تبیان، دستیار زندگی
گاهی هنگامی كه در یك موقعیت چالشی قرار می گیریم، به دنبال یك راهِ فرار با كاركرد كوتاه مدت می گردیم؛ راهی كه ما را از آنچه می خواهیم باشیم دور نكند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک نبرد خودمانی!

گاهی هنگامی كه در یك موقعیت چالشی قرار می گیریم، به دنبال یك راهِ فرار با كاركرد كوتاه مدت می گردیم؛ راهی كه ما را از آنچه می خواهیم باشیم دور نكند.

بخش خانواده ایرانی تبیان

نبرد خودمانی

گاهی هنگامی كه در یك موقعیت چالشی قرار می گیریم، به دنبال یك راهِ فرار با كاركرد كوتاه مدت می گردیم؛ راهی كه ما را از آنچه می خواهیم باشیم دور نكند. به این خاطر است كه گاهی پیش بینی می كنیم كه در موقعیت خاصی شكست خواهیم خورد و قبل از رسیدن به موقعیت دلایلی جور می كنیم تا بعد از شكست، به آن دلایل برای شكست استناد كنیم! مثلا من فكر می كنم كه در كنكور موفق نمی شوم، پس تلاش نمی كنم و بعدا برای اینكه احساس خوب نسبت به خودم خراب نشود، به خودم و دیگران می گویم كه من تلاش نكرده بودم و به همین دلیل شكست خوردم. مشخص است كه این كار یك نوع عذرتراشی مخرب است كه كاركرد مثبتش حفظ آبروست! به این كار، در اصطلاح روانشناسی خودناتوان سازی می گویند. در این موقعیت ما برای اینكه احساس شرمندگی نكنیم، موانعی را بر سر راه موفقیت ایجاد می كنیم تا درصورت مواخذه برای شكست، پاسخی برای آن داشته باشیم.

یك مثال روشن

فریده، یكی از دوستانم قصه ای برایم تعریف كرد. او مدت ها به كلاس كارگردانی می رفت و دوره های مختلفی را با موفقیت گذرانده بود تا اینكه از طریق دوستان از آگهی استخدام یك دستیار كارگردان از میان هنرجویان مطلع شد. او گفت كه این كار را واقعا دوست داشته و فكر می كرده كه بهترین چالش برای اوست تا مهارت هایش را افزایش دهد و در حرفه اش پیشرفت كند. كار در آن فیلم برای او یك رؤیا بوده است. اما او در ادامه توضیح داد كه چرا برای مصاحبه آن كار اقدام نكرده است. او فكر می كرد كه در ایام مصاحبه، حال جسمی خوبی نداشته و به علت اینكه شب قبل خواب خوبی نداشته نمی توانسته در مصاحبه خوب حاضر شود، از طرف دیگر در آن زمان لازم بوده كه مادرش را به خاطر شرایط روحی به مسافرت ببرد و همینطور او كسی را نداشته تا او را به تیم فیلمساز توصیه كند.

فریده معتقد بود كه ملاك های ظاهری و كلامی لازم را هم در حال حاضر برای تحت تأثیر قرار دادن مصاحبه گران ندارد. بنابراین او با اینكه فكر می كرد اگر از فیلتر مصاحبه رد شود، در آن كار بسیار موفق است، برای استخدام در آن كار اقدامی انجام نداد. لذا او این آگهی را به نسرین، یكی از همكلاسی های سابقش می دهد و او را ترغیب می كند كه ثبت نام كند و نسرین استخدام می شود. افراد بااستعداد زیادی مثل فریده هستند كه دچار خودناتوان سازی ا ند. این افراد با پیشگویی یك مانع خیالی یا واقعی كه ممكن است سد راه موفقیت شود، مسیر را امتحان نمی كنند و از آن مانع به عنوان عذر استفاده می كنند. اما دلایل و عذرهای ساخته شده حقیقی نیستند و شانس برد را از ما گرفته اند. به این صورت ما موقعیت های بسیاری را در زندگی از دست می دهیم و در این موضوع هیچ كس و هیچ مانع بیرونی به جز ذهن ما وجود ندارد. ما سد پیشرفت خود شده ایم.

چرا ما خودناتوان سازی می كنیم؟

ما معمولا از این كار به عنوان یك مكانیسم دفاعی برای حفظ خود استفاده می كنیم و آن را ناخودآگاه انجام می دهیم. همه ما نیاز داریم كه عزت نفسمان (یعنی ارزشی كه برای خود قائل هستیم) را حفظ كنیم و برای نگه داشتن آن تلاش می كنیم. اما نكته اینجاست كه گاهی روش مورد استفاده برای حفظ عزت نفس، ما را از مسیری كه باید در آن حركت كنیم دور می كند یا ما را در آن متوقف می سازد. به طور خلاصه خودناتوان سازی موجب می شود تا خودمان را از رنج ناشی از پذیرش مسئولت شكست رها كنیم. اما جای نگرانی نیست! همین عمل ناآگاهانه را با تامل و تمركز روی احساسات و افكار می توان اصلاح كرد.

چطور خودناتوان سازی راكنترل كنیم؟

1- مواظب نشانه ها باشیم: وقتی داریم تلاش هایمان را دست كم می گیریم و لیستی از موانع موجود و عذر ها را سر هم می كنیم و ذهنمان را به چیزی غیراز هدف مدنظر منحرف می سازیم، زنگ هشدار را برای افتادن به ورطه خودناتوان سازی به صدا درآورده ایم. همه به استراحت و انقطاع از كار نیاز دارند اما اگر می بینیم در حال زیاده روی در آن هستیم احتمال روی آوردن به خودناتوان سازی هست. پس ذهن و باورمان را درباره آن موضوع و توانایی خود یك بار مرور كنیم.

2- به جای «عذرها»، «اگر بشود»ها را جایگزین كنیم: امید، منشأ حركت و پیروزی است. همیشه روزنه ای پرنور برای شدن هست. امام علی(ع) در غررالحكم، ناامیدی را قاتل صاحب خودش می دانند. پیامبر خدا (ص) هم در كنزالعمال گفته اند هر كس به خدا توكل كند، خداوند هزینه او را كفایت می كند و از جایی كه گمان نمی برد به او روزی می دهد. پس «از جایی كه گمان نمی كنیم» را دست كم نگیریم!

3- عزت نفسمان را فراموش نكنیم: عزت نفس همان ارزشی است كه ما به خودمان می دهیم؛ یعنی اینكه چقدر برای خودمان حرمت قائلیم. احساساتی كه درباره موفقیت ها و شكست های زندگی مان داریم به این موضع وابسته است. عزت نفس داشتن به این معنا نیست كه فكر كنیم ما همیشه موفقیم بلكه بدانیم با وجود اینكه گاهی اوضاع آنطور كه ما می خواهیم پیش نمی رود و موفق نمی شویم، باز هم انسان ارزشمندی هستیم و شایستگی این را كه دیگران دوستمان داشته باشند و ما را بپذیرند، داریم! پس اگر و احتمالا با وجود تلاش، به میزان لازم موفق نشویم، چیزی از ارزش های ما كم نمی شود!

4- راه های موفقیت پیشین را مرور كنیم: یك عامل بالقوه در خودناتوان سازی این است كه عوامل بیرونی به غیراز خودمان را منشأ اثر ببینیم. برگردیم و به موفقیت های پیشینمان در زمینه های مشابه نگاه كنیم و عوامل درونی كه باعث پیشروی شده اند را پیدا كنیم. تمركز ما باید روی این عوامل باشد.

5- روی بازخورد دیگران خط بكشیم: «اگر همكلاسی ها بگویند چقدر خنگه چی؟» تلاش زیاد برای فرار از بازخورد منفی از عوامل خودناتوان سازی است. پس به جای پیگیری مداوم نظر انتقادی دیگران، به دنبال پیشرفت در حیطه ای باشیم كه به آن اهمیت می دهیم. به دنبال چیزی بگردیم كه دغدغه آن را داریم و از ذهنمان و مشورت دیگران برای پیشروی در آن استفاده كنیم. انگیزه های درونی كار خودش را می كند. فرازها و فرودها، جزو جدایی ناپذیر هر راهی است.

6- پیشرفت، فقط صفر و یك نیست: موفقیت و شكست، دو سر یك طیف است و راه زیادی را در میان دارد. بنابراین موفقیت معمولا فقط یك نقطه معین نیست و پس از شروع تلاش در هر نقطه ای كه متوقف شویم، بخشی از راه را رفته ایم و این به معنای پیشرفت است. مهم این است كه بتوانیم پرانرژی و با انگیزه تلاشمان را بكنیم و تاب آوری لازم را نسبت به قسمت هایی كه ممكن است آنطور كه ما می خواهیم جلو نرود داشته باشیم.



منبع:همشهری انلاین

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.