تبیان، دستیار زندگی
در خصوص حواشی اخیر این روزها، ضمن تاکید بر پرهیز از هر گونه پیشداوری خاصه در فضای غبارآلودی که دشمن، بدان طمع ورزیده، با توجه به اینکه یک سر این ماجرا متوجه متهمی است که از مشاهیر قاریان کشور است، گویا امر بر عده ای مشتبه شده و این سوال بر ذهن شان سنگینی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیرمرد 13هزار ساله!

در خصوص حواشی اخیر این روزها، ضمن تاکید بر پرهیز از هر گونه پیشداوری خاصه در فضای غبارآلودی که دشمن، بدان طمع ورزیده، با توجه به اینکه یک سر این ماجرا متوجه متهمی است که از مشاهیر قاریان کشور است، گویا امر بر عده ای مشتبه شده و این سوال بر ذهن شان سنگینی می‌کند که اساسا آیا ممکن است کسی که سالها با قرآن انس دارد، دامن به چنین گناه بزرگی بیالاید؟

نویسنده: شکوری_شبکه تخصصی قرآن تبیان

پیرمرد

حواشی اخیر پیرامون قاری شهیر و واکاوی رفتار کسانی که در معرض این خبر شوک‌انگیز قرار گرفته‌اند، از منظر روانی، دینی، حقوقی و رسانه‌ای، قابل طرح و تحلیل است. اما آنچه این قلم را بر آن داشته تا این سیاهه را رقم زند، خلطی است که در اثر انتشار این خبر، در ذهن و زبان برخی، صورت پذیرفته است.
آنچه فعلاً محرز و مسلم است اصل وجود چنین پرونده‌ای در دستگاه قضاست که یک متهم دارد و چند شاکی. اینکه جرم چیست و مجازات کدام است، هنوز قطعی نیست و هر گونه پیش‌داوری تا قبل از صدور رأی نهایی مرجع قضایی، مصداق دفاع کورکورانه یا حمله ناجوامردانه نسبت به یکی از طرفین اتهام و شکایت است.
بنابراین با قطع نظر از صحت و سقم این ماجرا، به واکاوی یکی از حواشی برانگیخته پیرامون این خبر، از نگاه قرآن و اخلاق اسلامی می‌پردازیم.
مواجهه مردم با این خبر یکسان نبوده و نیست. 

تحلیل رفتار گروه نخست

یک. برخی، بی‌هیچ تحقیقی، آن را یکسره راست انگاشتند و در انتشار آن از هیچ تلاشی فروگذار نکردند! 
انگیزه‌های این گروه متفاوت است. برخی صرفاً از روی کنجکاوی و یا تفنن و سرگرمی، بدان دامن زدند. که باید گفت بر رفتار این گروه، گذشته از تبعات حقوقی و قضایی، نه دین صحه می‌گذارد و نه عقلانیت و نه اخلاق انسانی.
عده‌ای دیگر، آن را فرصتی طلایی برای عقده گشایی و حمله به مقدسات و نظام و رهبری یافتند. به تعبیر ملای رومی: «چون غرض آید، هنر پوشیده شد»، لذا نمی‌شود و نباید به حرف‌های این گروه نیز وقعی نهاد.

تحلیل رفتار گروه دوم

دو. گروه دوم، عده‌ای هستند مؤمن و در کسوت اهل ایمان. این گروه، با لو رفتن پاره‌ای مستندات که فی الجمله، تأیید می‌کرد که چنین پرونده‌ای وجود داشته است، نسبت به طولانی شدن روند بررسی پرونده، انتقاد داشته و احیاناً با استناد به شواهدی از قرآن همچون: «لَّا یُحِبُّ اللَّـهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ...»(نساء/148) «خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدی‌ها (ی دیگران) را اظهار کند؛ مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد»، در مقام دفاع از مظلوم برآمده‌اند.
به نظر می‌رسد استناد به این کریمه، در صورتی موجه است که مرجع قضایی عادله، حکم نهایی مبنی بر وقوع ظلم، صادر کرده باشد. در حالیکه این پرونده هنوز در مرحله رسیدگی است و بنا بر اعلام نظر رسمی مرجع قضایی، در خصوص مساله خلاف عفت عمومی، قرار منع تعقیب نیز صادر شده است. قرار منع تعقیب، زمانی صادر می شود که انتساب جرم به متهم اثبات نشود. بنا براین نباید در نسبت دادن عنوان ظلم به افرد، شتابزده عمل کرد.

پاسخ به یک سوال

ضمن تاکید دوباره بر پرهیز از هر گونه پیشداوری خاصه در فضای غبارآلودی که دشمن، بدان طمع ورزیده، با توجه به اینکه یک سر ماجرا متوجه متهمی است که از مشاهیر قاریان کشور است، این سؤال بر ذهن برخی سنگینی می‌کند که اساساً آیا ممکن است کسی که سالها با قرآن انس دارد، دامن به چنین گناه بزرگی بیالاید؟
بدین سؤال، چند گونه می‌توان پاسخ داد:

پاسخ اول)

باید گفت حتی اگر متهم در این دادخواهی، مجرم شناخته شود و وقوع چنین فعل شنیعی از وی اثبات شود، نباید عناوین و اشخاص را مصداق حق و باطل انگاشت. چنانکه مولای متقین در جریان جنگ جمل، در پاسخ بدین سؤال، که چگونه ممکن است، همسر پیامبر (ص) و در رکابش، طلحه، صحابی بزرگ رسول خدا (ص)، بر باطل باشند؟ فرموده بود:
اِنَّک لَمَلْبُوسٌ عَلَیْک، اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا یُعْرَفانِ بِاَقْدارِ الرِّجالِ، اِعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اَهْلَهُ وَ اعْرِفِ الْباطِلَ تَعْرِفْ اَهْلَهُ
حق و باطل را نباید و نمی‌شود با اشخاص قیاس گرفت، بلکه قدر و جایگاه افراد در مقایسه با حق و باطل است که شناخته می‌شود. حق را باید شناخت و باطل را تا در سایه این معرفت، اهل آن شناخته شود.

پاسخ دوم و درسی از این ماجرا

«چرا مومنان، هر روز به هنگام اقامه نماز، واجب است از خداوند اهتداء در صراط مستقیم را طلب کنند؟ »
پاسخ روشن است. چون بر این صراط مستقیم، گرگی ایمان‌خوار کمین کرده است، که نجات از شر او، جز در سایه هدایت خدا، ممکن نیست. این دشمن قسم‌خورده کسی نیست جز ابلیس. 
اکنون برای تبیین بهتر پاسخ، بد نیست نگاهی بیفکنیم به سابقه بلند این قطّاع طریق. 
به شهادت امیر اهل ایمان، شیطان، عابدترین خلق خداست! حضرتش در خطبه 192 نهج البلاغه (قاصعه) می‌فرماید:
شیطان شش هزار سال خداوند را عبادت کرد که معلوم نیست از سالهای دنیاست (365 روز) یا سال‌های آخرت (که هر روز آن بنا بر قران برابر با پنجاه هزار سال دنیاست).
او نه تنها عابدترین بلکه عالم‌ترین نیز هست. نقل است پیامبر خدا به امیر مومنان (ع) فرمودند: ای علی، هر آنچه تو از راه‌های هدایت می دانی، به همان میزان، شیطان به راه‌های ضلالت، واقف است!
حتی طبق برخی گفته‌ها، شیطان به سلاح اسم اعظم خدا نیز مجهز است.
در جایی دیگر پیامبر (ص) می‌فرماید: «التجربه فوق العلم! » بالاتر از علم، از ابلیس مجرَّب تر سراغ دارید؟ بنا بر نقل متون معارف مکتوب، حضرت آدم حدود هفت الی نه هزار سال پیش، پا به عرضه دنیا نهاد. اگر شش هزار سال عبادت شیطان را بر این عدد، بیفزاییم، باید گفت او پیرمردی است دست‌کم سیزده هزار ساله!
وقتی چنین کسی با چُنان سابقه درازی از عبادت و کوله‌باری از علم و تجربه، لغزیده و می‌لغزد، دیگر چه تضمینی برای ماست که از سر عاقبت خود نترسیم؟
گذشته از شیطان، قرآن از کسانی نام می‌برد که از نیکان روزگار خود بوده‌اند اما گرفتار سوء عاقبت شدند. حکایت بلعم باعورا، این عارف مستجاب الدعوه در زمان حضرت موسی (ع)، نشان می‌دهد هیچ کس را نباید به صرف انتساب به مقدسات، بری از خطا و گناه انگاشت. تنها مخلصین (به فتح لام) هستند که از مکاید نفس اماره و اغوای ابالسه، در امانند و این هشداری است برای ما، که از سر خود بترسیم و پیاپی از درگاه ربوبی‌اش، اهتدا طلب کنیم و حسن عاقبت!

جمع‌بندی

یک. هر گونه پیش‌داوری پیرامون اتهام مربوط به قاری مشهور، تا پیش از صدور رای نهایی دادگاه، گام برداشتن در مسیر گسترش موجی است که توسط رسانه‌های معاند و فرصت‌طلب، به راه افتاده است. بنابراین، در خصوص این پرونده خاص، به حکم اخلاق اسلامی و مُرّ قانون مدنی تا پیش از وصول قضات جدید به نتیجه نهایی، می‌بایست از هر گونه نسبت تحت عناوین مجرمانه به افراد پرهیز کرد.

دو. خدای نکرده در صورتی که اتهامات وارده، توسط مرجع صالح قضایی اثبات گردد، افراد را نمی‌توان شاخص و شاقول حق و باطل انگاشت و نباید بدین بهانه، قرآن و مقدسات را آماج حملات ناجوانمردانه قرار داد.

سه. این گونه پیشامدها پیش از هر چیز، زنگ هشداری است برای ما که بدانیم تا وقتی دشمن قسم‌خورده‌ای چون شیطان، رهزن راه و غارت‌گر ایمان ماست، بیم از سر عاقبت خود داشته باشیم که اگر او دیروز لغزید،هیچ تضمینی نیست که امروز ما نلغزیم!