مسأله عطش در کربلا (۳)
نوشته: حجت الإسلام حسین الادری
قرائنی بر عطش در کربلا (ادامه)
سیره و بیان اهلبیت(علیهم السلام)
دیگر از شواهدی که یقین انسان را در مسأله عطش در کربلا مضاعف میکند، اشارهای است که در سخنان و رفتار اهل بیت(علیه السلام) نسبت به حادثه کربلا دیده میشود. نه تنها اهل بیت(علیه السلام) در سخنانشان به این مسأله اشاره کردهاند که جبرئیل نیز در در ضمن نقل حادثه عاشورا برای برخی از انبیای الهی آن را بازگو کرده است. نقل شده است که جبرئیل پس از ترک اولای حضرت آدم(علیه السلام) و توبه ایشان به مسأله عطش اشاره کرده است. او به حضرت آدم(علیه السلام) میفرماید: «یُقتَل عَطْشَاناً غَریباً وَحیداً فَریداً، لَیسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لَا مُعینٌ وَ لَوْ تَرَاهُ یا آدَمُ وَ هُوَ یَقُولُ وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ ناصِراه حَتّی یَحُول الْعَطَشُ بَینَهُ وَ بَینَ السَّمَاءِ كَالدُّخان فَلَمْ یُجِبهُ أحَدٌ الَّا بالسُّیوفِ وَ شُربِ الْحُتُوف»؛ (كشته میشود در حالتی كه تشنه باشد و بیكس باشد و تنها و فرید باشد و او را ناصری و معینی نباشد. ای آدم، اگر او را ببینی در حالتی كه میگوید: (وا عطشاه، وا قلة ناصراه) تا گاهی كه از تشنگی چشمش چنان تاریك میشود كه آسمان را نتواند دید و هیچ كس او را جواب نگوید الا با زبان شمشیر و شراب مرگ).
در جایی دیگر نیز، جبرئیل برای پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) حادثه کربلا را نقل میکند و به مسأله عطش نیز اشاره میکند.
در بیان رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)
قبل از همه، شخص پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) از این مطلب سخن گفته است؛ که بازتاب آنرا میتوان در سخنان امام حسین(علیه السلام) در شب عاشورا مشاهده کرد. در کتاب «الدمعة الساکبة» به نقل از کتاب «نور العین» آمده که از حضرت سکینه(علیها السلام) نقل شده است در دل شب دیدم پدرم در محفلی که اصحابش گرد او نشسته بودند فرمود: «قَدْ قالَ جَدِّی رَسُولُ اللهِ(صلی الله علیه وآله): وَلَدی حُسَیْنٌ یُقْتَلُ بِطَفِّ كَرْبَلاَءَ غَریباً وَحیداً عَطْشاناً فَریداً»؛ (جدّم پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) فرموده است: فرزندم حسین(علیه السلام) در كربلا غریب و تنها و تشنه شهید خواهد شد). گویا نبی مکرّم اسلام(صلی الله علیه وآله) از عالم غیب بر این مسأله واقف بوده و آن را برای امام حسین(علیه السلام) بازگو کرده است.
از پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) روایت شده است كه به دخترش فاطمه(علیها السلام) فرمود: «أَتَانِی جَبْرَئِیلُ فَبَشَّرَنِی بِفَرَحَینِ یَكُونَانِ لَكَ ثُمَّ عَزِیَّتُ بِأَحَدِهِمَا وَ عَرَفَتُ اَنَّهُ یُقْتَلُ غَرِیباً عَطْشَاناً، فَبَكَتْ فَاطِمَةُ حَتّی عَلَا بُكاوُها، ثُمَّ قَالَتْ: یَا اَبَه لِمَ یَقْتُلُوهُ وَ أَنْتَ جَدُّه وَ أَبُوهُ عَلیٌّ وَ أَنَا أُمُّهُ؟! قَالَ(صلی الله علیه وآله) (یَا بُنَیَّةُ لِطَلَبِهِم الْمُلكَ أَمَّا إِنَّهُ سَیَظْهَرُ عَلَیْهِمْ سَیْفٌ لَا یَغمِدُ الَّا عَلی یَدِ الْمَهْدِی مِنْ وُلدِكَ» جبرئیل بر من وارد شد و من را به دو فرزند كه از تو متولّد میشوند بشارت داد، سپس تعزیت گفته شدم به یكی از آنها و دانستم كه او تشنه و غریب كشته میشود. پس فاطمه چنان گریه كرد كه صدایش بلند شد، سپس گفت: ای پدر چرا او را میكشند در حالی كه تو جدّش و علی پدرش و من مادرش هستم؟! پیامبر فرمود: دخترم آنها حكومت میخواهند. اما بزودی شمشیری علیه آنان بیرون میآید كه غلاف نمیشود مگر به دست مهدی كه از فرزندان توست.)(٢٨)
از ابن عباس نیز نقل شده است که در مدینه کمآبی سبب شد تا مردم با تشنگی شدیدی رو برو شوند. تا جاییکه حضرت فاطمه(علیها السلام) امام حسن و حسین(علیهما السلام) را به نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آورد و فرمود: پدر جان حسن و حسین(علیهما السلام) تحمّل عطش را ندارند. پیامبر(صلی الله علیه وآله) با گذاشتن زبان مبارک در دهانشان رفع عطش کرد. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله) آنان را بر زانو نشاند ... در این هنگام جبرئیل حاضر شد و گفت: «إِنَّ هذا وَلَدَكَ الْحَسَن یَمُوتُ مَسْمُوماً مَظْلُوماً، وَ هَذَا وَلَدُكَ الْحُسَیْنُ یَمُوتُ عَطْشَاناً مَذْبُوحاً»؛ (این فرزندت حسن(علیه السلام) مسموم و مظلومانه از دنیا میرود و این فرزندت حسین(علیه السلام) در حالی دنیا را وداع میگوید که تشنه و سر بریده است».(٢٩)
در بیان امیرالمومنین(علیه السلام)
گفته شده است که در نبرد صفین، چون ابو ایوب اعور سلمی آب را بر مردم بست، صدای مردم به العطش بلند شد. سپس امام(علیه السلام) عدّهای از اسبسواران را فرستاد تا آب را باز کنند ولی موفق نشدند. تا اینکه امام حسین(علیه السلام) با اذن پدر گرامیش رفت تا آب تهیه کند. هنگامی که خبر موفقیّت امام حسین(علیه السلام) به امیرالمومنین(علیه السلام) رسید، آن حضرت گریست. چون علّت گریستن حضرت را جویا شدند، ایشان فرمودند: «ذَكَرتُ أَنَّهُ سَیُقْتَلُ عَطْشَاناً بِطَفِّ كَربَلا، حَتَّی یَنْفَرَّ فَرَسُهُ وَ یُحَمحِم»؛ (به یاد آوردم که (فرزندم) حسین(علیه السلام) در سرزمین کربلا عطشان کشته خواهد شد در حالی که اسبش میگریزد و صیحه میزند).(٣٠)
در بیان امام حسین(علیه السلام)
ابوحمزه ثمالی در روایتی از امام سجّاد(علیه السلام)، ماجرای وفاداری یاران و خاندان امام حسین(علیه السلام) را در شب عاشورا بازگو میکند. پس از اینکه امام(علیه السلام) خبر شهادت همه یارانش را داد، قاسم از شهادت عبدالله شیرخوار سوال میکند. امام(علیه السلام) در این هنگام میفرماید: «فِداكَ عَمُّكَ یُقْتَلُ عَبْدُاللهِ اِذْ جَفَّتْ رُوحی عَطَشاً وَ صِرْتُ اِلی خِیَمِنا فَطَلَبْتُ ماءً وَ لَبَنَاً فَلا أَجِدُ قَطُّ»؛ (عمویت به فدای تو باد! عبدالله هنگامی كشته خواهد شد كه من از تشنگی زیاد بیتابم و در خیمهها دنبال آب یا شیر میگردم ولی چیزی نمییابم).(٣١) در روز عاشورا نیز هنگامی که علی اصغر(علیه السلام) را بر دستان گرفت، فریاد زد: «یا قومُ، قَتَلْتُم شِیعَتی و أهلَ بَیْتِی و قَد بَقِیَ هَذا الطِفلُ یَتَلَظَّی عَطَشاً فاسقُوه شَربةً مِنَ المَاء»؛ (ای قوم! شیعیان و اهل بیتم را كشتید و فقط این طفل باقی مانده كه از عطش بخود می پیچد، او را با جرعهای آب سیراب کنید).(٣٢)
در بیان امام سجّاد(علیه السلام)
امام سجّاد(علیه السلام) که خود شاهد صحنه هولناک کربلا بود، در موارد زیادی به مسأله عطش اشاره کرده است. پس از حادثه کربلا، در بیان چگونگی دفن پیکر شهدای کربلا نقل شده است که امام سجاد(علیه السلام) نیز؛ هنگامی که بدن مطهّر امام حسین(علیه السلام) را دفن کرد، با انگشت خویش بر روی قبر چنین نوشت: «هذا قَبْرُ الحُسَیْنِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِب اَلَّذِی قَتَلُوهُ عَطْشاناً غَریباً»؛ (این قبر حسین بن علی(علیه السلام) است كه او را با لب تشنه و غریب كشتند».(٣٣) همچنین، هنگامی که اهل بیت(علیه السلام) از اسارت به مدینه برگشتند امام سجّاد(علیه السلام) فرمود «یقول: لقد ذبح أبوعبدالله غریبا عطشانا». (٣٤)
در بیان امام باقر(علیه السلام)
در سخنی که راوی آن را از امام باقر(علیه السلام) نقل میکند نیز به مسأله عطش اشاره شده است: «عن محمد بن مسلم، عن أبی جعفر(علیه السلام) قال: إنَّ الْحسینَ صاحِبَ كَرْبَلاءَ قُتِلَ مَظْلوما مَكْروبا عَطْشانا لَهْفانا وَحَقٌّ عَلی الله عَزّوجلَّ أَنْ لایَأتِیَه لَهْفانٌ وَلا مَكْروبٌ ولا مُذْنبٌ وَلا مَغْمومٌ وَلا عَطْشانٌ وَلا ذُو عاهَةٍ ثُمَّ دَعا عِنْدَهُ وَتَقَرّبَ بِالْحسینِ علیه السلام إلی الله عَزَّوجَلَّ إلاّ نَفَّسَ الله كُرْبتَهُ وَأعطاهُ مَسْأَلتَهُ وَغَفَرَ ذُنوبَهُ وَمَدَّ فِی عُمْرِهِ وَبَسَطَ فی رِزْقِه. فَاعْتَبِرُوا یا أولِی الأبْصارِ»(٣٥)؛ (حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) میفرمایند: امام حسین(علیه السلام) همان كه در كربلا است در حالی كه مظلوم و اندوهگین و تشنه و غصهدار بود، شهید شد. و (شخص) غصهدار و اندوهگین و گناهكار و تشنه و بیماری به زیارت آن حضرت نیاید و دعا نكند و به واسطهی آن حضرت به خدا تقرب نجوید، مگر اینكه بر خداست كه حزن و اندوه او را برطرف ساخته و نیازش را برآورده سازد و گناهش را بیامرزد و عمرش را طولانی كند و رزق و روزیاش را وسعت دهد؛ پس ای بصیرتمندان عبرت بگیرید).
در بیان امام صادق(علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام) نیز مسأله عطش را از زبان امام سجّاد(علیه السلام) نقل کرده و میفرماید: «اِنَّ زَیْنَ الْعَابِدِینَ بَكَی عَلَی أَبِیهِ أَربَعِینَ سَنَةً، صَائِماً نَهَارَهِ، قَائِماً لَیْلَهُ، فاذا حَضَرَ الاِفطارُ جَاءَ غُلَامُهُ بِطَعَامِهِ وَ شَرَابِهِ فَیَضَعُهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَقُولُ: كُلْ یَا مولایَ، فَیَقُولُ(علیه السلام): قُتِلَ ابْنَ رَسُولِ اللهِ(صلی الله علیه وآله) جَائِعاً، قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) عَطْشَاناً، فَلَا یَزَالُ یُكَرِّرُ ذَلِكَ وَ یَبْكِی حَتَّی یَبِلَّ طَعَامُهُ بِدُمُوعِهِ، وَ یُمْزَجُ شَرَابُهُ بِدُمُوعِهِ فَلَمْ یَزَلْ كَذَلِكَ حَتَّی لَحِقَ بِاللهِ عَزَّوجَلَّ»؛ ((امام) زین العابدین(علیه السلام) چهل سال برای پدر بزرگوارش گریه كرد، در حالی كه روزش، روزهدار بود و شبش، شبزندهداری میكرد. هنگامی كه وقت افطار میشد غلامش غذا و نوشیدنی برای او میآورد و جلویش میگذاشت و میگفت: بخور، ایشان میفرمود: فرزند رسول خدا(علیه السلام) گرسنه و تشنه شهید شد. این جمله را تكرار میكرد و گریه سر میداد تا اینكه غذایش با اشك چشمش مخلوط میشد. او همواره اینطور بود، تا این كه به جوار رحمت حقّ شتافت).(٣٦)
در جای دیگر نیز امام(علیه السلام) در سخنش به شخصی به نام كرّام بن عمرو به مسأله عطش اشاره کردهاند: «قَالَ أَبُوعَبْدِ اللهِ(علیه السلام) لِكَرَّامٍ إِذَا أَرَدْتَ أَنْتَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) فَزُرْهُ وَ أَنْتَ كَئِیبٌ حَزِینٌ شَعِثٌ مُغْبَرٌّ فَإِنَّ الْحُسَیْنَ(علیه السلام) قُتِلَ وَ هُوَ كَئِیبٌ حَزِینٌ شَعِثٌ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ عَطْشَانُ»(٣٧) و با اسناد حدیث قبل از سعد بن عبد الله، از موسی بن عمر، از صالح بن سندی جمّال از كسی كه ذكرش نموده از كرام بن عمرو، وی گفت: حضرت ابو عبد الله(علیه السلام) فرمودند: ای كرّام! هر گاه اراده نمودی قبر حضرت حسین بن علی(علیه السلام) را زیارت كنی پس آن حضرت را با حالی غمگین و ناراحت و ژولیده و گرفته زیارت نما، زیرا او كشته شد در حالی كه غمگین و ناراحت و ژولیده و گرفته و گرسنه و تشنه بودند». همچنین در سخنی دیگر از آن حضرت(علیه السلام) نقل شده است که: «مَنْ أَرَادَ أَنْ یَكُونَ فِی كَرَامَةِ اللهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ فِی شَفَاعَةِ مُحَمَّدٍ ص فَلْیَكُنْ لِلْحُسَیْنِ زَائِراً یَنَالُ مِنَ اللهِ الْفَضْلَ وَ الْكَرَامَةَ (أَفْضَلَ الْكَرَامَةِ) وَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ لَا یَسْأَلُهُ عَنْ ذَنْبٍ عَمِلَهُ فِی حَیَاةِ الدُّنْیَا وَ لَوْ كَانَتْ ذُنُوبُهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ جِبَالِ تِهَامَةَ وَ زَبَدِ الْبَحْرِ إِنَّ الْحُسَیْنَ ع قُتِلَ مَظْلُوماً مُضْطَهَداً نَفْسُهُ عَطْشَاناً هُوَ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ وَ أَصْحَابُهُ»(٣٨)؛ (کسی که اراده کرده در کرامت الهی در روز قیامت قرار گیرد و در شفاعت محمد(صلی الله علیه وآله) جای داشته باشد، پس زیارت کننده اباعبدالله الحسین(علیه السلام) باشد!، بافضیلتترین کرامتها و بهترین ثوابها از طرف خداوند به او هدیه میشود و در زندگی دنیا، از گناه کردار او سوال نمیشود! اگر چه عدد گناهان او به تعداد ریگهای انبوه وکوههای مکه و کفهای دریا باشد. بدرستی که حسین بن علی(علیه السلام) مظلوم کشته شد و ستم شده بر او در حالی که او و خانوادهاش تشنه بودند».
امام رضا(علیه السلام)
امام رضا(علیه السلام) نیز با اشکهایی که بر قصیده «مدارس آیات» دعبل، از چشمان مبارک روان کرده، مهر تأییدی بر مسأله عطش زده است. این هنگامی بود که دعبل در حضور امام رضا(علیه السلام) ابیاتی را زمزمه کرد، که بیت زیر در این میان بود:
أَفاطِمُ لَوْ خِلْتِ الْحُسَیْنَ مُجَدَّلا
وَ قَدْ ماتَ عَطْشاناً بِشَطِّ فُراتِ(٣٩)
«ای فاطمه! كاش با حسینت در كربلا بودی، كه در كنار نهر فرات تشنه جان داد».
در بیان امام زمان(علیه السلام)
امام زمان(علیه السلام) نیز با قلبی که مملوّ از غم و اندوه است، با ندای: «فَمَنَعُوكَ المَاءَ وَ وُرودَهُ»؛ (پس آب و ورود بر آن را از تو منع كردند)(٤٠) در عزای جدّش به سوگ نشسته است.
در بیان حضرت زینب(علیها السلام)
حضرت زینب(سلام الله علیها) نیز هنگامی که اسراء را از کنار قتلگاه عبور میدادند این چنین فریاد و ناله سر داد: «بِأَبِی مَنْ نَفْسی لَهُ الْفِداءُ، بِأبِی الْمَهْمُومَ حَتّی قَضی، بِأبی الْعَطْشانَ حَتّی مَضی، بِأَبِی مَنْ شَیْبَتُهُ تَقْطُرُ بِالدِّماءِ»؛ (پدرم فدای آن كس كه جانم فدای او باد. پدرم فدای آن كس كه با دل پرغصّه جان سپرد، پدرم فدای آن كس كه با لب تشنه شهید شد، پدرم فدای آن كس كه از محاسنش خون میچكد).(٤١)
حضرت عبّاس(علیه السلام)
هنگامی که عبّاس بن علی(علیه السلام) از امام حسین(علیه السلام) اجازه میدان خواست، امام(علیه السلام) به ایشان فرمود: «إِذا غَدَوْتَ إِلَی الْجِهادِ فَاطْلُبْ لِهوُلاءِ الاْطْفالِ قَلیلا مِنَ الْماءِ»، (هم اینک که قصد رفتن به میدان داری، برای این کودکان آبی مهیّا کن). عباس(علیه السلام) که صدای ناله و العطش طفلان و کودکان حرم به گوشش رسید، بیدرنگ مشک را برداشت و سوار بر اسب شد و در ضمن درگیری با سربازان دشمن خود را به شریعه رساند. «هنگامی كه خواست مقداری آب بیاشامد تشنگی امام حسین(علیه السلام) و اهل بیتش را به خاطر آورد، آب را روی آب ریخت، مشكش را پر كرد: فَلَمّا أَرادَ أَنْ یَشْرَبَ غُرْفَةً مِنَ الْماءِ ذَكَرَ عَطَشَ الْحُسَیْنِ وَأَهْلِ بَیْتِهِ فَرَضَّ الْماءَ وَمَلاَ الْقِرْبَةَ» آنگاه مشک را بر دوش راست خود انداخت و به سوی خیمه رهسپار شد ...(٤٢).
در بیان حضرت علی اکبر(علیه السلام)
حضرت علی اکبر(علیه السلام) در حالی که رجزهای حماسی می خواند به سپاه اموی حمله کرد. چون بسیاری از آنان را به هلاکت رساند، تشنگی بر آن حضرت چیره شد. نزد پدر آمد و عرض کرد: «یا أبَهْ! ألْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنی، وَ ثِقْلُ الْحَدیدِ أَجْهَدَنی، فَهَلْ إِلی شَرْبَة مِنْ ماء سَبِیلٌ أَتَقَوّی بِها عَلَی الاْعْداءِ»(٤٣) ؛ (پدر جان! تشنگی مرا از پای درآورد و سنگینی سلاح ناتوانم ساخت. آیا جرعه آبی هست كه بتوانم بنوشم و به جنگ ادامه دهم؟!).
آمده است که امام(علیه السلام) با شنیدن سخن امّ کلثوم در مورد تشنگی علی اصغر(علیه السلام) طفلش را گرفت و به سوی دشمن روانه شد و فرمود: «یا قَوْمِ قَدْ قَتَلْتُمْ أَخی وَ أَوْلادی وَ أَنْصارِی وَ ما بَقِی غَیْرُ هذَا الطِّفْلِ، وَ هُوَ یَتَلَظّی عَطَشَاً مِنْ غَیْرِ ذَنْب اَتاهُ إِلَیْكُمْ، فَاسْقُوهُ شَرْبَةً مِنَ الْماءِ»؛ (ای مردم! شما برادر و فرزندان و یارانم را كشتید و كسی جز این طفل كه بی هیچ گناهی از تشنگی میسوزد، نمانده است، او را با جرعه آبی سیراب كنید).(٤٤)
بخش بعدی را اینجا ببینید
پانوشتها:
(٢٨) . دلائل الإمامة، محمد بن جریر بن رستم طبری ، ص١٠٢، خبر لیلة الزفاف ؛ نوادر المعجزات فی مناقب الأئمة الهداة علیهم السلام ، محمد بن جریر بن رستم طبری ، ص٢١٩، خبر لیلة الزفاف؛ فضائل أمیرالمومنین(ع)، ابن عقده كوفی ، ص١٠٨، الفصل السادس عشر زواجه علیه السلام بفاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه و آله؛ ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، سید نعمت الله جزائری ، ج ١، ص١٧٤، تفسیر(فتلقی آدم من ربه كلمات).
(٢٩) . المُنتخب فی جمع المراثی والخطب، الشّیخ فخر الدّین الطریحی النّجفی، ص ١٨٧و١٨٨.
(٣٠) . بحار الأنوار، مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی ، محقق / مصحح جمعی از محققان ، ج ٤٤، ص٢٦٦، باب ٣١ ما أخبر به الرسول و أمیرالمومنین و الحسین صلوات الله علیهم بشهادته صلوات الله علیه ؛ مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، سید هاشم بحرانی ، ج ٣، ص١٤٠، الثامن عشر و خمسمائة إخباره - علیه السلام - بأن الحسین - علیه السلام - یقتل عطشانا .
(٣١) . مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، سید هاشم بحرانی ، ج ٤، ص٢١٦، الخامس و الثمانون و مائة إخباره - علیه السلام - بأن اصحابه یقتلون فی غد و ابن اخیه القاسم و ابنه عبدالله، حدیث ٢٩٥. همچنین رجوع كنید به : نفس المهموم فی مصیبة سیدنا الحسین المظلوم و یلیه نفثة المصدور فیما یتجدد به حزن العاشور، شیخ عباس قمی ، ص٢٠٨، فصل(فی ذكر وقائع لیلة عاشوراء) .
(٣٢) . به نقل از: لهوف ، سید ابن طاوس ، مترجم: سید ابوالحسن میرابوطالبی ، ص١٥٠، شهادت علی اصغر علیه السلام ؛ شجرة طوبی، الشیخ محمد مهدی الحائری، ج٢، ص٤٠٣.
(٣٣) . حیاة الإمام زین العابدین علیه السلام ، باقر شریف قرشی ، دار الأضواء، ج ١، ص١٦٦، مواراته للجثث الطاهرة؛ مقتل الحسین علیه السلام، عبدالرزاق مقرّم ، ص٣٣٧، الدفن ... .
(٣٤) .الإمام السجاد جهاد و أمجاد، حسین الحاج حسن ، ص١٧٤، خطبته فی المدینة.
(٣٥) . كامل الزیارات ، ابن قولویه، جعفر بن محمد، محقق / مصحح: امینی، عبدالحسین ، ص١٦٨، الباب التاسع و الستون أن زیارة الحسین ع ینفس بها الكرب و تقضی بها الحوائج ؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ، نوری، حسین بن محمدتقی ، محقق / مصحح: موسسة آل البیت علیهم السلام ، ج ١٠، ص٢٣٩، ٢٦ باب تأكد استحباب زیارة الحسین بن علی ع و وجوبها كفایة .
(٣٦) . اللهوف علی قتلی الطفوف ، سید ابن طاوس ، ص٢٠٩، المسلك الثالث فی الأمور المتأخرة عن قتله صلوات الله علیه.
(٣٧) . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ، نوری، حسین بن محمدتقی ، محقق / مصحح: موسسة آل البیت علیهم السلام ،ج ١٠، ص٣٤٩، ٦٠ باب أنه یستحب لمن أراد زیارة الحسین ع أن یصوم ثلاثا آخرها الجمعة ثم یغتسل لیلتها و یخرج علی غسل تاركا للدهن و الطیب و الزاد الطیب ملازما للحزن و الشعث و الجوع و العطش؛ كامل الزیارات ، ابن قولویه، جعفر بن محمد، محقق / مصحح: امینی، عبدالحسین ص١٣١، الباب الثامن و الأربعون كیف یحب أن یكون زائر الحسین بن علی .
(٣٨) . كامل الزیارات ، ابن قولویه، جعفر بن محمد، محقق / مصحح: امینی، عبدالحسین ص١٥٣، الباب الثانی و الستون أن زیارة الحسین ع تحط الذنوب ؛ بحار الأنوار، مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی ، محقق / مصحح جمعی از محققان ، ج ٩٨، ص٢٧، باب ٤ أن زیارته صلوات الله علیه یوجب غفران الذنوب و دخول الجنة و العتق من النار و حط السیئات و رفع الدرجات و إجابة الدعوات .
(٣٩) . بحار الأنوار، مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی ، محقق / مصحح جمعی از محققان ، ج ٤٥، ص٢٥٧، باب ٤٤ ما قیل من المراثی فیه صلوات الله علیه .
(٤٠) . بحار الأنوار، مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی ، محقق / مصحح جمعی از محققان ، ج ٩٨، ص٣٢١، باب ٢٤ كیفیة زیارته صلوات الله علیه یوم عاشوراء .
(٤١) . بحار الأنوار، مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی ، محقق / مصحح جمعی از محققان ، ج ٤٥، ص٥٩، بقیة الباب ٣٧ سائر ما جری علیه بعد بیعة الناس لیزید بن معاویة إلی شهادته صلوات الله علیه؛ اللهوف علی قتلی الطفوف ، سید ابن طاوس ، ص١٣٤، المسلك الثانی فی وصف حال القتال و ما یقرب من تلك الحال.
(٤٢) . بحار الأنوار، مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی ، محقق / مصحح جمعی از محققان ، ج ٤٥، ص٤١، بقیة الباب ٣٧ سائر ما جری علیه بعد بیعة الناس لیزید بن معاویة إلی شهادته صلوات الله علیه .
(٤٣) . كتاب الفتوح، أبومحمد أحمد بن اعثم الكوفی، تحقیق علی شیری ج ٥، ص١١٥، و هذه تسمیة من قتل بین یدی الحسین من ولده و إخوانه و بنی عمه رضی الله عنهم؛ بحار الأنوار، مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی ، محقق / مصحح جمعی از محققان ، ج ٤٥، ص٤٣، بقیة الباب ٣٧ سائر ما جری علیه بعد بیعة الناس لیزید بن معاویة إلی شهادته صلوات الله علیه.
(٤٤) . ینابیع المودة لذوالقربی ، سلیمان بن ابراهیم قندوزی ، ج ٣، ص٧٩، [مقتل عبدالله الرضیع علیه السلام].
منبع: ماهنامه بلیغ، سال دوم، شماره نهم، مهر ١٣٩٥