تبیان، دستیار زندگی
فرهنگ لایک کردن که به نوعی تائید یک موضوع هم محسوب می شود، به عادت های رفتاری ما اضافه شده و این عملکرد، برای برخی از افراد به بستری برای رقابت تبدیل شده که به دنبال جمع آوری تعداد بیشتری از لایک ها هستند و اینجاست که هدف، بسیار مهمتر از هرچیز دیگری است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرهنگی مسری به نام لایک زدن

فرهنگ لایک کردن که به نوعی تائید یک موضوع هم محسوب می شود، به عادت های رفتاری ما اضافه شده و این عملکرد، برای برخی از افراد به بستری برای رقابت تبدیل شده که به دنبال جمع آوری تعداد بیشتری از لایک ها هستند و اینجاست که هدف، بسیار مهمتر از هرچیز دیگری است.

فاطمه ناظم زاده - بخش اجتماعی تبیان
شبکه اجتماعی

جامعه امروز در وضعیتی قرار گرفته که فراگیری اینترنت و فناوری های جدید ارتباطی و اطلاعاتی، بستری برای ایجاد فضای مجازی در کنار جهان واقعی فراهم کرده است که این امر معادلات  ارتباطات سنتی، تولید، انتقال و نحوه مصرف اطلاعات را به نوعی برهم زده و موجب تغییراتی در آن شده است.
اما آنجایی که به عنوان واقعیت مجازی یکپارچه، با آن روبرو هستیم، فضایی است که دارای خصلت بی مکانی است. وضعیتی که فرا زمان بودن، قابل دسترس بودن همزمان برای عده زیادی از افراد، و برخورداری از فضاهای فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و نیز آزادی های جدیدی برخوردار است.
در این میان و در این دنیای پیچیده و عظیم ارتباطات، شبکه های اجتماعی مجازی، نقش بسیار مهمی در خلق این فضای مجازی دارند. به همین دلیل است که از خلال همین واقعیت های مجازی، این احتمال وجود دارد که آسیب های روانی و اعتقادی بسیار گسترده ای می توانند برای یک جامعه به وجود آورند.
نکته قابل توجه در این رابطه، نحوه استفاده کاربران از این شبکه های مجازی است. اینکه کارکردهای مثبت و منفی این شبکه ها در جامعه ما به چه صورت است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و ضروری است که توجه خاصی نسبت به این موضوع شود.

کارکرد مهم شبکه های اجتماعی مجازی

دنیای مجازی همانطور که گفته شد، می تواند فضای آزاد و مناسبی برای نشر عقاید، افکار و تجربیات افراد مختلفی باشد که دوست دارند این مباحث را در صفحه مجازی خود به اشتراک بگذارند. طبیعت این صفحات به این صورت است که افراد مختلفی با این صفحه فرضی، مواجه می شوند و حداقل کاری که ممکن است انجام دهند، لایک کردن مطلب است و عده ای هم با ارسال پیام مرتبط یا غیرمرتبط مشارکتی فراتر در این صفحات انجام میدهند که گاهی  در همین فضا مشاهده می شود که بحث و جدل های مفصلی بین افراد رخ داده و بعضا کلام به سمت نزاع پیش رفته است...
اما نکته مهم و قابل توجه این نوشتار، بیان این مطلب است که اصلا چه دلیلی وجود دارد که این رفتار اجتماعی برای بسیاری از ما به عادتی روزمره تبدیل شود که نادانسته و بدون آگاهی، مطلب یا نقطه نظری را لایک کنیم؟؟؟ ...که این فرهنگ لایک کردن که به نوعی تائید یک موضوع هم محسوب می شود، به عادت های رفتاری ما اضافه شده و این عملکرد، برای برخی از افراد به بستری برای رقابت تبدیل شده که به دنبال جمع آوری تعداد بیشتری از لایک ها هستند و اینجاست که هدف، بسیار مهمتر از هرچیز دیگری است. چیزی که ممکن است مستقیما به سمت عقاید و افکار ما نشانه رود یا فرهنگ ما را به سخره گیرد.
به این ترتیب دنیای مجازی ما را در احاطه خویش می گیرد و ممکن است هرچیزی را تحت تاثیر قرار دهد، بی آنکه ردپای محسوسی از خود برجای گذارد.

نشر پیام های مناسبتی با سرعت باد

اما در ادامه بحثی که مطرح شد، موضوع مهم دیگری هم وجود دارد که به مناسبت های ملی و مذهبی مربوط می شود.
احتمالا هر یک از ما با پیام های متعددی در مناسب های مختلف مواجه بوده ایم. پیام هایی که بعضا مشخص است که با اهداف و نیت های خاصی به طور هوشمندانه ای، طراحی شده اند تا بتوانند اثرات عمقی بر روح و جان انسان به دنبال داشته باشند.
به طور مثال می توان به مناسب های مذهبی اشاره کرد. در دهه ابتدایی ماه محرمی که گذشت و پیام های متعددی مبنی بر حفظ نظافت خیابان ها و یاری رساندن به رفتگران زحمتکش، در شبکه های اجتماعی منتشر شد. که اگر از این منظر به ماجرا نگاه کنیم که ترویج رعایت و حفظ نظافت در سطح شهر، امری پسندیده و قابل تقدیر است اما چنانچه هدف از ترویج این پیام انتقال این مفهوم بوده باشد، دلیل تداوم نیافتن آن چه می تواند باشد؟
...و یا با آغاز ماه صفر، مطالبی با این مضمون منتشر می شود که نحوست ماه صفر وجود ندارد و نحس بودن از ما و رفتارهای ما نشات میگیرد و سپس حرکت یک متن به این سمت که دوره خواندن دعا و اعتقاد به این مسائل گذشته است...و این خلط مباحث که بارها و بارها شاهد بوده ایم....
در این رابطه می توان اینطور گفت که در مورد نحوست ماه صفر، البته روایاتی وجود دارد که بحث و بررسی پیرامون محتوای آن، تخصصی ویژه و مجالی طولانی می طلبد. اما موضوع مهم در آمیختن یک آموزه دینی و اعتقادی با الگوهای رفتاری و اخلاقی است که در نهایت منجر به این نتیجه گیری می شود که بهتر است بیشتر به رفتارهایمان توجه کنیم، که البته دعوت به اخلاق مداری امری شایسته و پسندیده است و نیاز شدیدی در این رابطه در جامعه ما احساس می شود. ولی سوال اینجاست که چرا در اغلب موارد، وقتی با طرح یک فرهنگ رفتاری در شبکه های مجازی مواجه می شویم، رد پایی از دین و مذهب در آن دیده می شود؟ آیا این اقدام نمی تواند به نیت کمرنگ کردن باورهای دینی در نگاه افراد جامعه باشد؟
شاید این موضوع بتواند زمینه ای باشد برای هر یک از ما که در مواجهه با پیام های دریافتی در شبکه های مجازی، قبل از لایک کردن و یا بازنشر آن مطلب، به محتوا و مضمون آن بیندیشیم.