تبیان، دستیار زندگی
در آبان ماه سال پنجاه و هشت بود که چند نفر از کابینه ی دولت موقت با «زبیگنیوبرژینسكی» مشاور امنیت ملی آمریکا دیدار کردند و قرار شد، که ایران و آمریکا روابط دیپلماتیک داشته باشند اما سه روز بعد چه اتفاقی افتاد که این ارتباط کاملا
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چند روز قبل از اشغال سفارت

در آبان ماه سال پنجاه و هشت بود که چند نفر از کابینه ی دولت موقت با «زبیگنیوبرژینسكی» مشاور امنیت ملی آمریکا دیدار کردند و قرار شد، که ایران و آمریکا روابط دیپلماتیک داشته باشند اما سه روز بعد چه اتفاقی افتاد که این ارتباط کاملا قطع شد؟

فهیمه السادات آقامیری-بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
چند روز قبل از اشغال سفارت

آیا مرگ بر آمریکا یک شعار است؟

بهبود روابط ایران با آمریکا در این چند سال بخشی مهمی از مطبوعات را به خود اختصاص داده و جریان مهمی را به راه انداخته است که در کمترین محفلی است که از آن یاد نشود ، آیا سیاست دوست و دشمن می شناسد؟ آیا دشمنی با کشورهایی هم چون آمریکا یک مسئله ی تاریخی است یا اعتقادی یا سیاسی؟

سوالاتی همیشه پیش می آید که چرا هنگامی که از خیابان سیزده آبان مرکز پایتخت ایران از کنار سفارت خانه ی سابق امریکا عبور می کنیم آن را لانه ی جاسوسی خطاب می کنند؟! بر روی دیوار های آن عکس هایی از آتش زدن پرچم امریکا کشیده شده است؟! گاهی هم پرچم ها زیر کفش ها قرار دارد! یا نشان مجسمه ی آزادی به صورت جمجمه ای زشت به دیوار های سفارت خانه نقاشی شده است؟ و هزاران سوال دیگر!

آیا سفارت خانه باید اشغال می شد؟

آبان سال ١٣٥٨ بود ، دانشجویان جوان، پرشور و انقلابی می خواستند شاه سابق به خاطر استبداد و ظلمی که به ملت کرده محاکمه شود، اما صدایشان به جایی نمی رسید، شاه نیز سرگردان بود ، کشورها او را نمی پذیرفتند و از این خیل جمعیتی که بر علیه او به پا شده بود می ترسیدند. بالاخره آمریکا او و همراهیانش را پذیرفت و با این کار خون جوانان انقلابی و ایرانی را به جوش آورد.

در روز 13 آبان 1358 اتفاقی که پیش بینی می شد افتاد! گروهی از دانشجویان دانشگاه های تهران که «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» نام داشتند، سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران را اشغال کردند و دیپلمات های حاضر در ساختمان را به گروگان گرفتند. و از این راه میخواستند شاه محاکمه شود و در دادگاه قرار بگیرد .

روزنامه کیهان بعدازظهر 13 آبان در گزارشی این طور نوشته : "صبح امروز گروهی که در جمع تظاهرکنندگان مراسم دانشگاه شرکت داشتند و از خیابان طالقانی عازم دانشگاه بودند جلو سفارت آمریکا شروع به دادن شعارهای ضدامپریالیستی کردند و از بالای در و دیوار سفارت خود را به محوطه سفارت رساندند و آنجا را اشغال کردند. این جریان در ساعت 11 صبح امروز اتفاق افتاد و گروهی که وارد سفارتخانه شده اند بین 15 تا 30 نفر هستند. جریان اشغال سفارت به کلانتری 7 و کمیته انقلاب منطقه 6 اطلاع داده شد و پاسداران این کمیته اقدامات فوق العاده ای را برای خارج کردن تظاهرکنندگان آغاز کردند. گوهری مسئول ارشاد کمیته انقلاب منطقه 6 ساعت 12:15 ظهر امروز در این مورد به خبرنگار کیهان گفت: نظر به مساله راهپیمایی اقدامات احتیاطی لازم را انجام دادیم و گروهی از پاسداران این منطقه و گروهی دیگر که مربوط به منطقه دیگر بودند پشت دیوارهای سفارت آمریکا گماردیم تا آنان از وارد شدن به داخل سفارت جلوگیری کنند ولی علی رغم تلاش برادران پاسدار ما هجوم مردم برای داخل شدن به سفارت باعث شد تا گروهی وارد سفارت شوند. از طرف کمیته اقدامات لازم برای خارج کردن مهاجمین و تظاهرکنندگان صادر شده است و چون پاسداران ما اجازه ورود به داخل سفارتخانه را ندارند به این خاطر تلاش آنان بر این است که از ورود اشخاص جلوگیری نمایند. از سوی دیگر چون امروز روز یکشنبه است و سفارت آمریکا تعطیل رسمی می باشد، ظاهرا کسی در داخل سفارتخانه نبوده است و ما هنوز نمی دانیم با چه اقدامی کسانی را که در داخل سفارت شده اند از آنجا بیرون کنیم و در این باره منتظر اخذ دستور از مقامات بالا هستیم. از سوی دیگر کلانتری 7 تهران موضوع اشغال سفارت آمریکا را از سوی گروهی از تظاهرکنندگان تایید کرد و یکی از افسران کلانتری گفت: جریان اشغال سفارت به کلانتری اطلاع داده شده است و اقدامات لازم از سوی کلانتری انجام شده است. این افسر از تعداد کسانی که وارد سفارت شده اند اظهار بی اطلاعی کرد.

کمیته منطقه 6 در این مورد گفت: طبق اطلاعات رسیده، در پی اشغال سفارت، افراد سفارت برای جلوگیری از ورود تظاهرکنندگان به داخل سفارت شروع به پرتاب گاز اشک آور کرده اند. یکی از مسئولان کمیته در مورد اینکه چه اقدامی برای خارج کردن مسالمت آمیز افراد اشغالگر انجام داده یا خواهید داد، گفت: در پی این ماجرای تاسف بار ابتدا ما تصمیم گرفتیم چند تن از برادران پاسدارمان را بدون سلاح داخل سفارت بفرستیم تا با مذاکره از راه مسالمت آمیز مهاجمان را وادار به خروج از داخل سفارت کنیم، ولی نظر به اینکه ورود بدون اجازه به داخل سفارت ممکن نیست، این اقدام عملی نشد." (١)

بعد از این اتفاق هر گروه این قصه را به روش خودش تحلیل می کرد ، برخی می گفتند لانه ی موش ها پر از آب شد ، گروهی از رفتن جاسوس ها می گفتند و برخی می گفتند انتقام شاه را از آمریکا گرفتیم و گروهی می گفتند ضربه شستی بود برای کودتا ی ٢٨ مرداد سال ١٣٣٢.

فردای آن روز روزنامه ها پر بود از گزارش های اختصاصی از اشغال سفارت آمریکا. موضوعی که حالا به بزرگ ترین بحران در روابط ایران و آمریکا تبدیل شده بود.

تمام این تحلیل ها به نحوی درست بود اما درست ترین این ها همان شور و صداقت جوانانی بود که با تمام وجود به دنبال حق و برابری بودند ، آنها خواستار آزادی بودند و می خواستند عدالت برقرار شود.

یک روز پس از این اتفاق مهندس مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت استعفا داد .

همزمان با این تحولات رسانه های بین المللی هم ، هر یک با سیاست های خود این اتفاق را پوشش می دادند. بی بی سی و رادیو های غربی به یک شکل و رادیوی مسکو به نحوی دیگر از خواسته های جوانان حرف می زد.

ارتباط ایران و آمریکا بیش از سه دهه از گذشت اشغال سفارت

ایران بعد از گذراندن انقلاب درگیر جنگ می شود ، با عراق !  عراقی که حاکمش دیکتاتوریست که کمترین رحمی به جوانان و کودکان سرزمین خودش ندارد چه برسد به ایران و ایرانی... معاهده ها را در مقابل دوربین ها پاره می کند ، لباس رزم می پوشد و تفنگ در دست می گیرد و قرار می گذارد که ایران را در چنگ خود بگیرد ، آتش جنگ را یاغیان به پا می کنند و این جوانان حق طلب هستند که درمقابل این دیوان می ایستند . جنگ بالاخره با ریخته شدن خون جوانان تمام می شود. بعد از آن بحران های اقتصادی که کم از جنگ ندارد شروع می شود و باز این جوانان غیورند که دلاورانه می ایستند و این سال ها را می گذرانند. ایران و آمریکا بیش از سه دهه دوباره در مقابل هم قرار می گیرند و دوباره روابط ایران و آمریکا تحلیل می شود! حال روایتی از یک تحلیل:

"یکی ازمشکلاتی که در مورد تحلیل روابط ایران و امریکا وجود دارد این است که کمتر به عمق موضوع پرداخته می شود وتنها لایه های سطحی این مسئله مورد بررسی قرارمی گیرد. واقعیت این است که رابطه ایران و امریکا کلاف سردرگمی است که ایران و امریکا تنها بازیگران آن نیستند بلکه بازیگران حرفه ای دیگری که از این رهگذر سود کلانی می برند، در فرایند این روابط تاثیر گذار هستند .

بخشی از این بازیگران و عوامل را باید در داخل امریکا و برخی دیگر را درمناسبات منطقه ای و بین المللی جستجو کرد. تجربه سیاسی نشان می دهد که لابی کشورهای عربی و لابی اسلحه و لابی ایپک در کنگره امریکا هرگز به بهبود روابط ایران و امریکا تن نخواهند داد. اسرائیل و عربستان و دیگر کشور های عرب منطقه از جدی ترین مخالفان بهبود روابط ایران و امریکا هستند. یادمان نرفته که در تابستان سال 88 پادشاه عربستان از امریکا خواسته بود که تاسیسات هسته ای ایران را نابود کند .

ازسوی دیگر کشورهائی که از رهگذر تیرگی روابط ایران و امریکا بهره اقتصادی می برند هر گز راضی به بهبود این روابط نیستند .

لابی ایپک در کنگره امریکا بر این اعتقاد است که اگر روابط امریکا با ایران بهبود یابد، قدرت سیاسی ایران در منطقه بالا می رود و به موازات قدرت نظامی و زیر ساخت های اقتصادی که دارد قدرت برتر منطقه خواهد شد و این مسئله باعث خواهد شد توازن قوا در منطقه به نفع ایران و به ضرر اسرائیل و متحدان عرب امریکا تغییر یابد. از این رو آنها به این روابط تن نخواهند داد. نکته دیگری که همواره از ان غفلت می شود این است که تصمیم در ایجاد روابط خارجی امریکا با دیگر کشور ها از اختیارات کنگره است و اصولا قوه مجریه در این مورد نمی تواند به طور جدی تاثیرگذار باشد و تنها نقش کاتالیزور و اجرائی دارد. مگر اینکه کنگره نیز به نتیجه رسیده باشد که روابط با ایران باید بهبود یابد که هنوز در اثبات این ادعا نشانه جدی وجود ندارد و اظهارات اوباما و نامه پراکنی های او بیشتر به ژست تبلیغات انتخاباتی و بهره گیری ازفرصتهای بدست آمده شبیه است نه بر داشتن گام های جدی در بهبود روابط.

این نکته را نیز فراموش نکنید تا مادامی که صهیونیست ها بر کمیته های روابط خارجی و دفاعی کنگره آمریکا تسلط دارند بهبود روابط ایران و آمریکا دست نیافتنی خواهد بود و متهم کردن یکدیگر در موضوع روابط ایران و آمریکا تنها یک دعوای سیاسی است که جز تخریب وحدت ملی چیزی عاید کشور نخواهد کرد."(٢)


پی نوشت:
(١): روزنامه ی کیهان (سایت تاریخ ایرانی)
(٢):سایت دیپلماسی ایرانی