علت غیرمادی زلزله
زلزله در طول علت های مادی یک سری علت های غیرمادی هم دارد که آن ها علت های متوسط و بعید هستند . بر ماست که نگاهمان را از این علت های قریب یک مقدار جلوتر ببریم. اگر زلزله تنبیه جامعه باشد لزوماً به این معنا نیست که تنبیه آن افرادی است که کشته شدند.
زلزله بم که سالها پیش اتفاق افتاد برای ملت ایران یک لطف و یک باران رحمت الهی بود که بر ملت ایران بارید. دراین فرصت کوتاه نمی خواهیم در جنبه های دیگر وارد شویم. آنچه که مسلم است اینکه باعث بیداری و توجه ملت شد . ظهور و بروز آن وحدت ، انسجام، صمیمیت، ایثار و فداکاری و چیزهایی از این قبیل بود که چیزهای کوچکی نبود که در بین مردم به وجود آمد.
البته یک عده متاسفانه آنجا فدا شدند البته همیشه در طول تاریخ این گونه بوده است. امام حسین (علیه السلام) و یارانش در کربلا به شهادت رسیدند تا دیگران از آن حادثه بهره های معنوی ببرند. در اینجا هم عده ای از دنیا رفتند، عده ای خسارت دیدند اما فایده های فراوانی هم برای خودشان و هم برای دیگران داشت .
علاوه بر تلاش های علمی که می تواند یکی از علل این حوادث باشد ، جبرانی است که خداوند برای افراد بی گناه در این حادثه ها در نظر گرفته است. روز قیامت وقتی پاداش وجبران الهی این افراد مشاهده می شود دیگران هم آرزو می کنند کاش ما هم به جای آنها بودیم . زیرا وقتی زلزله می آید تفکیک نمی کند بلکه همه ، اعم از گناهکار و بی گناه حتی بچه های کوچک را می کشد. اما خداوند برای بی گناهان به خاطر حادثه ای که برایشان رخ داده جبران می کند.
پس این طور نیست که به آنها ظلم بشود. اگر مومن باشند و گناه نداشته باشند خداوند عوض این حادثه را در آخرت به آن ها خواهد داد . این سخن از مسلمات اعتقادات مسلمانهاست زیرا این حوادث باعث تنبیه ، بیداری ، تضرع ، ابتهال و توبه می شود.
نکته دیگری که لازم است اشاره شود و نکته مهمی است این حقیقت است که این بلایای طبیعی مصائب خود ساخته است. یعنی ما تأیید می کنیم که اینها به دست خود ، این کار را کردند ما گناه را به گردن باران ، زمین و ... نمی اندازیم. به گردن کسانی می اندازیم که جنگل را از بین بردند یا پوشش گیاهی باید درست می کردند.
البته در این ریشترهای پایین تر بله ، همان طور که گفتیم تکلیف هم داریم که یاد بگیریم چگونه مهار کنیم. اما آنچه که تأکید می کنم این است که این مصائب را بشر با دست خودش می سازد چه با گناهش، چه با کوتاهیش، چه با جهلش، چه با غفلتش و چه با مسائل طبیعی هر چه هست خودش می سازد.
بنابراین ما گناه را نه به گردن باران می اندازیم، نه به گردن زمین و نه به گردن خدا. بلکه می گوئیم اینها مصائب خود ساخته است. حالا خود ساخته چطور؟ یا با اعمال بدمان این کار را کردیم یا با کوتاهی هایمان.
آیا همه بلایا، واقعا بلا هستند؟
ما معتقدیم اگر نکات علمی مراعات بشود بسیاری از این بلاها اثرش کمتر می شود. معتقدیم اگر انسان خوب بشود خداوند نه تنها در زمین برایش زلزله ایجاد نمی کند بلکه برکات خدا از آسمان و زمین بر او می بارد " و لو أنّ أهل القریء امنوا و اتقوا لفتحناعلیهم برکات من السماء و الارض " ولی آنها این کار را نکردند و آیات الهی را تکذیب کردند و نتیجه اش این شد.
اگر انسان ها اهل ایمان وتقوا بودند نه تنها زمین آنها را به این شکل نابود نمی کرد بلکه برکاتش را کامل در اختیارشان می گذاشت و آسمان نیزهمه برکاتش را برآن ها می بارید.
در روایات آمده که اگر صله رحم شود عمر طولانی می شود یا مواردی که در کتاب ها در باره زندگی عرفا نوشته اند که به کسی توصیه کردند برو مادرت را راضی کن فلان مشکل مادیت حل می شود و با انجام همین عمل (راضی کردن مادر) مشکل حل شده.
اگر این موضوع پیگیری شود علت و تبیین مادی هم دارد. مومنین خلقت را چند لایه می بینند بدون اینکه منکر هیچ یک از مسائل باشند و این عمق نگاه مومن را می رساند.
اما متاسفاته گاهی فقط به علت های قریب نگاه می شود در حالی که در طول این علت، علت های دیگری هم وجود دارد. اگر نگاه ما نگاه ماورائی و مومنانه باشد تنها منحصر به علتهای طبیعی نمی شویم. اقلاً شیعه این گونه است، شیعه واقعاً اعتقاد دارد که آتش می سوزد و واقعاً اعتقاد دارد که میکروب بیمار می کند و دارو شفا می دهد.
اگر از حضرت ابراهیم (علیه السلام) سوال می کنند خدایت کیست می فرماید: " ربی الذی یحیی و یمیت " ، " اذا مرضت فهو یشفین " ، " الذی یطعمنی و یسقین " معنای این عبارات این نیست که حضرت ابراهیم ( علیه السلام) وقتی تشنه اش می شد مثلاً می گفت: خدایا من تشنه ام یا گرسنه می شد دعا می کرد می گفت: خدایا من گرسنه ام سیرم کن یا وقتی مریض می شد می گفت: خدایا من مریض شدم. ایشان هم دارو مصرف می کرد ، هم غذا وهم آب می خورد. اما او می خواست که نگاه ها را از این دارو و آب و این علت های مادی و طبیعی و قریب ببرد به سوی علت های متوسط و علت های بالا.
اگر در یک جمله بخواهیم بگوئیم حوداث، حوادث خود ساخته است . معنای این سخن این است که همه کسانی که نابود شدند خود باعث این حادثه بودند. کربلا را مردم به وجود آوردند اما معنایش این نیست که خود امام حسین (علیه السلام) مقصر بوده. زلزله هم دست ساخته خود انسان هاست اما معنایش این نیست که خود مردم آن منطقه زلزله را به وجود آوردند .
نکته آخر اینکه اگر ژاپن یا هر کشور دیگری جلوی عذاب ها یی مثل زلزله را گرفتند آیا عذاب فقط اینهاست؟ سارس عذاب نیست. ایدز عذاب نیست. بیماری هایی که خانواده ها را از نظر روانی از هم می پاشد اینها همه به نوعی عذاب هستند. عذاب های الهی یکی، دو تا نیست که بگوئیم می شود کلاً جلوی این عذاب ها را گرفت.
از طرفی آیا ژاپن که الان زلزله های 8 ریشترو بیشتر را مهار می کند آیا زلزله ای که در قیامت می آید به طوری که کوه ها را مثل پشم زده می کند ، کوه ها و صخره های عظیم را خورد و در هم ریخته می کند را می تواند کنترل و مهار کند؟
البته نکات دیگری هم هست که از حوصله این نوشتار خارج است.
خلاصه سخن
به طور کلی اعمال ما باعث این بلاهاست. چه اعمال طبیعی و کوتاهیهای طبیعی ما در ساختن خانه ها، مراعات نکردن مقررات و مراعات نکردن اصول عقلی و علمی و چه آن اعمال زشت و گناهانی که آثار وضعی و آثار خاص خودشان را دارند. پس باید کاری کنیم که زمینه این امور را به وجود نیاوریم . گناهی نکنیم که باعث این تنبیهات بشود. خواه این گناه در کوتاهی های علمی و طبیعی باشد ، خواه در کوتاهیهای تکالیف الهی مثل گناهانی که اشاره شد.
منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف