تبیان، دستیار زندگی
نمونه بارز و انکارناپذیر تعقل و تفکر را می توان در نهضت عاشورا دریافت، آن جا که حر بن یزید ریاحی با یک لحظه تفکر و اندیشه، حق را دریافت و سعادت ابدی را به دست آورد، اما در همان صحنه افرادی بودند که سال ها نماز و روزه مستحبی و شب زنده داری را در کارنامه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عاقبت بخیری، نتیجۀ لحظاتی تفکر!!

نمونه بارز و انکارناپذیر تعقل و تفکر ‌را می‌توان در نهضت عاشورا دریافت، آن‌جا که حر بن یزید ریاحی با یک لحظه تفکر و اندیشه، حق را دریافت و سعادت ابدی را به دست آورد، اما در همان صحنه افرادی بودند که سال‌ها نماز و روزه مستحبی و شب ‌زنده داری را در کارنامه خویش داشتند، اما چون از سر اندیشه نبود، هیچ سودی برایشان نداشت.

فرآوری: آمنه اسفندیاری-بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
تفکر و تعقل

«تفكّر» كه در لغت به معنای اندیشیدن است، با تأمّل و تدّبر، هم معناست. اهمیت بحث «تفكّر» از دو جهت است: نخست اینكه تفكّر، خود، عبادتی بزرگ، بلكه از بهترین عبادتهاست، تا آنجا كه حضرت صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «تفكر ساعة خیر من عبادة سنة انما یتذكر اولوالألباب» (بحارالانوار، ج 68، صفحه 327) ساعتی اندیشه از سالی عبادت بهتر است. همانا تنها خردمندان درك می كنند. دوّم آن كه عبادت واقعی و ارزشمند، با تأمّل و اندیشیدن توأم است و زیباترین پرستش را انسانهای اندیشمند و خردمند انجام می دهند.

منابع تفكّر

اثر مهمّ دیگر اندیشه، سلامت و خوش عاقبتی در كارهاست، چرا كه شخص خردمند با تدّبر و تأمّل پیرامون كارها و برنامه های خویش تلاش می كند تا آفتها و پیامدهای ناهنجار را شناسایی و دفع نماید، از این رو، كمتر دچار زیانهای مادی و معنوی می گردد و به ندرت گرفتار لغزش و اشتباه می شود.

دین مقدّس اسلام علاوه بر ارج نهادن به فكر و اندیشه، راه تفكّر صحیح را نیز به بشر نشان داده است، تا پیروان خویش را از آلودگی به افكار پلید و بیهوده باز دارد.
قرآن ما را به تفكّر در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز و آفرینش روح و جسم انسان و بسیاری دیگر از مظاهری قدرت و حكمت خدا تشویق می كند تا به عظمت خدا و هدف از آفرینش اشیاء توجه كنیم و از این راه پرده غفلت را از جلو چشم خود كنار زنیم.
تفكر در مخلوقات نیز باعث می شود كه انسان به عظمت و قدرت الهی بیشتر پی ببرد در حالی كه تفكر در ذات خداوند به دلیل اینكه كمال بی انتهاست قابل حصول برای انسان با ظرفیت محدود نیست.

آثار تفكّر

تفكّر و اندیشیدن، آثار پرباری برای اندیشمند دارد و همان گونه كه منابع تفكّر، فراوان و بی شمار است، آثار و فواید آن را نیز نمی توان شماره كرد. در اینجا به چند نمونه آن بگونه ای گذرا اشاره می كنیم:
الف ـ رأی درست: اوّلین اثر نیكوی تفكّر، به دست آوردن رأی پخته و درست پیرامون كار موردنظر است؛ زیرا متفكّر عجولانه عمل نمی كند و به قول معروف «بی گدار به آب نمی زند» بلكه با اندیشیدن پیرامون موضوع، راه حل صحیحی برای آن می یابد. 
ب ـ مصونیّت از لغزشها: شخص خردمند پیش از انجام هر كاری به فرجام آن می اندیشد، آرای دیگران را جویا می شود، تجربیات پیشینیان را به كار می بندد و پس از یك جمعبندی اندیشمندانه به كار اقدام می كند، از این رو، احتمال خطا و خسران در چنین كاری بشدّت كاهش می یابد و در برابر، بازدهی آن زیاد می شود. 
ج ـ دعوت به نیكیها: فكر و اندیشه صحیح، انسان را به بسیاری از نیكیها سوق می دهد و بسان محرّكی قوی، چرخ نیكوكاری را به گردش می اندازد. 
د ـ سلامت و نیك فرجامی: اثر مهمّ دیگر اندیشه، سلامت و خوش عاقبتی در كارهاست، چرا كه شخص خردمند با تدّبر و تأمّل پیرامون كارها و برنامه های خویش تلاش می كند تا آفتها و پیامدهای ناهنجار را شناسایی و دفع نماید، از این رو، كمتر دچار زیانهای مادی و معنوی می گردد و به ندرت گرفتار لغزش و اشتباه می شود. 

یک سوال مهم:  آیا تفکر و اندیشه بیشتر از عباداتی؛ مانند نماز، روزه و ... انسان را به خدا نزدیک می‌کند؟
آنچه در پرسش مطرح شده مضمون روایتی است که علی (علیه السلام) از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) نقل کرده است: «اذا اکتسب الناس من أنواع البر لیتقربوا بها الى ربنا عز و جل فاکتسب أنت من انواع العقل تسبقهم بالزلفة و القرب‏»؛[1] یا علی، آنچه را که مردم از راه نیکی‌های مختلف به دست می‌آورند تا به پروردگار ما تقرب جویند، تو آن‌را از طریق تعقل کسب کن و از این طریق بر آنان پیشی‌گیر در نزدیک شدن به پروردگار.
این سخن، اگر چه در منابع مشهور روایی شیعی وجود ندارد، اما در برخی منابع می‌توان آن‌را یافت و علاوه بر آن، این روایت، حتی اگر سند نیز نداشته باشد قابل پذیرش است؛ زیرا روایات فراوانی وجود دارد که محتوای آن ‌را تأیید می‌کند؛ مانند:
1. «تَفَکُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَة»؛[2] یک لحظه تفکر برتر از یک شب بیداری (برای عبادت) است.

قرآن ما را به تفكّر در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز و آفرینش روح و جسم انسان و بسیاری دیگر از مظاهری قدرت و حكمت خدا تشویق می كند تا به عظمت خدا و هدف از آفرینش اشیاء توجه كنیم و از این راه پرده غفلت را از جلو چشم خود كنار زنیم.

2. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ لِی جَاراً کَثِیرَ الصَّلَاةِ کَثِیرَ الصَّدَقَةِ کَثِیرَ الْحَجِّ لَا بَأْسَ بِهِ قَالَ فَقَالَ یَا إِسْحَاقُ کَیْفَ عَقْلُهُ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَیْسَ لَهُ عَقْلٌ قَالَ فَقَالَ لَا یَرْتَفِعُ بِذَلِکَ مِنْهُ»؛[3] شخصی به امام صادق (علیه السلام) گفت همسایه ‌ای دارم که بسیار نماز می‌خواند، فراوان صدقه می‌دهد، بارها به حج رفته است، و هیچ اشکالی در کارش نیست. امام پرسید عقلش چگونه است، گفتم بهره چندانی از عقل (تعقل و اندیشه) ندارد. آن‌گاه امام فرمود، این اعمال باعث رشد و ترفیع او نمی‌شود.
بدیهی است که شب‌زنده داری برای عبادت کار بسیار پسندیده‌ای است، اما برتری تفکر به این جهت است که تفکر از اعمال روح و روان است و این برتری ‌اش بر اعمال جسمی روشن است، تفکر در عظمت خالق هستی، تفکر در نعمت‌هایش، اندیشه مرگ، عذاب جهنم و ... همچنین است آثار تفکر؛ به دلیل آن‌که بسا باعث توبه از گناهان شود و بندگی یک عمر را در پی داشته باشد؛ لذا از اعمال ظاهری با ارزش‌تر است.
نمونه بارز و انکارناپذیر تعقل و تفکر ‌را می‌توان در نهضت عاشورا دریافت، آن‌جا که حر بن یزید ریاحی با یک لحظه تفکر و اندیشه، حق را دریافت و سعادت ابدی را به دست آورد، اما در همان صحنه افرادی بودند که سال‌ها نماز و روزه مستحبی و شب‌زنده داری را در کارنامه خویش داشتند، اما چون از سر اندیشه نبود، هیچ سودی برایشان نداشت.

یک نکته:

با وجود اهمیت تمام مطالب گفته شده، ولی باید به این نکته نیز توجه کرد که نباید به بهانه تفکر و تعقل، دست از واجبات و مستحبات برداشت؛ زیرا یکی از پیامدهای تفکر صحیح آن است که به توصیه‌های خدا که از راه پیشوایان دینی به ما رسیده است عمل کنیم. آنچه این روایت در صدد نفی آن است، درجا زدن در پوسته ظاهری دین و نپرداختن به لایه‌های درونی آن است.
 پی نوشتها: 
[1]. عراقی، ابوالفضل، المغنی عن حمل الاسفار، ص 102؛ مازندرانى، محمد صالح بن احمد، محقق، مصحح، شعرانى، ابوالحسن، شرح الکافی الأصول و الروضة، ج ‏1، ص 224
[2]. کوفى اهوازى، حسین بن سعید، الزهد، محقق، مصحح، عرفانیان یزدى، غلامرضا، ص 15
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 24


منابع:
سایت اندیشه قم
سایت اسلام کوئیست
بحارالانوار، ج 68
علی اصغر الهامی نیا- غلامعباس طاهر زاده - اخلاق عبادی، ص135 (با اندکی تلخیص)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.