تبیان، دستیار زندگی
نهم آبان 1304رییس مجلس ملی خبر رفتن قاجار ها را اعلام کرد، رییس مجلسی که همیشه تقلبی بود ، البته از سال ١٢٩٩ قاجار ها طی کودتا رفته بودند اما مجلس می خواست کودتا را قانونی کند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

القابی که پادشاهی را بر باد داد

نهم آبان 1304رییس مجلس ملی خبر رفتن قاجار ها را اعلام کرد، رییس مجلسی که همیشه تقلبی بود ، البته از سال ١٢٩٩ قاجار ها طی کودتا رفته بودند اما مجلس می خواست کودتا را قانونی کند...

فرآوری: فهیمه السادات آقامیری-بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
القابی که پادشاهی را بر باد داد

زمینه سازی انقراض قاجار

سوم اسفند 1299 کودتای سید ضیاءالدین طباطبایی و رضاخان میرپنج، فرمانده بریگاد قزاق با موفقیت انجام شد. کار به جایی رسیده بود که پس از کودتا، احمدشاه دستخطی نوشت و طی آن اعلام کرد که آمدن قزاق ها به تهران به دعوت خود او بوده است. احمدشاه چاره ای نداشت جز اینکه سید ضیاء را رئیس الوزرا و رضاخان را فرمانده کل نیروهای مسلح کند و لقب «سردار سپه» را به رضاخان بدهد. همین مقام ها بود که سرنوشت قاجارها را از این رو به آن رو کرد. اما فرق رضاخان سردار سپه با سید ضیاء رئیس الوزرا این بود که نفر اول تا شاه شدن در ایران راه پیمود و نفر دوم تنها 93 روز بر سر کار بود. در میان این روزها که از اسفند 1299 تا اردیبهشت 1304 به طول انجامید سردارسپه دست به کارهای بزرگی زد. او هر روز بر قدرت خویش در سیستم کشور افزود. رضاخان از میانه عمر کابینه سید ضیاء خط خود را از او جدا کرد.
احمدشاه نیز برای جلوگیری از افزایش قدرت سیدضیاء به سردار سپه توسل جست. رضاخان هر روز بر قدرت خویش می افزود تا آنجا که پس از سرکوب قیام کلنل پسیان و جنبش جنگل، خراسان و گیلان عملا زیر نظر و تحت امر وزارت جنگ قرار گرفت. رضاشاه تا سال 1302 که خود از سوی احمدشاه به مقام رئیس الوزرا منصوب شد، همه کاری کرد تا کابینه های مختلف سقوط کند. اما به تدریج کارهای خودسرانه و خلاف قانون سردار سپه سرانجام کاسه صبر پاره ای از مجلسیان را لبریز کرد و آنان را به واکنش وا داشت. مجلس چهارم و در راس آن سید حسن مدرس خواستار کناره گیری رضاخان از وزارت جنگ شدند. او نیز جمعه 13 مهر 1301 استعفای خود را به ولیعهد تقدیم کرد. اما استعفا را در میان میتینگی بزرگ از نظامیان خواند و با این کار نظامیان مجلس را تهدید کرد و به همین سادگی بر سر کار بازگشت. این رفت و برگشت اما به رضاخان فهمانده بود که باید مجلس را دست گیرد. او در انتخابات مجلس پنجم بسیاری از حامیان خود را به مجلس فرستاد و به تدریج قدرت را به کل قبضه  کرد.

احمد شاه نیز که از مدت ها پیش انگیزه سلطنت را از دست داده بود و در خود توان رویارویی با رضاخان یا ایستادگی در برابر او را نمی دید، آبان 1302 بار دیگر به سفر فرنگ رفت؛ سفری بی بازگشت.

رضاخان در زمانی به رئیس الوزرایی رسید که همه رقیبان از صحنه کنار رفته بودند، قوام السلطنه تبعید شده بود، کابینه مشیرالدوله به تازگی بر افتاده بود، مستوفی الممالک انزوا گزیده بود، مجلس در فترت بین دوره چهارم و پنجم به سر می برد و سفارت های روس و انگلیس نیز هر یک به دلایلی، به سردار سپه اعتماد داشتند و با صدارت او موافق بودند. احمد شاه در این شرایط با اکراه و اجبار در سوم آبان 1302 دستخط ریاست الوزرایی رضاخان را صادر و ماموریت تشکیل کابینه را هم به او واگذار کرد. همزمان دستخط دیگری نیز صادر کرد و سفر قریب الوقوع خود را به فرنگ به اطلاع عموم رساند. احمد شاه برای همیشه از ایران رفت و قاجاریه نیز به پایان کار خویش نزدیک شد.
گویی امضای حکم رئیس الوزرایی رضاشاه، از پایان قاجاریه خبر می داد.

مجلس پنجم شورای ملی نیز به رغم حضور اقلیتی مستقل تحت كنترل رضاخان قرار گرفت و به ویژه شهربانی مخوف او اكثریت نمایندگان مجلس را به حمایت از رضاخان وادار ساخت و بدین ترتیب نمایندگان راه یافته به مجلس عمدتا بر اثر تهدید و تطمیع آماده شدند تا با تصویب قانونی انقراض سلسله قاجاریه، صعود رضاخان به سلطنت را اعلام كنند.

روزی که قصه قاجار بسر رسید

تا پیش از آبان سال 1304 هجری شمسی پیکر بی جان حکومت قاجار گرچه نفس هایش به شماره افتاده بود و دیگر توانی برای بلند شدن نداشت، اما هنوز صدای قلبش شنیده می شد. هنوز به طور کامل دفتر حکومت این خاندان بر این سرزمین به پایان نرسیده و حکایتش همچنان باقی بود. به مو رسیده اما پاره نشده بود. تا اینکه روز شنبه نهم آبان ماه فرا رسید، روزی که کار حکومت قاجار دیگر برای همیشه یکسره شد. آن روز نمایندگان مجلس پنجم شورای ملی آستین ها را بالا زده و با بررسی پیشنهاد انقراض قاجاریه دست به کاری تاریخی زدند. مجلس ضربه آخر را به پیکر قاجاریه وارد کرد تا قصه قاجار هم در این دیار به سر برسد. آن روز در مجلس ماده واحده ای تصویب شد که به طور رسمی دست خاندان قاجار را برای ادامه حکومت بست؛ ماده واحده ای که باید آن را سند انقراض این حکومت بنامیم. در این ماده واحده آمده: «مجلس شورای ملی به نام سعادت ملت انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نموده و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکت به شخص آقای رضاخان پهلوی واگذار می کند. تعیین تکلیف قطعی موکول به نظر مجلس موسسان است که برای تغییر مواد 36، 37، 38 و 40 متمم قانون اساسی تشکیل می شود.»

این فرصت بدفرجام در روز 9 آبان 1304 روی داد و ماده واحده ای با رأی موافق 80 نماینده (از 85 نماینده حاضر در جلسه) و با كارگردانی افرادی چون سیدمحمد تدین نایب رئیس موقت مجلس تصویب شد

پس از تصویب ماده واحده سید محمد تدین با گروهی دیگر از نمایندگان چاپلوسانه به حضور رضاخان رسیدند و به او تبریك گفتند و رضاشاه نیز ضمن ابراز امتنان و خوشوقتی طی بخشنامه ای موضوع انقراض قاجاریه صعودش به ریاست حكومت را كه مقدمه سلطنتش بود، به اطلاع عموم مردم رسانیده، به دستور او محمدحسن میرزا ولیعهد بلافاصله از كشور اخراج گردید.


منابع: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، سایت تاریخ ایرانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی