نابودی هویت سربداران
شبكه تماشا از ابتدای هفته پیش سریال سربداران را با تیتراژی جدید روی آنتن فرستاده ؛ اتفاقی که اعتراض کارگردان را به همراه داشته است.
این هم از اتفاقات جالب و قابل تاملی است كه در تلویزیون رخ می دهد: تیتراژ ابتدایی سریال «سربداران» تغییر كرده و تتیراژ پایانی به طور كامل حذف شده و به سبك آثار خیلی قدیمی با اتمام هر قسمت كلمه پایان روی تصویر نقش می بندد. حدس مان نزدیك به یقین بود كه این تغییر بدون هماهنگی با كارگردان و توسط خود شبكه تماشا رخ داده اما برای اطمینان سراغ محمد علی نجفی رفتیم تا ماجرا را از زبان او بشنویم. با تعجب می گوید :«روحم خبر ندارد و هیچ گونه هماهنگی با من نشده». نجفی در خلال گفت و گویش ، نقبی به وضعیت تلویزیون و سینما می زند و اوضاع نابسامان فرهنگی را تلخ تر از عدم رعایت حق مولف می داند.
از آن تیتراژ به این تیتراژ
سریال «سربداران» از جمله آثار ماندگار و خاطره انگیز تلویزیون است كه سال 63 پخش شد و خیلی ها را با خود همراه كرد. آمیختگی داستان شیخ حسن جوری با اتفاقات زمانه حس همراهی بینندگان را بیشتر كرده بود و هر هفته خیل مشتاقان را پای تلویزیون می نشاند تا سرنوشت شیخ و قاضی شارح و تركان خاتون و دیگران را به تماشا بنشینند. تیتراژ ابتدای سریال قرابتی تماتیك با داستان داشت ؛ بعد از آن كه تصویر شخصیت ها و نام شان در تیتراژ قرار می گرفت، سنگواره می شدند و این گونه تكرار تاریخ در اذهان تداعی می شد. «سربداران» به لطف گسترش شبكه های دیجتیال بازپخش كم نداشته اما همیشه با همان تیتراژ كه هویت آن است روی آنتن رفته. این بار شبكه تماشا كیفیت تصویری سریال را ارتقا داده اما تتیراژ ابتدایی را حذف كرده و از سنگواره خبری نیست و فقط تصویر شخصیت ها مورد استفاده قرار گرفته است.
روحم خبر ندارد
صدها نفر شبانه روز با نبودن هیچ امكاناتی زحمت كشیدند و تیتراژ سربدارتن را با امكانات بسیار بسیار ابتدایی ساختیم. دوربین شانزده میلمیتری بود؛ چه مصیت ها كشیدیم ، چه مرارت ها تحمل می كردیم تا نگاتیو بیاید و هول و ولا داشتیم كه نتیجه چه شده.راستش حالا كه با یك اثر این طور برخورد می كنند با خودم فكر می كنم باید به این باور برسیم شرایط فرهنگی سیر نزولی دارد و آئینه آن هم سینما و تلویزیون است
ماجرا را با محمد علی نجفی در میان می گذاریم و می پرسیم تیتراژ زیر نظر شما تغییر كرده یا شبكه تماشا بدون مشورت و هماهنگی با كارگردان این كار را انجام داده است؟ با تعجب پاسخ می دهد:« نه ؛ اصلا روحم قرار ندارد. اصلا تیتراژ «سربداران» كاری نمونه و زبانزد در زمان خودش بوده. » كمی مكث می كند و می گوید:« بعد از ساخت یك اثر متاسفانه دیگر كاری به كار سازنده و مولف ندارند. همین اتفاقات است كه بیننده ها را به سمت شبكه هایی مثل جم رخ می دهد.یعنی فرهنگ و هنر بی اعتبار شده و كاری هم حداقل از دست ما بر نمی آید.»
قصه ساخت یك تیتراژ
از نجفی می پرسیم تیتراژ «سربداران» ایده خودتان بود؟ و اصلا در چه شرایطی ساخته شد:« اكبر عالمی كه آن زمان رئیس لابراتور صدا و سیما بود چند ماه روی آن كار كرد. من با ایشان صحبت كردم و گفتم سریال، تاریخ را بهانه كرده برای بیان حرف های روز. دلم می خواهد این آدم ها سنگ واره شوند. پرسیدم امكان دارد شخصیت ها سنگ واره شوند و دوباره زنده شوند؟ گفت تلاش مان را می كنیم. یك روز زنگ زد كه بیا لابراتوار نتیجه كار را ببین. باور كنید وقتی دیدم اشك توی چشم هایم جمع شد و بوسیدمش و گفتم اكبر جان این را فراموش نمی كنم. » و حتما خاطراتان هست كه موسیقی فرهاد فخرالدینی بر جذابیت و ماندگاری تیتراژ افزود. البته موسیقی در نسخه كنونی حذف نشده است.
خون دل ها خوردیم
بعد از خاطره نگاری محمد علی نجفی می خواهیم از شرایطی كه تیتراژ ساخته شده تعریف كند. با امكانات آن زمان چه مسیری طی شد تا «سربداران» به این تیتراژ رسید؟:«صدها نفر شبانه روز با نبودن هیچ امكاناتی زحمت كشیدند و تیتراژ را با امكانات بسیار بسیار ابتدایی ساختیم. دوربین شانزده میلمیتری بود؛ چه مصیت ها كشیدیم،چه مرارت ها تحمل می كردیم تا نگاتیو بیاید و هول و ولا داشتیم كه نتیجه چه شده.» نجفی بلافاصله ادامه می دهد: «راستش حالا كه با یك اثر این طور برخورد می كنند با خودم فكر می كنم باید به این باور برسیم شرایط فرهنگی سیر نزولی دارد و آئینه آن هم سینما و تلویزیون است.»
جرم توی روز روشن
شاید تلویزیون می گوید «سربداران» محصول خودم است و هر كاری دوست دارم با آن می كنم. نجفی در برابر این فرضیه چنین جواب می دهد:« اگر در كشوری كه صاحب كپی رایت است این اتفاق رخ می داد، جرم محسوب می شد. مثل این است كه نویسنده ای كتابی بنویسد بعد چاپخانه بگوید من هر كاری دلم خواست بامتن آن می كنم ؛ چون چاپش كرده ام!«محصول من است» یعنی چه؟ اصلا تلویزیون كیست كه چنین ادعایی می كند؟» نكته دیگر این كه با حذف تیتراژ پایانی نام بسیاری از عوامل فنی كه در تولید سریال زحمت كشیده اند، از بین رفته:« وقتی شما صد را داشته باشی ، نود و نه در دل آن است. می گوید محصول من است و هر كاری بخواهم می كنم. همان موقع نمی دانید چه اتفاقاتی برای سریال افتاد؛ چیزی كه شما دیدید با آن چه من ساختم كلی تفاوت داشت. با همه این تفاسیر تماشاچی با آن ارتباط گرفت.»
اشتباهات تیتراژ جدید
اشكال بزرگ تیتراژ جدیدی كه شبكه تماشا ساخته، اشتباهات موجود در آن است. بی دقتی موقع طراحی باعث شده نام علی كسمایی دوبلور فقید و سرپرست گویندگان «سربداران» با حذف یك حرف در تیتراژ قید شود و حالا روبروی نام او اینطور نوشته شود: سرپرست گویندگان: «علی كمایی.» علی ژکان و اصغر هاشمی هم دستیار كارگردان هستند كه به عنوان گروه كارگردانی از آن ها نام برده شده. نجفی می گوید:« واقعا نمی دانستم سریال پخش می شود و اصلا برایم دیگر مهم نیست.«سربداران» مخاطب خودش را داشته و داستان آن مگر برای نسل امروز مهم است كه اشتباهات تیراژ مهم باشد؟! اصلا نمی دانند قاضی شارع یعنی چی، جنگ مذهب علیه مذهب یعنی چی، و .. آن ها اساسا با این مقولات كاری ندارند.» نجفی به كنایه می گوید:«اسم همه را به عنوان كارگردان بنویسند؛ این كه مهم نیست .مهم این است كه چه اتفاقی در تاریخ تلویزیون ایران رخ داده كه با استقرار یك نظام مذهبی سوژه ای طرح كنی كه بتوانی جنگ مذهب علیه مذهب را هشدار دهی.»
مسیر غلط سینما و تلویزیون
بخش پایانی این گفت و گو را به دردل ها محمد علی نجفی اختصاص می دهیم. گلایه های فیلمساز باسابقه ای كه پایگاه فكری او مشخص است، از وضع سینما و تلویزیون جای تامل دارد:« من دیگر بی تفاوت شده ام؛ سینما و تلویزیون آئینه جامه است وقتی این اتفاقات می افتاد (مثل تغییر تیتراژ یك اثر) می توان متوجه شد جامعه چه میسری طی می كند. زمان شاه قبل از هر اعتصاب و اعتراضی سینما متوقف شد. 100 فیلم در سال شد 10 فیلم. یعنی سینمای ایران آئینه جامعه است؛ یك سری فیلم های متفاوت هم ساخته می شوند مثل گل هایی هستند كه در كویر روئیده اند ولی بستر سینما و تلویزیون متاسفانه سیری طی می كند كه آدم نمی داند انتهایش چه خواهد شد؟ وقتی من شاهدم خانواده های سنتی مثل اصفهان ، یزد و ... مهمانی های شان را بر اساس برنامه های شبكه جم تنظیم می كنند معلوم است چه اتفاقی دارد رخ می دهد... .»
منبع: هفت صبح/احمد رنجبر