تبیان، دستیار زندگی
اسماعیل امینی می گوید: استفاده از همه آرایه های ادبی و فنون بلاغی در شعر مذهبی، با رعایت چارچوب های اعتقادی و هنجاری اشکالی ندارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اغراق در شعر مذهبی لازم است(مصاحبه)

گفتگو با دکتر اسماعیل امینی، شاعر و منتقد ادبی درباره شعر آیینی و عاشورایی

اسماعیل امینی می گوید: استفاده از همه آرایه های ادبی و فنون بلاغی در شعر مذهبی، با رعایت چارچوب های اعتقادی و هنجاری اشکالی ندارد.

مصاحبه: مریم معمار - بخش ادبیات تبیان
دکتر اسماعیل امینی

اشعار عاشورایی سبب غنای ادبیات آئینی می شود، توجه به شاخصه های این حوزه سبب می شود که مداحان و نغمه سرایان بتوانند اشعار دقیقتر و مستندتری برای مداحی و مرثیه سرایی اهل بیت بسرایند. به این منظور با اسماعیل امینی، شاعر، منتقد ادبی و استاد دانشگاه، گفت و گویی داشته ایم که در ادامه می خوانید:

نظر شما درباره شعر مذهبی و آئینی چیست؟
شعر مذهبی شاخه ای از شعر فارسی نیست بلکه تقریبا قسمت عمده ای از شعر فارسی، شعر مذهبی است. در واقع آنچه که ما به عنوان ادبیات عرفانی داریم و در آثار بزرگان ما آمده است مانند آثار حافظ و سعدی و ... سرشار از شعر مذهبی است. حتی شعر ایران پیش از اسلام هم شعر مذهبی بوده است.
این گونه اندیشیدن که شعر مذهبی و غیرمذهبی داریم اشتباه است زیرا شعر فارسی در بنیان شعر مذهبی است و فضای غالب شعر ما، مذهبی است. براین اساس می بینیم افرادی هم که می خواسته اند درباره شعر فارسی چیزی بنویسیند و تحقیقی انجام دهند مجبور می شده اند در ابتدا متون مذهبی ما را بخوانند تا بتوانند شعر فارسی را بفهمند.

چه شاخصه هایی  برای شعر مذهبی قائلید؟
ورای پدیده های مادی عالم دیگری وجود دارد که هم گسترده تر است و هم ماندگارتر از جلوه های مادی عالم موجود. در اصل عالمی فراتر از این محسوسات و مشهودات وجود دارد که شاعر مذهبی به آن اشاره دارد و شعر مذهبی سخنگوی تجربه ها و دریافت های شاعر از عالم معناست. اگرچه این مساله سبب نمی شود که شاعر مذهبی از عالم موجود غافل باشد بلکه علاوه بر توجه به این محسوسات مادی ورای معنوی جهان را نیز می بیند.

آیا تفکیکی بین شعر آیینی و مذهبی وجود دارد یا می توان هر دو شعر را در یک راستا دید؟
من خیلی اصطلاح شعر آئینی را نمی پسندم اگرچه مرسوم شده است؛ اما معتقدم رسایی چندانی ندارد. ما می توانیم بگوییم در شعر مذهبی، شعر توحیدیه، مرثیه، نیایش و ... داریم اما اینکه شاخه ای برای شعر مذهبی به عنوان شعر آئینی قائل شویم، رسا نیست. چون «آئین» دربرگیرنده آئین های مختلفی مانند عید نوروز و شب یلدا و ... هم می شود که چندان به مذهب ارتباطی ندارد.

در تاریخ شعر مذهبی به اشعار چه شاعرانی می توان اشاره کرد که مانند محتشم کاشانی بسیار شاخص هستند؟
به نظر من در بررسی شعر بیش از آنکه درباره افراد حرف بزنیم بهتر است درباره آثار این حوزه صحبت کنیم. زیرا افراد ممکن است در کنار کارهای قوی آثار ضعیفی هم داشته باشند اما به واسطه کارهای قوی شان مطرح شده اند. به عنوان مثال شاعری چون محتشم کاشانی کارهای متوسط و ضعیفی هم داشته است اما به خاطر ترکیب بند برجسته اش شناخته شده است. بنابراین شایسته است ما به کارهای شاخص در این زمینه بپردازیم نه افراد شاخص.

من خیلی اصطلاح شعر آئینی را نمی پسندم اگرچه مرسوم شده است؛ اما معتقدم رسایی چندانی ندارد. ما می توانیم بگوییم در شعر مذهبی، شعر توحیدیه، مرثیه، نیایش و ... داریم اما اینکه شاخه ای برای شعر مذهبی به عنوان شعر آئینی قائل شویم، رسا نیست

به عنوان مثال «نی نامه» قیصر امین پور، «مثنوی» محمدعلی معلم دامغانی و غزل حسین منزوی که در مرثیه امام حسین (ع) است از آثار برجسته و فاخر این حوزه محسوب می شود. براین اساس در بنیاد فرهنگی دعبل خزایی پژوهشی آغاز شده است و 50 شاعر برجسته درباره شعرهایی که از گذشته تا به حال شاخصه عاشورایی داشته اند، نظر داده اند و قرار است نتایج این پژوهش به صورت کتابی منتشر شود. مطمئنا نتایج این پژوهش قابل اعتناست و می توان بر اساس آن سخن گفت.

به کارگیری اغراق و خیال که از ویژگی های شعر است، در شعر مذهبی باید به چه صورت باشد؟ 
نه فقط اغراق بلکه همه آرایه های ادبی و فنون بلاغی که در شعر مذهبی به کار می رود ملزم است به چارچوب های اعتقادی شامل توحید، نبوت، معاد و امامت و بعد هنجارهای سخن گفتن با معصومین. اگر اینها رعایت شود در شعر مذهبی، استفاده از سایر عناصر ازجمله تخیل و اغراق و ... ایرادی ندارد.
مثلا در بخشی از شعر محتشم کاشانی می خوانیم:
«این ماهی فتاده به دریای خون که هست   زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست».
مشخص است که ایجاد زخم بیشتر از تعداد ستاره ها برجسم انسان نشات گرفته از تخیل شاعر و اغراق است و در عمل ممکن نیست اما در چارچوب اعتقادی و مبانی فرهنگ دین است و مشخص است که مقصود شاعر توجه دادن به عمق مصیبت است اما اینکه برخی در اشعارشان مثلا می گویند «زینب الهی هستم» مشخص است که از چارچوب معارف دینی خارج شده اند و در شعرشان نشان از شرک وجود دارد و برخلاف مبانی اعتقادی است.

به نظر شما دلیل این گونه بی دقتی ها که در شعر مذهبی می بینیم، چیست؟
عوامل متعددی در این زمینه موثر است که مهمترین آن تلاش گوینده شعر برای جلب نظر مخاطب است و بیش از آنکه به رسالتش و مبانی اعتقادی و واقعیت توجه کند به ایجاد شور و هیجان در مخاطب اهمیت می دهد. دلیل دیگر عدم وجود پشتوانه مطالعاتی و تحقیقاتی است. اینگونه شاعران، بدون مطالعه و آگاهی وارد این حوزه می شوند و در اشعارشان بی دقتی هایی دیده می شود. همچنین عدم آشنایی با پیشینه کار نیز از عوامل موثر در این زمینه است.
خیلی ها شعر عاشورایی و مذهبی می گویند اما شعر پیشینیان این حوزه را مطالعه نکرده اند و اطلاعی از رسوم آن ندارند. این مساله در لحن اجرا و نغمه هایی هم که انتخاب می کنند، دیده می شود. درحالیکه گفتن شعر مذهبی خیلی وابسته به سلیقه مخاطب نیست و بیشتر مبتنی بر حوزه تعبد است. به روز بودن و مطابقت داشتن با فضای حاکم بر جامعه امروز در شعر مذهبی در حوزه زبان است نه در حوزه مبانی. هر پیغمبری به زبان قوم خودش سخن می گفته اما همان حرف ها و اصول را بیان می کرده است. نباید به بهانه مطابقت با فضای جامعه امروز اصول و مبانی را تغییر داد، فقط می توان لحن بیان، زبان و اینگونه چیزها را تغییر داد.

اغراق در شعر مذهبی لازم است(مصاحبه)

برخی معتقدند که در سال های اخیر  نوعی نگاه کاسب کارانه به شعرمذهبی ایجاد شده است، نظر شما چیست؟
البته کار کردن به صورت کاسبی نباید با سفارشی کار کردن اشتباه شود. زیرا سفارشی کار کردن مشکلی ندارد. در زمان پیامبر هم شاعران مذهبی بوده اند که به واسطه شعر خوب و تاثیرگذارشان از پیامبر پاداش و صله دریافت می کرده اند اما درواقع هدفشان دریافت پاداش نبوده است.
درباره کاسبی کار کردن هم نمی توان به راحتی سخن گفت زیرا ما هیچگونه دسترسی به نیت افراد نداریم و نمی دانیم که هدف اولشان از سرودن شعر مذهبی کاسبی بوده یا نه. مانند افرادی که به هیات می آیند و در مراسم سوگواری شرکت می کنند، ما نمی دانیم هرکدام به چه نیت و قصدی آمده اند. متاسفانه امروزه داوری کردن درباره افراد رایج شده است و برخی بدون آگاهی از نیت افراد به راحتی انجام کاری غیرواقع را به آنها نسبت می دهند که اصلا صحیح نیست.

نوحه هایی که امروزه گفته می شود را چگونه ارزیابی می کنید؟ این نوحه ها تا چه اندازه با هدف اصلی شان که داشتن هماهنگی و تأثیرگذاری عاطفی است، مطابقت دارند؟

خیلی ها شعر عاشورایی و مذهبی می گویند اما شعر پیشینیان این حوزه را مطالعه نکرده اند و اطلاعی از رسوم آن ندارند

همه جورش هست؛ خیلی خوب، متوسط و ضعیف. البته امروزه شاهد اجرای نوحه های بسیار خوبی در هیات های مذهبی هستیم. در سال های گذشته شاعران مذهبی حرفه ای و درجه یک فقط به سرودن اشعار مذهبی می پرداختند و نوحه نمی گفتند اما در سال های اخیر می بینیم برخی شاعران مذهبی حرفه ای و درجه یک کشورمان، نوحه می گویند و این مساله نوید می دهد که ما در سال های آینده بتوانیم گنجینه خوبی از نوحه در کشورمان داشته باشم.

آیا نوحه توانسته بخشی از نیاز ما را در جذب مخاطب و تاثیرگذاری که مدنظر ما در شعر مذهبی است، برآورده کند؟
چون جنس نوحه با شعر مذهبی فرق می کند و از نوع شعر خطابی است و به جای کتاب و نوشتار از طریق خواندن و صدا منتشر می شود همچنین به وسیله نوارف فیلم، سی دی و ... عرضه می شود دامنه مخاطبانش هم بیشتر است.
بنابراین اگر نوحه هایی که گفته می شود غنی باشد و دارای تاثیر عاطفی و شور منطقی باشد می تواند زمینه ساز انتقال معارف باشد و می تواند مورد توجه قرار گیرد وما در سال های اخیر شاهد نمونه های خوبی در این حوزه باشیم.

نظرتان درباره شعر عاشورایی بعد از انقلاب چیست؛ آیا می توان شعر انقلاب و دفاع مقدس را ادامه شعر عاشورایی دانست؟
شعر انقلاب و دفاع مقدس مستقیما ادامه شعر عاشورایی نیست اما می تواند زیرسایه آن باشد زیرا جنس تفکری که در شعر عاشورایی وجود دارد و بر اساس گذشتن از زندگی مرسوم برای رسیدن به اهداف بالاتر و آموزه های عاشورایی است، در شعر انقلاب و دفاع مقدس هم هست و. می توان گفت الهام گرفته از شعر عاشورایی است. در دوران دفاع مقدس خیلی این دو حوزه به هم پیوسته بود و اگرچه اشعار با هدف تشویق رزمندگان به دفاع گفته می شد اما به شیوه نوحه و سینه زنی بیان می شد.