تبیان، دستیار زندگی
ایام عاشورا شد، دستجات سینه زن، طبق معمول به منزل ما می آمدند، در حالی كه هیئت عزادار را می نگریستم و اشك می ریختم، و از ناحیه درد چشم نیز ناراحت بودم، به دلم گویی الهام شد كه كمی از گِلی را كه عزاداران به مناسبت عاشورای حسینی، به سر و صورت مالیده اند،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معجزه گِل سر و صورت عزاداران حسینی!

ایام عاشورا شد، دستجات سینه زن، طبق معمول به منزل ما می آمدند، در حالی كه هیئت عزادار را می نگریستم و اشك می ریختم، و از ناحیه درد چشم نیز ناراحت بودم، به دلم گویی الهام شد كه كمی از گِلی را كه عزاداران به مناسبت عاشورای حسینی، به سر و صورت مالیده اند، بردارم و به چشم بمالم.

فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
سید حسین طباطبایی

آیة الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی در سال 1254 شمسی در بروجرد به دنیا آمد. نسب وی با 32 واسطه به حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد.
سید حسین پس از 10 سال تحصیل در اصفهان به سفارش پدر به حوزه علمیه نجف رفت و در حالی که فقط 28 سال داشت به درجه اجتهاد رسید. آیت الله بروجردی در نجف فقه و اصول تدریس می کردند. در درس فقه و اصول ایشان بالغ بر دویست نفر از فضلای حوزه علمیه نجف شرکت می کردند که در نوع خود بی نظیر است.
سال  1350 هجری قمری که با آغاز دوران مرجعیت آیت الله بروجردی مصادف بود تا یک دهه بعد با دوران فشار و اختناق رضاخان همراه بود. آیة الله بروجردی، این دوران را یکی از مصیبت بارترین ایام زندگانی خود توصیف می کند.
این مرجع عالیقدر و خستگی ناپذیر شیعه، پس از هفتاد سال تلاش علمی و فعالیت  های اجتماعی و سیاسی صبح روز پنج شنبه 13 شوال 1380 هجری قمری برابر با دهم فروردین 1340 شمسی در حالی که 88 بهار از زندگی را پشت سر گذاشته بود، چشم از جهان فرو بست.
ماجرای عجیب تغسیل و تدفین بزرگ ترین مرجع تقلید شیعیان جهان:

خدا مى خواسته به شما نشان بدهد که این عالم ربانى چقدر بزرگوار است و چشم برزخى شما را باز کرده است و آن عالم برزخ ایشان بوده است، نه عالم ظاهر ایشان و شما چشم و لبخند زدن برزخى ایشان را مى دیده اید، زیرا انسان به مجرد اینکه روح از بدنش خارج مى شود، در قالب مثالى مى رود و در واقع زنده است

در کتاب «الگوی زعامت؛ سرگذشت های ویژه حضرت آیت الله العظمی بروجردی» از قول آیت الله عبدالصاحب مرتضوى لنگرودى آمده است: یکى از آقایان محترم و خیلى مورد اطمینان (که چون احتمال مى دهم ایشان راضى نباشد که اسمشان را ببرم، از بردن اسم ایشان خودارى مى کنم، صددرصد مورد وثوق و اعتماد است و به قدرى متدین است که مى توانم پشت سر ایشان نماز بخوانم) مى گفت: من از مقلدین حضرت آیت الله العظمى آقاى بروجردى بودم. وقتى که خبر فوت و ضایعه عظیمه آقا به من رسید، مثل اینکه پدرى را از دست داده باشم خیلى ناراحت شدم، تصمیم گرفتم غسل و تکفین آقا را خودم به عهده بگیرم، لذا وقتى براى مراسم به بیت آقا رسیدم به اشخاص مربوط مراجعه کردم و گفتم: من مى خواهم آقا را غسل بدهم و آقا را تکفین کنم و این توفیق نصیب من شود. آنها نیز قبول کردند.
ایشان گفت: من و یکى از دوستانم وارد حمام خانه آقا شدیم، آقا را خواستیم غسل بدهیم و هنوز آبى نریخته بودم و غسل را شروع نکرده بودیم، دیدم چشم آقا این طرف و آن طرف را نگاه مى کند و چشم هایش حرکت مى کنند.
به خودم گفتم: آیا چشم هاى من اشتباه مى بیند؟! یا اینکه آقا زنده است؟ و در ضمن گاهى مى دیدم که تبسم مى کردند و لبخند مى زدند، همین طور مات و مبهوت بودم.
خلاصه! پیش خود گفتم حتما من اشتباه مى بینم و حتما به چشم من اینچنین مى آید به هر حال به رفیقم گفتم: آب بریز! او آب مى ریخت و من غسل مى دادم . بعد از اینکه غسل آقا تمام شد، آقا را حرکت دادیم و جایى دیگر براى تکفین بردیم باز همین طور مى دیدم که چشمهاى آقا اطراف حمام را نگاه مى کند و گاهى تبسم مى فرمایند. در حالت بهت و حیرت بودم که رفیقم به من گفت: چه شده است؟
گفتم: من چیز عجیبى را مى بینم، نمى دانم درست است یا نه؟
گفت: چشم هاى ایشان و تبسم ایشان را مى گویید؟ گفتم: بله! پس من اشتباه نمى بینم و شما هم همین را مى بینید.

آیة الله العظمی بروجردی قدس سره  تا آخر عمر در سن 88 سالگی، چشمش خوب می دید و نیاز به عینك نداشت و دكترهای متخصص چشم، در تعجب بودند، با توجه به این كه ایشان شب و روز مشغول مطالعه و نوشتن بودند

ایشان وقتى جریان را براى بنده تعریف مى کردند، گفتند: چطور مى شود شخصى که روح در بدن ندارد، چشم هایش حرکت کند و تبسم نماید؟!
گفتم: آقا! خدا مى خواسته به شما نشان بدهد که این عالم ربانى چقدر بزرگوار است و چشم برزخى شما را باز کرده است و آن عالم برزخ ایشان بوده است، نه عالم ظاهر ایشان و شما چشم و لبخند زدن برزخى ایشان را مى دیده اید، زیرا انسان به مجرد اینکه روح از بدنش خارج مى شود، در قالب مثالى مى رود و در واقع زنده است.

عنایت به آیة الله بروجردی (ره)

آیة الله العظمی بروجردی  - قدس سره  -  تا آخر عمر در سن 88 سالگی، چشمش خوب می دید و نیاز به عینك نداشت و دكترهای متخصص چشم، در تعجب بودند، با توجه به این كه ایشان شب و روز مشغول مطالعه و نوشتن بودند.
راز این امر را روزی آن بزرگوار چنین بیان فرمودند: من در بروجرد بودم درد چشم سختی داشتم و هر چه معالجه كردم نتیجه نگرفتم، حتی دكترهای بروجرد از معالجه چشم من مأیوس گردیدند. تا این كه ایام عاشورا شد، دستجات سینه زن، طبق معمول به منزل ما می آمدند، در حالی كه هیئت عزادار را می نگریستم و اشك می ریختم، و از ناحیه درد چشم نیز ناراحت بودم، به دلم گویی الهام شد كه كمی از گِلی را كه عزاداران به مناسبت عاشورای حسینی، به سر و صورت مالیده اند، بردارم و به چشم بمالم. همین كار را كردم، همان لحظه احساس آرامش نمودم وبه طور كلّی درد چشم، رفع شد و دیگر محتاج عینك نشدم و بعداً هم در چشم خود نور و جلایی دیدم كه خطّ بسیار ریز را می دیدم. (قرنی، علی، منهاج الدموع، ص 206)



منابع:
توجهات/عبدالرحمن باقر زاده
سایت اندیشه قم
خبرگزاری فارس                

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.