تبیان، دستیار زندگی
هادی عباسی به پیروی از نیاکان خود، از آغاز خلافت، نسبت به مخالفان خود، بویژه علویان، موضعی تند اتخاذ کرد و آنان را تحت فشار و شکنجه قرار داد. فشارهای بیش از حد خلیفه عباسی نسبت به علویان، آنان را به ستوه آورد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محمد باعزم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش امام کاظم علیه السلام در واقعه فخ

هادی عباسی به پیروی از نیاکان خود، از آغاز خلافت، نسبت به مخالفان خود، بویژه علویان، موضعی تند اتخاذ کرد و آنان را تحت فشار و شکنجه قرار داد. فشارهای بیش از حد خلیفه عباسی نسبت به علویان، آنان را به ستوه آورد.

محمد باعزم-بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
م

فخ کجاست؟

این مکان در شمال مکه و تقریبا چهار کیلومتر با مسجد الحرام فاصله دارد. شهدای فخ در دیواره ای در دامنه کوه فخ قرار دارد که در کنار آن منطقه ذی طوی همان مکانی که قریش در صلح حدیبیه تشکیل جلسه می دادند، قرار دارد. علت معروف شدن این قیام در تاریخ اسلام به قیام صاحب فخ یا قیام فخ، به علت شکست سنگینی بود که علویان در سرزمین فخ در نزدیکی مکه متحمل شدند و به این اسم شهرت یافت.
براساس نقل تاریخ، سردمدار این قیام، حسین بن علی از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام بود و در سال 169 اتفاق افتاد. این دوره هم زمان با حیات شریف و مبارک امام موسی کاظم علیه السلام است. در این دوره فشار عباسیان بر پیروان امام علی که به علویان شهرت داشتند و ظاهرا در مقابل با امویان و عباسیان به عنوان اسم رمز، شناخته می شده است، شکل گرفته بود. احضار علویان، رفتارهای تبعیض آمیز با آنها و واقعه غیبت نفس زکیه، را می توان از جمله زمینه های قیام دانست.
از تاریخ طبری چنین برمی آید که شروع قیام، روز سیزدهم ذیقعده بوده است. هنگام نماز صبح ۲۶ نفر از خاندان امام علی(ع)، ۱۰ نفر از حجاج و تعدادی از موالی با شعار «أحَد، أحَد» وارد مسجد شدند و مؤذن را واداشتند تا اذان شیعه (همراه با «حی علی خیر العمل») بگوید. فرماندار مدینه وقتی صدای اذان را شنید وحشت کرد و از مدینه گریخت. مردم نماز را به امامت حسین خواندند. پس از نماز، حسین بن علی خطبه ای خواند و مردم را به پیروی از سنت رسول خدا دعوت کرد. حاضران با او بر کتاب خدا و سنت پیامبر و «المرتضی من آل محمد» بیعت کردند.(1)
حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب معروف به صاحب فخّ از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام است. مادرش زینب، دختر عبدالله بن حسن بن حسن بن علی(علیه السلام)معروف به عبدالله محض و خواهر محمد نفس زکیه و ابراهیم قتیل باخمرا بود.
این حادثه یکی از تلخ ترین اتفاقات در تاریخ تشیع است. امام کاظم علیه السلام با این قیام مخالف فرموده و از پیش، پیامد آن را گوشزد کرده بودند.

هادی عباسی به پیروی از نیاکان خود، از آغاز خلافت، نسبت به مخالفان خود، بویژه علویان، موضعی تند اتخاذ کرد و آنان را تحت فشار و شکنجه قرار داد. فشارهای بیش از حد خلیفه عباسی نسبت به علویان، آنان را به ستوه آورد.

موضع امام کاظم علیه السلام

رهبر نهضت فخ هر چند با درک و شناخت خود از واقعیتهای جامعه و لزوم امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظلم و بیدادگری، دست به قیام زد؛ لکن قیام او بی ارتباط با روش پیشوای هفتم (علیه السلام)نبود. سخنان حسین بن علی و مذاکره ای که با امام کاظم (علیه السلام) داشته گویای این است که وی در جریان قیام خود، با حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) در تماس بوده است. (ابراهیم بن اسحاق قطان) نقل می کند: (از حسین بن علی و یحیی بن عبدالله شنیدم که می گفتند: (ما قیام نکردیم مگر آنکه با خاندانمان و همچنین موسی بن جعفر (علیه السلام) مشورت کردیم و او ما را به قیام فرمان داد).(2)

در گفتگویی که در مراحل اولیه قیام بین حسین بن علی و امام کاظم (علیه السلام) روی داد. حضرت بی وفایی مردم و در نتیجه شکست حسین و شهادتش در این راه را گوشزد فرمود، لیکن هنگامی که احساس کرد حسین در تصمیم خود استوار است وی را تشویق نموده و فرمود: (گر چه تو کشته خواهی شد ولی همچنان در جهاد پیکار کوشا باش. این گروه، مردمی فاسق و بدکارند که اظهار ایمان می کنند ولی در باطن منافق و مشرکند؛ (انا لله و انا الیه راجعون)، من در این کار راه از خدای بزرگ برای شما اجر و پاداش طلب می کنم).(3)

هنگامی که سرهای بریده شهدا را به مدینه آورد و در مجلسی که گروهی از خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و از جمله موسی بن جعفر علیه السلام - حضور داشتند به تماشا گذاردند. همه سکوت کرده بودند جز امام کاظم (علیه السلام)که چون چشمش به سر بریده حسین بن علی، رهبر قیام فخ افتاد فرمود: (انا لله و انا الیه راجعون، سوگند به خدا او درگذشت در حالی که مسلمان و درستکار بود، بسیار روزه می گرفت و شبها را به قیام و عبادت می گذرانید و امر به معروف و نهی از منکر می کرد؛ در خاندان وی چون او وجود نداشت!)

عکس العمل هادی عباسی نسبت به واقعه فخ

از سوی دیگر هادی عباسی که به موقعیت و نفود پیشوایی هفتم شیعیان (علیه السلام)در میان سادات و انقلابیون آگاهی کامل داشت، پس از حادثه فخ از موسی بن جعفر (علیه السلام) سخت خشمگین شد؛ زیرا اعتقاد داشت در پس پرده رهبری اصلی این قیامها را آن حضرت عهده دار است. از این رو، هنگامی که اسرا و همچنین سرهای شهدا را نزد او بردند پس از فرمان قتل اسرا سراغ بقیه انقلابیون را گرفت: تا آنکه نام حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام)به میان آمد، هادی با خشم گفت: (به خدا سوگند حسین (صاحب فخ) جز با دستور او بر ضد من قیام نکرده و جز محبت موسی بن جعفر راه دیگری نپیموده است، زیرا پیشوا و صاحب وصیت در میان این خاندان کسی جز موسی بن جعفر نیست؛ خدا مرا بکشد اگر او را زنده بگذارم). شیعیان هنگامی که از تهدید خلیفه مطلع شدند به امام کاظم (علیه السلام)پیشنهاد کردند که شما در جایی دور دست و پنهان از چشم این ستمگر زندگی کنید که ما از شر او بیمناکیم. سپس خطاب به اصحاب و خاندانش فرمود: (به همین زودی ها ترس و ناراحتی شما برطرف خواهد شد).

وقتی علت آن را پرسیدند، فرمود: (اولین نامه ای که از عراق می رسد، خبر مرگ هادی را دربردارد. سوگند به حرمت این قبر (اشاره به قبر مطهر پیامبر (علیه السلام)هادی هم امروز درگذشت)(4). چند روزی طول نکشید که خبر مرگ هادی در همه جا منتشر گشت و با مرگ او ترس و نگرانی شیعیان تبدیل به خوشحالی شد و امام کاظم(علیه السلام) از شر این ستمگر در امان ماند. مورخان مرگ هادی را در ماه ربیع الاول، سال 170 هجری ذکر کرده اند.

کلام آخر:

بنابر آنچه در تاریخ نقل شده است، برخی در مورد تایید بودن این قیام توسط امام کاظم علیه السلام تشکیک کرده اند و برخی می گویند امام تایید کرده اند و برخی دیگر بنابر دلایل تاریخی، این قیام را مورد تایید امام نمی دانند و بزرگ ترین دلیل آن را به ثمر بودن این قیام از نظر سیاسی و اجتماعی در آن دوره می دانند.


پی نوشت ها:
(1).تاریخ طبری، ج۸، ص۱۹۴
(2).مقاتل الطالبین، ص 304
(3).تاریخ اسلام در عصر امامت امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام
(4).بحارالانوار، ج 48، ص 151 - 152

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.