نمایش هایی که فیلم شدند
گذری به«خشكسالی و دروغ» و نمایشنامه های مهمی كه تبدیل به فیلم شده اند.

«خشكسالی و دروغ» تازه ترین فیلمی است كه پیش از این نمایش آن روی صحنه رفته. این تئاتر از موفق های چندسال اخیر است و همین شاخك ها را حساس كرده بود كه نتیجه روی پرده چه شده. سینما همیشه وامدار تئاتر بوده و بخش زیادی از وجاهتش را از صحنه گرفته. چه زمانی كه بازیگران مد نظر كارگردان ها بودند و چه آن گاه كه نمایشنامه ها تبدیل به فیلمنامه می شدند.
خشكسالی و دروغ از تئاتر به سینما
فیلم «خشكسالی و دروغ» این روزها روی پرده است؛ نتیجه اما نسبت به نسخه نمایش عقب تر است و بدتر این كه فرایند تبدیل به اثر سینمایی، الزامات مدیوم به اندازه كافی مد نظر قرار نگرفته. محمد یعقوبی نمایش «خشکسالی و دروغ» را براساس نمایشنامهای به قلم خود تا به امروز سه بار روی صحنه برده است؛ شهریور ۸۸ در تئاتر شهر، آذر و دی۹۰ در تماشاخانه ایرانشهر و فروردین تا خرداد ۱۳۹۳در فرهنگسرای نیاوران. در سال ۱۳۹۱، نسخه دیویدی اجرای این نمایش در سال۹۰ توسط تماشاخانه ایرانشهر عرضهشد که در قیاس با نمونههای مشابه با فروش موفقی همراه بود. در تمام اجراهایی که تا به حال از نمایشنامه «خشکسالی و دروغ» روی صحنه رفته، با وجود تغییر بازیگران، حضور دو بازیگر اصلی یعنی علی سرابی و آیدا کیخانی، همیشه در نقش امید و میترا حفظ شده. این دو بازیگر حالا در فیلم سینمایی «خشکسالی و دروغ» هم ایفاگر همین نقشها هستند.در سه اجرای مختلفی که از نمایش «خشکسالی و دروغ» به کارگردانی محمد یعقوبی روی صحنه رفته و حالا هم در فیلم سینمایی آن، نقش آرش توسط چهار بازیگر مختلف اجرا شده. اولین بار مهدی پاکدل این نقش را بازی کرد. بعد از آن پیمان معادی و احمد مهرانفر و حالا هم در فیلم سینمایی، محمدرضا گلزار این نقش را دارد.
عاریت از صحنه
تاکنون کدام نمایشنامههای ایرانی در قالب نسخه سینمایی مقابل دوربین رفتهاند و کدام موفق بودهاند؟
گاو/ داریوش مهرجویی
عنوان نمایشنامه: گاو، نوشته غلامحسین ساعدی
نمایشنامه گاو ابتدا با کارگردانی جعفر والی روی صحنه رفت. اجرای صحنهای «گاو» 55 دقیقه بود و برای تبدیل به نسخه سینمایی 90 دقیقهای برخی موقعیتها و شخصیتها به آن افزوده شد. در زمینه ماندگاری فیلم سینمایی «گاو» از اجرای صحنهای آن جلو زد و بیراه نیست اگر بگوییم اجرای صحنهای آن امروز به بهانه نسخه سینمایی به یاد میآید.
حسن کچل/ علی حاتمی
محمد یعقوبی نمایش «خشکسالی و دروغ» را براساس نمایشنامهای به قلم خود تا به امروز سه بار روی صحنه برده است و هر بار با استقبال مواجه شده. نتیجه فیلم «خشكسالی و دروغ» اما نسبت به نسخه نمایش عقب تر است و بدتر این كه فرایند تبدیل به اثر سینمایی، الزامات مدیوم به اندازه كافی مد نظر قرار نگرفته.
عنوان نمایشنامه: حسن کچل ،نوشته علی حاتمی
در پی استقبال از تئاتر«حسن کچل» بسیاری از دستاندرکاران سینما حاتمی را به ساخت نسخه سینمایی آن ترغیب کردند.از منظر جذب منتقدان حاتمی توانست تجربه موفق نمایش صحنهای «حسن کچل» را با نسخه سینمایی تکرار کند فیلم در سال ۱۳۴۹ در ۱۵ سینما به نمایش درمیآید و به واسطه استقبال مخاطب به عنوان چهارمین فیلم پرفروش سال معرفی میَشود.
آقای هالو/داریوش مهرجویی
عنوان نمایشنامه: هالو ،نوشته علی نصیریان
این فیلم دومین تلاش سینمایی مهرجویی با اتکا بر یک نمایشنامه است كه البته اجرای صحنه ای نداشته. «آقای هالو» با واکنش مثبت مخاطبان و منتقدان سینما در اکران عمومی مواجه شد و از فیلمهایی بود که در زمان خود به نمایندگی از ایران در جشنوارههای سینمایی برلین، مسکو، لندن و... روی پرده رفت.
مرگ یزدگرد/ بهرام بیضایی
عنوان نمایشنامه: مرگ یزدگرد نوشته بهرام بیضایی
«مرگ یزدگرد» نخستین بار سال ۱۳۵۸ روی صحنه رفت. فیلم «مرگ یزدگرد» را بیضایی در حالی سال 61 کارگردانی کرد که حاصل آن تنها یک بار در نخستین دوره جشنواره فجر روی پرده رفت و بعدها حتی برای اخذ پروانه نمایش هم به ارشاد عرضه نشد. «مرگ یزدگرد» یکی از تجربههای موفق در حوزه تبدیل یک نمایشنامه به نسخه سینمایی است.
معجزه خنده/یدلله صمدی
عنوان نمایشنامه: عشق آباد
نویسنده نمایشنامه: داوودمیرباقری
بنابر روایتی فیلمنامه «معجزه خنده» در قسمت طنز مدرسه کارگاهی فیلمنامه نویسی حوزه هنری نوشته و بازنویسی آن به داوود میر باقری محول شد. هرچند در طول بازنویسی این فیلمنامه نمایشنامه عشق آباد متولد شد اما به دلیل تقدم در اجرای صحنهای میتوان فیلم معجزه خنده را به تعبیری نسخه سینمایی «عشق آباد» دانست.
اینجا شهر دیگری است/ احمدرضا گرشاسبی
عنوان نمایشنامه: مهروآینهها نوشته حمید امجد
حمید امجد در سال 1380 نمایش «مهروآینهها» را براساس نمایشنامهای به قلم خود و به همین نام روی صحنه برد. گرشاسبی نسخه سینمایی آن را با نام«اینجا شهر دیگری است» نه فقط در نمایش جشنوارهای و از سوی منتقدان و اصحاب رسانه که در اکران عمومی و در ارتباط با مخاطب عام هم اثری کاملاً ناکام بود.
دندون طلا/ داودمیرباقری
عنوان نمایشنامه: دندون طلا نوشته داود میرباقری
«دندون طلا» اولین بار سال 78 یعنی 16 سال قبل به نویسندگی و کارگردانی داوود میرباقری صحنه رفت و با استقبال بینظیری مواجه شد. سال 94 او مینی سریال «دندون طلا»را بر اساس نمایشش ساخت و این بار هم توانست رضایت طرفداران این تئاتر را بدست آورد. پاشنه آشیل كش آمدن بیش از حد آن بود.

گفته های علی سرابی بازیگر ثابت خشکسالی و دروغ
*در اوایل كار قرار بر این بود یكی از بازیگران سینمایی نقش من در «خشكسالی و دروغ» را بازی كند. كسی كه تلاش كرد خودم نقش امید را بازی كنم ؛ محمد یعقوبی بود. از سال 88 من نقش امید را بازی كردم اما پارتنرهای من عوض شدند: مهدی پاكدل، پیمان معادی و احمد مهران فر. خانم رویا دعوتی تبدیل شد به باران كوثری و سحر دولتشاهی. من در این نقش ثابت بودم و نسبت به آن عِرق داشتم ؛ مخصوصا كه با محمد یعقوبی سال ها كار كردم و آثارش را می شناختم. غصه می خوردم اگر این كار به پرده سینما می آمد و من بازی نمی كردم.
*حرفی كه می گویم هرگز انتقاد به پدرام علیزاده نیست. در تمام دنیا ، اكثر كارگردان های معروف نویسنده آثار خودشان هستند.وقتی كسی متنی می نویسد خیلی بهتر از دیگران آن را كارگردانی می كند. به جرات می گویم اگر محمد یعقوبی،برغم این كه تجربه سینمایی او از پدرام علیزاده كمتر است، «خشكسالی و دروغ» را می ساخت، نتیجه چند درجه جلوتر از محصول فعلی می بود. این امری طبیعی است چون درام نویس آگاه تر از كارگردان به متن اثر است.
*واقعیت این است که اگر قرار بود من انتخاب بازیگران را انجام دهم، هرگز این انتخابها را نداشتم. آن هم به چند دلیل، از جمله اینکه در سینما نمیتوان به مخاطب دروغ گفت و همه چیز در پردهی سینما خیلی واضح و صادقانه دیده میشود. مثلا شما میتوانید باور کنید که گلزار و آهنگرانی خواهر و برادر باشند؟ البته این دلیل عامیانه است و از لحاظ سنی هم نمیتوان او را انتخاب کرد، ولی به هر حال از نظر تهیهکننده و کارگردان، تبلیغات فیلم و بهتر دیده شدن آن این انتخاب صورت گرفت. تا جایی که خود کارگردان میگفت، اگر بجز گلزار کس دیگری انتخاب میشد (چون افراد دیگری را در نظر داشتند)، این فیلم به احتمال زیاد در گروه هنر و تجربه اکران میشد و از این نقطه نظر کارگردان کاملا درست میگوید یعنی در مناسبات اکران و سینمادارها ممکن بود چنین اتفاقی بیفتد. با این حال تمام اینها را در حالی میگویم که بسیار راضی هستم از اینکه آقای گلزار در فیلم بازی کرد. از او چیزهای زیادی یاد گرفتم، چون در سینما بسیار مسلط است و خیلی خوب دوربین و قابها را میشناسد.یک نکته دیگر را هم اضافه کنم. اصلا حضور آقای گلزار برای سینما همین است و سینما به چنین بازیگرانی نیاز دارد. خیلی جاهای دنیا مردم اصلا به نام بازیگر یک فیلم را میشناسند. ضمن اینکه حضور محمدرضا گلزار در «خشکسالی و دروغ» حتی اسم محمد یعقوبی و متن او را در سینما بر سر زبان میاندازد.
منابع: هفت صبح / سینما/ ایسنا