چرایی عدم حمایت امام سجاد از قیام حَرّه
از وقایع وحشتناک عصر امام سجاد علیه السلام که به دست عمال جنایتکار اموی و در مدینه صورت گرفت، واقعه ای است که در تاریخ اسلام به نام «واقعه ی حره» شهرت دارد.
هنگامی که عبدالله بن زبیر، برادرش، عمرو بن زبیر را کشت، در خطبه ای از یزید بد گفت و سپس مردم را به نافرمانی از یزید و جهاد با او فراخواند و در نامه ای که به مردم مدینه نوشت، آن ها را به این امر فراخواند و به دنبال آن، حجازی ها اطاعت او را گردن نهادند. عبدالله بن مطیع نیز از طرف ابن زبیر، از مردم مدینه برای او بیعت گرفت. یزید از جریان باخبر شد و از عثمان بن محمد، کارگزار خود در مدینه، خواست تا گروهی از بزرگان مدینه را برای دلجویی نزد یزید بفرستد. حاکم مدینه گروهی از بزرگان شهر را از جمله منذر بن زبیر بن عوام، عبدالله بن ابی عمرو بن حفص بن مغیره مخزومی و عبدالله بن حنظله را نزد یزید فرستاد. این سه نفر به شام رفته و مورد احترام و اکرام یزید قرار گرفتند و یزید به منذر بن زبیر صد هزار درهم و به دو نفر دیگر، پنجاه هزار درهم، بخشید.(1) زمانی که این گروه بازگشتند به جای تعریف و تمجید از یزید از وی بدگویی کردند و گفتند: از نزد مردی فاسق آمدیم که دین ندارد، شراب می خورد و بر طنبور می کوبد، بردگان نزد او می نوازند و با سگان بازی می کند پس با مردم بر سر خلع یزید از خلافت،پیمان بستند و عبدالله بن حنظله را به رهبری قیام انتخاب کردند.
عامل به وجود آمدن واقعه
عامل اساسی وقوع این جریان، تبلیغات حزبی زبیر و گرایش مردم به آنان بود، زیرا مردم حجاز، خصوصا مردم مدینه، که گرایش به خلیفه اول و دوم داشتند و شریک جرم در قتل خلیفه سوم بودند، نزد امویان از مقبولیتی برخوردار نبودند. علاوه بر این، اهل مدینه، در عهد خلافت عمر از بذل و بخشش های فراوان برخوردار بودند.
در این میان، ظهور ابن زبیر در صحنه های سیاسی و تمایل حجازیان به او و ضعف امویان در حجاز، عامل دیگری برای شورش اهل مدینه بر ضد یزید بود گفته شده که اخراج بنی امیه از این شهر توسط مردم مدینه، به امر عبدالله بن زبیر صورت گرفت.
هنگامی که خبر شورش مردم مدینه و اخراج امویان به یزید رسید، مسلم بن عقبه ی مری را - که مردی سالخورده و از سرسپردگان دربار بنی امیه بود - همراه با پنج هزار تن برای سرکوبی نهضت، به مدینه اعزام کرده و به وی گفت: به آنان سه روز مهلت بده؛ اگر تسلیم نشدند، با آنان جنگ کن و وقتی پیروز شدی، سه روز هر چه دارند (از اموال و اثاثه ی منزل و سلاح و طعام) همه را غارت کن و در اختیار سپاه بگذار سپاه شام به مدینه یورش برد و بعد از وقوع جنگ خونینی بین دو گروه و کشته شدن رهبران نهضت، قیام شکست خورد. مسلم دست سپاهیان خود را به مدت سه روز، در کشتن مردم و غارت شهر بازگذاشت و شامیان، جنایاتی را مرتکب شدند که قلم از بیان آن شرم دارد، تا آن جا که مسلم را به خاطر این جنایات، «مسرف» نامیدند. پس از پایان قتل و غارت، مسلم از مردم به عنوان «برده ی یزید» بیعت گرفت.(2)
چرا امام سجاد با قیام مدینه همراه نشد؟
قیام حره، نقاط مثبتی را دربر داشت که برخی از آن ها عبارتند از:
1. قیام ضد اموی بود و انگیزه در آن ساقط کردن خلیفه ای فاسد، ستمگر و بی لیاقت مانند یزید بود.
2. مردانی عابد و زاهد، رهبری حرکت را عهده دار بودند.
اما این قیام دارای نقاط منفی ای بود که به دلیل وجود آن ها، امام علیه السلام از شرکت در قیام، امتناع ورزید:
1. حرکت مزبور از ماهیت اصیل شیعی برخوردار نبود و دقیقا در خط زبیریان حرکت می کرد. زیرا - چنان که قبلا نوشته شد - عبدالله، نفوذ زیادی میان صفوف شورشیان داشت و امام علیه السلام نمی خواست افراد قدرت طلبی چون عبدالله، ایشان را پل پیروزی قرار دهند.
از سوی دیگر، یزید نیز از اهل مدینه دل خوشی نداشت؛ زیرا قاتلان پدران وی در جنگ بدر و غیر آن، از انصار بودند. هم چنین اهل مدینه در شورش علیه عثمان و کشتن او، نقش اساسی داشتند و شعار سپاه شام نیز در این جنگ «یا لثارات عثمان» (ای خونخواهان عثمان) بود. (2)
2. رهبری این نهضت - چنان که گذشت - با عبدالله بن حنظله بود و در این باره از امام علیه السلام هیچ گونه نظرخواهی نشده بود؛ اما چون رهبران شورش افرادی مؤمن و صالح بودند و انتقادها و اعتراض های آنان به حاکمیت یزید به جا و کاملا درست بود، امام علیه السلام حرکت آن ها را تخطئه نکرد؛ از این رو همین عدم مخالفت، یک موضع گیری مثبت به سود آنان تلقی می شود.
3. از بزرگ ترین اشتباهات سران قیام حره این بود که - مانند ابن زبیر، که مرکز شورش خویش را شهر مکه قرار داده بود - شهر مدینه را مرکز حرکت قرار داده و با این عمل، نهایت اهانت و هتک حرمت را در حق شهر پیامبر صلی الله علیه و آله روا داشتند؛ در حالی که این عمل مورد تأیید ائمه علیهم السلام نبود. چنان که امام حسین علیه السلام در جریان قیامش، به منظور جلوگیری از خونریزی در خانه خدا و حفظ حرمت کعبه و مکه، این شهر را ترک کرد.
نتیجه:
با ارزیابی اوضاع و ملاحظه ی اختناق شدیدی که پس از شهادت امام حسین علیه السلام به وجود آمده بود، امام سجاد علیه السلام شکست نهضت مدینه را پیش بینی می کرد و می دید که کم ترین همکاریش با مبارزین، خطرناک ترین پیامدها را برای شیعه، به دنبال خواهد داشت؛ خود و یارانش کشته خواهند شد و باقیمانده ی نیروهای تشیع از بین می رود، بدون آن که نتیجه ای حاصل شود. بنابراین، حفظ اقلیت شیعه برای آینده، امام علیه السلام را از شرکت در چنان قیامی بازمی داشت.
پی نوشت ها:
(1).تاریخ طبری، ج۵، ص ۴۹۰
(2).مسعودی، مروج، ج ۳، ص۲۶۷
(3).نقش امام سجاد در رهبری شیعه، ص47