تبیان، دستیار زندگی
پس از رحلت پیامبر اکرم، اسلام دچار تغییر و تحولاتی متفاوت تر از آنچه که مردم در زمان حیات پیامبر خو گرفته بودند، شد. صحابه پیامبر!! در این دوره دارای نقش های بسیار اساسی بودند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونگی امر تحریف دین پس از پیامبر

پس از رحلت پیامبر اکرم، اسلام دچار تغییر و تحولاتی متفاوت تر از آنچه که مردم در زمان حیات پیامبر خو گرفته بودند، شد. صحابه پیامبر!! در این دوره دارای نقش های بسیار اساسی بودند.

فرآوری: محمد باعزم-بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

م

معناشناسی تحریف:

تحریف یعنی متمایل کردن یک چیز از آن مسیر اصلی و وضع اصلی که داشته است یا باید داشته باشد. به عبارت دیگر، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است، ولی تحریف مشتمل بر چیزی است که کلمه «تغییر» و «تبدیل» نیست. شما اگر کاری بکنید که یک جمله ای، یک نامه ای، یک شعری، یک عبارتی آن مقصودی را که باید بفهماند نفهماند، یک مقصود دیگری را بفهماند، اینجا می گویند شما این عبارت را تحریف کرده اید.

تحریف عملی در تاریخ اسلام

یک معضل مهم در جامعه ی اسلامی در پنج دهه ی نخست، عدم وجود راهبران دینی بود؛ یعنی وقتی بحث امامت کنار رفت، خلفایی آمدند که شم دین شناسانه نداشتند. در جامعه اسلامی نیز مدرسه ای وجود نداشت تا نیرویی علمی تربیت کند. تنها تعدادی از صحابه بودند که راهبری مردم را عهده دار بودند. در این دوره، چند گونه تحریف در دین به وجود آمد، پیش از آن باید توجه داشت، سطح دین شناسی مردم در جامعه پایین بود. در این میان، تکلیف بدوی ها روشن بود؛ غیر بدوی ها هم آموزش صحیح نمی دیدند. داستان تحریف از اوائل بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله است.

پس از رحلت پیامبر اکرم، اسلام دچار تغییر و تحولاتی متفاوت تر از آنچه که مردم در زمان حیات پیامبر خو گرفته بودند، شد. صحابه پیامبر!! در این دوره دارای نقش های بسیار اساسی بودند.

تحریف در عقاید: جدای از آن که دین خوب تبیین نمی شد برخی از مفاهیم دینی که ارتباط با مسائل اجتماعی و سیاسی می توانست داشته باشد، تحریف می شد یا تلقی از آنها به گونه ای دیگر بود. مثلا اعتقاد به نقش خدا در تحولات اجتماعی؛ به طوری که باید توجه به جنبه ی دوگانه ی آن، از این مسأله برای استوار کردن مبانی سلطنت استفاده می شد.
استفاده از قضا و قدر هم برای تحمیل خواسته های حکام به مردم، بکار می رفت. معاویه سلطنت خود را الهی می دانست و از این بابت نوعی تقدس برای آن قائل بود.تحریف در نگرش دین نسبت به خلافت هم مبتنی بر تحریف بود. اینان نظریه ی امامت و ولایت را ابتدا از میان بردند و نوعی خلافت را مستقر کردند. معلوم نیست این حدیت که خلافت از آن قریش است چه زمانی جعل شد؛ اما طبیعی است که این حدیث می توانست قبایل دیگررا از ادعای خلافت بر حذر دارد. خلیفه ی منتخب که به اصطلاح باید مردم او را بر می گزیدند، و اصلا چنین نشد، به گونه ای برای وی تعیین اختیارات کردند که قدرت جایگزینی احکام جدید شرعی را حتی برخلاف آنچه که پیامبر صلی الله علیه و آله مطرح کرده، داشته باشد. یا درباره ی اموال بیت المال، آن را ملک طلق خویش بداند. الگوهای اخلاقی امارت هم تغییر کرد. سخت گیری زمان خلیفه دوم درباره ی والیان از یاد رفت و کاخ سازی رواج یافت. تغییر خلافت به سلطنت و تحت تأثیر نظام رومی واقع شدن آن، و حتی پیش از آن رفتار خلیفه ی سوم، دربار آلوده ای درست کرده بود. اساسا روی کار آمدن طلقا خود مشکل زا شده بود. در عمل، حدود الهی ترک می شد. سنت نبوی به کناری می رفت و بدعت های جایگزین می گردید.


منابع:
دانشنامه اهل بیت
تاملی در نهضت عاشورا
حوزه دات نت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.