ارمغان پس از شادی تو است، باید طرحی دگر دراندازی. در گفت وگو با حجت الاسلام علی سرلك، كارشناس مسائل مذهبی به بررسی مختصات شادی پایدار پرداختیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دینداران شادترین آدم های روی زمین هستند

اگر پس از شادی، آرامش را هم تجربه كردی، از مسیر درستی عبور كرده ای اما اگر تشویش، ارمغان پس از شادی تو است، باید طرحی دگر دراندازی. در گفت وگو با حجت الاسلام علی سرلك، كارشناس مسائل مذهبی به بررسی مختصات شادی پایدار پرداختیم.

بخش خانواده ایرانی تبیان
شادی

اگر پس از شادی، آرامش را هم تجربه كردی، از مسیر درستی عبور كرده ای اما اگر تشویش، ارمغان پس از شادی تو است، باید طرحی دگر دراندازی. در گفت وگو با حجت الاسلام علی سرلك، كارشناس مسائل مذهبی به بررسی مختصات شادی پایدار پرداختیم.

اساسا نگاه اسلام به مقوله شادی چیست و چه تعریفی از آن ارائه كرده؟

شادی، هیجانی است كه انسان در اثر دریافت یك موفقیت یا یك زیبایی از بیرون، می تواند تجربه كند. فرض كنید طرفداران یك تیم فوتبال، شاهد برد تیم محبوبشان می شوند. در چنین شرایطی احساس می كنند به موفقیتی دست پیدا كرده اند و فریاد می زنند یا اینكه كسی منظره ای زیبا یا یك نقاشی قشنگ و دلپذیر را مشاهده می كند؛ این شخص در درونش شعفی را تجربه خواهد كرد؛ در نگاه دین اسلام اتفاقا همین دو نكته معیار شادی هستند.

در اسلام مسئله از این قرار است كه اساسا موفقیت ها و درك زیبایی ها منشأ شادی هستند؛ اما طبیعتا موفقیتی كه بتواند در طول زمان از خودش دفاع كند؛ موفقیتی كه مثلا محصول یك كلاهبرداری و سرقت یا محصول یك زد و بند سیاسی باشد، اگر چه در مقیاس های روزمره یا حتی مقیاس های مقطعی ممكن است موفقیت به حساب آید، اما به هیچ وجه پایدار نیست؛ مثل ورزشكاری كه با دوپینگ مدالی كسب كند؛ شاید در ظاهر موفق شده، اما این فرد مستحق شادی نیست، چون بعدا آبرویش می رود و مدالش را از او می گیرند. زیبایی ای كه مبتنی بر هارمونی فطرت انسانی باشد و سمفونی دلنشین و دلارای كل هستی از آن به گوش برسد، پایدار خواهد بود. قرآن مجید در این خصوص می فرماید: به فضل و رحمت خداست كه شادی شكل می گیرد.

برآیند كلی از صحبت های شما این است كه افرادی می توانند مستحق شادی مستدام باشند كه اهداف بزرگ تر از شادی را درنظر داشته باشند...

همینطور است. برای دستیابی به «لذت شرب مدام» می باید موفقیت های ما متصل به اهداف بزرگ باشد و زیبایی هایش نیز متناسب با اهداف هستی و هدف آفرینش باشد؛ به همین خاطر به شدت در جریان دینی، لهب و لهو و سرگرمی های زودگذر ظاهری مردود شناخته شده است. محرمات در طول زمان نمی توانند از خودشان دفاع كنند و یك مقدار جلوتر، انسان را با غم و اندوه بزرگ تری روبه رو می كنند. اینكه امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید پناه به خدا از شادی هایی كه بعدش غصه بزرگی باشد، موید همین نكته است. حقیقت امر این است كه شادی بزرگ ترین دستاورد دینداری است.

اساسا انسان های دیندار شادترین آدم های روی زمین هستند؛ چون هدفشان خداست و موفقیت هایشان را موفقیت مقطعی نمی دانند. حتی اگر در جایی هم شكست بخورند، با تعریف بزرگ تری شكست به حساب نمی آید و در آن شكست هم احساس موفقیت می كنند؛ مثل جمله حضرت زینب(س) در كاخ یزید كه فرمود: ما پیروز هستیم و شما شكست خوردید. یزید از سال 61هجری تا 62هجری قیامی داشت و موفقیتی مقطعی به دست آورد اما تاریخ را از دست داد و تاریخ به دست جریان اباعبدالله(ع) افتاد، لذا وقتی در هولناك ترین حادثه ها با نگاه مؤمنانه و متدینانه حضرت زینب(س) یا اولیای خدا نگاه كنیم، پیروزی را لمس خواهیم كرد. لذا روایت داریم كه هر چه امام حسین(ع) به لحظه شهادت شان نزدیك تر می شدند، چهره شان منبسط تر و شادتر می شد.

به طور كلی می توان گفت دین یعنی ظرفیت بزرگ ترین شادی ها در دل حتی تلخ ترین حادثه ها، درست است؟

بله و عجیب است كه هیچ كس، هیچ ماده و هیچ تلقین و یا فیلمی نمی تواند انسان را در دل تلخی و ناكامی شاد كند؛ مگر با فریب. به تعبیر قرآن فقط متدینین هستند كه غصه نمی خورند. به قول مولوی كه می گوید: در مصیبت می كشم لذات او، مات اویم مات اویم مات او. این یك شادی عمیق، جدی، اصیل و ریشه دار و مورد تأكید دین است.

مختصات شادی در مقیاس جامعه امروزی چیست؟ شادی حلال و درستی كه آرامش روانی پس از آن را به همراه داشته باشد؟

ببینید، ما مسائل دنیایمان را نمی توانیم حل كنیم، مگر اینكه از دریچه آخرت به آن نگاه كنیم. یك جوان اگر خواست شاد شود، باید بداند اگر از خط قرمز گناه و معصیت عبور كند- اگر چه ممكن است به شادی مقطعی برسد- شادی اش شبیه آرامش پیش از طوفان خواهد بود. چه دلهره هایی كه بر سر راه این شادی ها وجود دارد! نخستین نكته این است كه از طریق معصیت و حرام، شادی به دست نمی آید. باید این را باور كنیم كه جنین این نوع شادی مثل معتادی است كه مواد استفاده می كند. چنین فردی احساس می كند شاد شده، اما همه می دانیم افسرده تر و ضعیف تر از قبل خواهد شد. اینگونه نیست كه یك جوان به اسم جوانی كردن بخواهد شاد باشد و در وهله اول به خودش اجازه دهد هر كاری را انجام دهد. نكته دوم این است كه باید بدانیم به تعبیر امیرالمؤمنین، اگر ما نفس را مشغول نكنیم، نفس ما را مشغول می كند. پس باید برای نفس یك جوان مشغولیاتی را فراهم كنیم. واقعا جوان برای اینكه بتواند شادی عمیق را تجربه كند، حتما باید اهل جهد، تلاش و كوشش و مهارت آموزی باشد.

نكته بعدی فعالیت های اثباتی است. به خاطر دارم چندی پیش در كنار همین دریاچه شهدای خلیج فارس در غرب تهران، جوانی را دیدم كه پیاده می رفت و چهره خسته ای داشت. به او گفتم تو جوانی و باید شاد باشی! گفت: امكانات نیست كه من شاد باشم. گفتم منظورت از امكانات چیست؟ دریاچه خیلی زیبا با وسایل ورزشی، منظره زیبا، وسایل برای ورزش و دویدن و تفریح كردن. گفت: نه! اینها تفریح نیست. گفتم تفریح چیست؟ تو چه مصداقی از تفریح و شادی داری؟ اینهایی كه من گفتم لذتبخش است و در نرم جهانی تعریف دارد. بعد كه قدری صادقانه تر و صمیمانه تر شدیم مشخصا از تفریحات حرام اسم برد. گفت دیسكو و مراكز اینچنینی وجود ندارد. گفتم تو فكر می كنی آنها شاد هستند؟ آیا شادی این است؟ ما نمی توانیم با این چیزهایی كه داریم شاد باشیم؟ گاهی اوقات ما واقعا جامعه را متهم می كنیم، از سر اینكه خودمان نمی خواهیم نقش مثبت و فعالی داشته باشیم. گاهی حكومت را متهم می كنیم كه گویا باید شادی ها را در بسته هایی برای ما كادوپیچ كنند، غافل از اینكه شادی خلق كردنی و مبتنی بر همان موفقیتی است كه من باید به دستش بیاورم.

كمی توضیح بیشتری ارائه كنید. اینكه چگونه شادی در لایه زیرین تلاش قرار دارد؟

مثالی در این خصوص می زنم؛ مثلا كسی كه دانشگاه می رود و درس می خواند و در پایان دوره تحصیلات آكادمیك به او مدرك می دهند خوشحال و شاد می شود. خب، فرض كنید كه وزارت علوم به تعداد همه جوانان لیسانس و فوق لیسانس چاپ كند و به منازلشان بفرستد؛ این اساسا شادی آور نیست و فرد احساس افتخار نمی كند. مدرك اینچنینی یك برگ كاغذ بی ارزش است، حتی اگر وزیر و رئیس جمهور امضا كرده باشند. شادی نتیجه پروسه ای است كه تلاش، جزو لاینفك آن است و شرطی بسیار حیاتی و اساسی است. پس نكته مهم این است كه جوانان و غیرجوانان منتظر نباشند كه شادی را كسی به آنها تقدیم كند، شادی را با ایجاد فعالیت های مثبت و با انجام كارهای كاملا امكان پذیر می توان به دست آورد و به آغوش كشید.



منبع:همشهری انلاین

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.