پیاده تا کربلا
نگاهی به تاریخچه پیادهروی اربعین
نوشته: سید سجاد مرتضوی
برای زیارت، علاوه بر پاداشهای اخروی، فوائد و ثمرات مختلفی از جمله تزکیه نفس و خداشناسی، بیداری دلها و یاد آخرت بیان شده و زیارت، بیانگر اعلام وفاداری[۶] و ابراز ادب و ارادت به مراد است. شاخصترین ثمره زیارت را میتوان تعظیم و بزرگداشت جایگاه خداوند و ائمه اطهار(علیهم السلام) دانست و این نکوداشت زمانی که با پای پیاده صورت گیرد، علاوه بر تعظیم فراوانی که در این حرکت وجود دارد، سبب ایجاد ارتباط معنوی عمیقی شده و جلوهای عاشقانه از بندگی را به رخ میکشد. به فرموده مرحوم دربندی: زائر پیاده، خود را در برابر سلطان اقلیم جوانمردی و خورشید سپهر عصمت و شهادت، کوچک میشمارد.[۷]
زیارت با پای پیاده، بزرگداشتی است که از گذشته بوده و اختصاص به زمان خاصی ندارد، همانگونه که نقل شده، حضرت آدم هزار بار به زیارت خانه خدا رفت، در حالی که این مسیر را به وسیله قدمهایش پیمود[۸] و این شیوه، اختصاص به دین و فرهنگ خاصی هم ندارد[۹]، همانگونه که قیصر، پادشاه روم با خدا پیمان بسته بود که هر گاه در نبرد با امپراتوری ایران پیروز شود، به شکرانه این پیروزى بزرگ، از مقر حکومت خود (قسطنطنیه)، پیاده به زیارت بیت المقدس برود و پس از پیروزى، به نذر خود عمل کرده و پاى پیاده رهسپار بیت المقدس شد[۱۰].
در دین مبین اسلام نیز، زیارت با پای پیاده، سنتی حسنه شمرده شده و سفارش بسیاری بر آن شده است. امام صادق(علیه السلام)، محبوبترین وسیله تقرب بنده به خداوند را زیارت خانه او با پای پیاده دانسته و میفرمایند: یک حج با پای پیاده، برابر با هفتاد حج است[۱۱]. تشرف با پای پیاده به بارگاه ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز مورد تأکید بسیاری قرار گرفته و امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: هر که پیاده به زیارت امیر مومنان(علیه السلام) رود، خداوند متعال به هر گامى ثواب یک حجّ و یک عمره براى او مینویسد، و اگر پیاده برگردد، به هر گامى، براى او ثواب دو حجّ و دو عمره مینویسند [۱۲]. زیارت امام حسین(علیه السلام) نیز با پای پیاده مورد سفارش بسیاری قرار گرفته و امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: هر که پیاده به زیارت او رود، هر گامى که بردارد و بگذارد، ثواب آزاد کردن بندهاى از اولاد اسماعیل را دارد و در روایت دیگری نیز میفرمایند: هر که پیاده به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) رود، خداوند متعال به عدد هر گام برای او هزار حسنه نوشته و هزار گناه را از او محو مىکند[۱۳]. و روایات در این باب، بسیارند.
اهل بیت(علیهم السلام) نیز به این سنت نیکو اقدام کردهاند و نقل شده است که امام حسن(علیه السلام) بیست و پنج مرتبه از مدینه با پای پیاده به زیارت خانه خدا رفتند[۱۴]. امام حسن(علیه السلام) در مسیر زیارت خانه خدا، از مرکب پیاده شده و مسافت بین مدینه تا مکه را با پای پیاده طی نموده و تمام کاروان نیز به تأسی از ایشان از مرکب پیاده شدند؛ به گونهای که دیگر سوارهای در کاروان وجود نداشت[۱۵]. و در روایت دیگری نیز بیان شده است که امام حسین(علیه السلام) راه را پیاده میپیمود، در حالی که محملها و جهازها در کنار ایشان حرکت میکردند[۱۶].
از نقلهای تاریخی[۱۷] این گونه به دست میآید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار(علیهم السلام) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده[۱۸] و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است[۱۹]؛ ولی در قرنهای گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومتهای مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار(علیهم السلام) در زمانها و مکانهای مختلف دچار سختیهای فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است.
حاکمان حکومتهای شیعی مانند حکومت آل بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشتهاند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدولة، یکی از نوادگان عضدالدولة[۲۰]، در سال ۴۳۱ ه. ق با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمومنین(علیه السلام) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود[۲۱]. در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) رفت[۲۲]. نقلهای دیگر تاریخی نیز شهادت بر این مطلب میدهد[۲۳].
علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار(علیهم السلام)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشتهاند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری(قده) مرسوم بوده[۲۴] و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) رفتهاند[۲۵] و مرحوم آخوند خراسانی(قده) نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف میشدند[۲۶]. میرزا حسین نوری(قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین(علیه السلام) به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام میکردند و این سفر، سه روز به طول میانجامید[۲۷].
تشرف به کربلا با پای پیاده، تا زمان محدث نوری(قده) بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی با وارد شدن اولین نوع از اتومبیلها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و به دنبال آن، زیارت با پای پیاده نیز بسیار کمرنگ شد و به فراموشی سپرده شد. ولی پس از مدتی و با مطرح شدن آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی(قده) به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مجدداً مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات، ایشان را همراهی میکردند، رفته رفته مردم عراق به این مسئله توجه نموده و این گونه سفرهای مقدس رواج یافت[۲۸].
ایشان حدود ۲۶۰ مرتبه[۲۹]، مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی میکردند. این امر سبب شد تا پیادهروی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامه امینی در زیارتهایی که به کربلای معلی داشتهاند، براى کسب پاداش بیشتر، بارها مسیر بین نجف تا کربلا را با پای پیاده پیمودهاند[۳۰]. این امر، چنان بین روحانیون ساکن در نجف اشرف رواج پیدا کرده بود که غالب طلاب بارها مسیر این شهر تا بارگاه امام حسین(علیه السلام) را پیاده پیموده و حتی در غیر زمان اربعین و عرفه[۳۱] نیز گروههایی از طلاب، پیاده به سمت کربلا حرکت میکردند. غالب علمای معاصر نیز در سفر پیاده کربلا شرکت کرده و کرامات و خاطرات زیبایی از این سفرها نقل شده است.[۳۲]
سفر پیاده تا کربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسیاری پیدا کرد و در مناسبتهای مختلف، زائران امام حسین(علیه السلام) از سراسر این کشور، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان تا کربلای معلی را میپیمودند و در بین آن مناسبتها، پیادهروی اربعین از جایگاه ویژهای برخوردار بود. با روی کار آمدن دولت بعث عراق، حکومت با این مسئله به شدت برخورد نموده و بسیاری از زائرین پیاده را اسیر و اعدام کرد و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانید، ولی بعد از سقوط صدام، عشق حسینی، دلباختگان امام حسین(علیه السلام) را به سمت خود کشانده و دوباره این سنت حسنه و ارزشمند را برپا کرده است. شیعیان و عاشقان سالار شهیدان(علیه السلام)، در مناسبتهای مختلف، به ویژه در اربعین حسینی، بسیار پرشورتر از قبل، از شهرها و کشورهای مختلف، به سمت کربلا روانه شده، قدم در مکان گامهای اسیران کربلا قرار داده و مسیرهای منتهی به شهر کربلا را با پای پیاده میپیمایند.
میلیونها[۳۳] عزادار حسینی، چنان نمادی برای شیعه معرفی کردهاند که همانند آن در هیچ آیین و مذهبی پیدا نمیشود و چنان تعظیم شعائری برپا کردهاند که جهانیان در عظمت آن مبهوت ماندهاند.
پانوشتها:
[۱] کامل الزیارات، ابن قولویه، جعفر بن محمد: ۱۱.
[۲] کامل الزیارات: ۱۲.
[۳] کامل الزیارات: ۱۲۲.
[۴] کامل الزیارات: ۱۴۲ و ۱۴۳ و ۱۶۴.
[۵] کامل الزیارات: ۱۳۸.
[۶] من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه محمد بن علی: ج ۲، ص ۵۷۷.
قال الرضا(علیه السلام): ان لکل امام عهداً فی عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد زیارة قبورهم.
[۷] اسرارالشهادة (چاپ سنگی): ۱۳۶.
[۸] وسائل الشیعة، حر عاملی محمد بن حسن: ج۱۱ ص۱۳۲.
[۹] دانشنامه ایران، موسوی بجنوردی محمد کاظم: ج۲ ص۳۹: ابن خردادبه دربارهی شیز مىگوید: آتشکدهی آذرجشنس (آذر گشنسپ) در آنجا بوده است و این آتشکده در نزد مجوسان گرانقدر بود و هرگاه کسى از ایشان به شاهى مىرسید، از مداین پیاده به زیارت آن مىرفت.
[۱۰] فروغ ابدیت، سبحانی جعفر: ص۶۹۶.
[۱۱] من لایحضره الفقیه: ج۳ ص۵۳.
[۱۲] فرحة الغری، ابن طاووس عبد الکریم بن احمد: ۷۵.
[۱۳] کامل الزیارات: ۱۸۳ و ۱۸۴ و ۱۸۵.
[۱۴] فضائل الخمسة من الصحاح الستة، حسینی فیروز آبادی مرتضی: ج۳ ص۳۵۱.
[۱۵] صلح الحسن (علیه السلام)، آل یاسین راضی: ۲۷ و ۲۸.
[۱۶] من لایحضره الفقیه: ج۳ ص۵۴.
[۱۸] تاریخ کربلا و حایر حسینی علیه السلام، کلید دار عبدالجواد: ۸۶: گزارشى است که به حسین، نوه دخترى ابوحمزه ثمالى مربوط مىشود. او حرکت پیادهی خود از کوفه، به قصد زیارت امام حسین(علیه السلام) را گزارش کرده است.
[۱۹] رحلة ابن بطوطة، تحفة النظار فی غرائب الأمصار و عجائب الأسفار، ابن بطوطه محمد بن عبد الله: ج۳ ص۱۳۳.
ترجمه سفرنامه ابن بطوطه، موحد ابطحی محمد علی: ج۲ ص۵۹: در این هنگام خضر خان در فاصلهی دو روزه راه از دهلى در جایگاهى که سندبت (سند پات) نامیده مىشود، بنا به نذرى که داشت، پیاده به زیارت قبور شهیدانى که در آن نقطه واقع است رفته بود تا در حق پدر دعا کند.
[۲۰] ابوشجاع عضدالدوله یا فناخسرو (پناه خسرو) یکی از امرای خاندان آل بویه در ایران و عراق بود. او بزرگترین امیر این خاندان شمرده میشود.
[۲۱] المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم، ابن الجوزی ابی الفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد بن علی: ج ۸، ص ۱۰۵.
[۲۲] ایران در عصر صفوی، راجر سیوری: ۹۷.
[۲۳] ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم، واله اصفهانی: ۱۷۶: و از قریهی بشماسى که تا حظیره یمقدسه دو یفرسنگ راه بود به بلدى رعایت ادب و آداب آن مسافت را پیاده قطع فرمود.
تاریخ جهان آرای عباسی، وحید قزوینی محمدطاهر بن حسین: ۲۰۶: بعد از ورود رایات نصرت آیات در اندک روزى قلعه به تصرف آمد و حکومت آنجا به صفى قلى خان شفقت شد و به قصد زیارت عتبات سدره مرتبات از یک منزلى نجف اشرف پیاده روانهی زیارت شدند.
خلاصة التواریخ، منشی قمی احمد بن حسین : ج۲ ص۱۰۷۳: شاه جهانیان چون به حوالى آن شهر دلبند رسیدند غسل زیارت کرده پیاده بآستانه تشریف بردند.
[۲۴] نجم ثاقب در احوال امام غایب(علیه السلام)، نوری حسین بن محمد تقی: ۲۵.
[۲۵] مردان علم در میدان عمل، حسینی سید نعمت الله: ج۲ ص۳۷۵.
[۲۶] روح مجرد، حسینی طهرانی سید محمد حسین: ۵۵۳.
[۲۷] نجم ثاقب در احوال امام غایب(علیه السلام)، نوری حسین بن محمد تقی: ۲۶.
[۲۸] زندگی و مبارزات آیت الله العظمی سید محمود حسینی شاهرودی به روایت اسناد: ۴۱.
[۲۹] سیمای شاهرود، بوستان کویر، رعایتی جعفر: ۱۰۱.
[۳۰] فرهنگ زیارت، محدثی جواد: ۶۷.
[۳۱] مانند اول رجب، نیمه رجب، نیمه شعبان، تمام ایام زیارتی امام حسین(علیه السلام) به ویژه شب عاشورا و شبهای جمعه.
[۳۲] عمرم چگونه گذشت؟ زندگی نامه حضرت آیت الله شیخ علی آزاد قزوینی، آزاد قزوینی علی: ۵۵: مدتی گذشت و غیر از خودم و فرزندم حسن کسی را نمیدیدم. متوجه شدم به فرمایشات حضرت آیت الله العظمی شاهرودی، که ببینم در آن جا چه میبینم. ناگهان صدای مرغهایی را شنیدم که از آن جنگل بیرون میآمدند، از طرف مشرق به مغرب میرفتند به طوری که آن جاده پر از آن مرغها شده بود و آن مرغها خاکستری رنگ بودند و قدری از گنجشک بزرگتر بودند. جمعیتی از مرغها اول وارد جاده شدند و به زبان فصیح عربی میگفتند: «وای حسین(علیه السلام) قد قتل». اینها از جاده رد میشدند. عده زیادی هم بعد از آنها از آن جنگل وارد آن جاده میشدند و به زبان فارسی فصیح صدا میزدند: «وای حسین(علیه السلام) کشته شد». بنده با فرزندم حسن آن جا ایستادیم و بنده از حالی به حالی شدم؛ به طوری که از ناراحتی گاهی گریه میکردم و گاهی به آنها نگاه میکردم و صدای آنها را میشنیدم. آن جا ایستادم تا آفتاب غروب کرد. نه مرغها را دیدم و نه صدای آنها را شنیدم و از جمعیتی هم که از آن جا میرفتند کسی را نمیدیدم. بعد حرکت کردم به طرف کربلای معلی.
[۳۳] علی الصفار، سخنگوی حرم مطهر حضرت عباس(علیه السلام) در گفتگو با شبکه جهانی الکفیل (شبکه رسمی حرم عباسی) آمار زائرین پیاده در سال ۱۴۳۵ ه. ق را بیش از ۱۸ میلیون اعلام کرد.
منبع: پایگاه مباحثات