تبیان، دستیار زندگی
کتاب داستان «نفس بلند» نوشته علی اصغر عزتی پاک توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«نفسِ بلند» به کتابفروشی‌ها رسید

کتاب داستان «نفس بلند» نوشته علی اصغر عزتی پاک توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شد.

بخش کتاب و کتاب خوانی تبیان
title

کتاب داستان «نفس بلند» نوشته علی اصغر عزتی پاک به تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شده است. تصویرگری این کتاب توسط وجیهه گلمزاری انجام شده است.

داستان این کتاب درباره بچه‌های یک محله است که قصد دارند برای ایام نیمه شعبان، جشن و مراسم گرامیداشت برگزار کنند. اما ورود یک فرد غریبه، برنامه‌ریزی‌های بچه‌های محله را به هم می‌زند و...

نامه، کوچه، تصمیم مهم، پزشک، پول، نفس بلند، بخش‌های مختلف این داستان هستند.

عزتی پاک، پیش از این کتاب‌های «می‌مانم پشت در»، «زود برمی‌گردم»، «موج فرشته» و «باغ کیانوش» را در کارنامه دارد. این نویسنده با این کتاب‌ها، جوایز کتاب سال حوزه هنری، جایزه دوسالانه ادبیات کودک و نوجوان ایران و کتاب سال سلام را به خود اختصاص داده است.

در قسمتی از کتاب «نفس بلند» می‌خوانیم:

غروب روز قبل از جشن نیمه شعبان، تنها نشسته بودم توی هال. حوصله‌ام سر رفته بود، اما جرات نمی‌کردم بروم بیرون. با این که هوای بیرون بد نبود، باز هم بابام اجازه نداده بود بروم کوچه. می‌گفت نگاه نکن که هوا آرام است، یک دفعه می‌بینی باد آمد و گرد و غبار را فرستاد داخل سینه‌ات. مامان داشت تو آشپزخانه برایم میوه آماده می‌کرد.

بلند شدم رفتم پشت پیشخوان. مامان سیب‌های زرد و سه تا موز را چید توی ظرف شیشه‌ای. من نگاه کردم به تصویر بالای شیر ظرف‌شویی. دو بچه خیلی کوچکی که در منظره روی کاشی‌ها، در کنار درخت سرو نشسته بودند، چشمم را گرفت. چند سال بود که آرزو داشتم کاش من جای آن ها بودم.

بچه‌تر که بودم، یادم است یک روز از مامان پرسیدم: «این جا کجاست مامان؟» مامان هم نگاه کرد به دره بزرگ و رود و زن کوزه به دست، و گفت: «جایی که همه آدم‌ها دوست دارند یک روزی بروند آن جا!» پرسیدم: «آخرش می‌روند یا نه؟» مامان بدون این که برگردد طرف من، گفت: «لازم نیست بروند. من فکر می‌کنم یک روزی همه دنیا همین شکلی می‌شود مصطفی؛ خیلی زود!» پرسیدم: «چطوری؟» مامان این بار نگاهم کرد: «خدا نقشه‌اش را کشیده عزیزم. البته فقط یک کمی‌اش را به ما گفته. خدا یک نفر را برای آباد کردن دوباره دنیا نگه داشته!» و خندید.

این کتاب با ۳۲ صفحه مصور، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۰ هزار ریال منتشر شده است.


منبع: خبرگزاری مهر

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .