تبیان، دستیار زندگی
امام(ره) با دیدن جزع و فزع مسئولان تن به قبول قطع نامه داد و فرمود: «قبول این مسئله برای من از زهر کشنده تر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم. در شرایط کنونی، آنچه موجب این امر شد، تکلیف الهی ام بود»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام خمینی(ره) طبق تشخیص کدام مصلحت «جام زهر» را نوشید؟/آقای موسوی! همه باید به خدا پناه بریم

امام(ره) با دیدن جزع و فزع مسئولان تن به قبول قطع‌نامه داد و فرمود: «قبول این مسئله برای من از زهر کشنده‌تر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم. در شرایط کنونی، آنچه موجب این امر شد، تکلیف الهی‌ام بود»

بخش فرهنگ پایداری تبیان
title

سالهای اول جنگ مشکل کمبود امکانات و خیانت های برخی از مسئولان مثل بنی صدر مزید بر علت شد تا در کنار بی سامانی اعزام نیرو ما شکست هایی را متحمل شده و حتی شهرهایی مثل خرمشهر و آبادان به دست دشمن غصب شود. سال های آخر جنگ نیز علاوه بر همه این ها مشکلات اقتصادی نیز بیش از پیش بر کشور تحمیل شده بود اما همه این دلایل در این هشت سال نتوانست مقاومت مردم و امام خمینی را ذره ای دچار تزلزل کند.

همین ایستادگی ملت بود که امام بارها در مقابل قبول قطع نامه و آتش بس مخالفت خود را اعلام کرد و همچنان شعار جنگ تا پیروزی را سر می داد. اما مسئولان ساز دیگری را کوک کرده بودند و گویا مصلحت از نگاه آنها مسیر دیگری داشت. همین شد که هر چند وقت یکبار مرقومه ای را برای امام آماده می کردند و از نبود امکانات و نیروی انسانی و مشکلات اقتصادی می نالیدند. در کتاب «جنگ ایران و عراق؛ پرسش ها و پاسخ‌ها» به صورت اجمالی به این موضوع پرداخته شده و می‌آید:

سرانجام حضرت روح الله(ره) که دید جزع و فزع آنها تمامی ندارد علی رغم میل باطنی تن به قبول آن داد و در رابطه با همین اقدام فرمود: «قبول این مسئله برای من از زهر کشنده‌تر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم. در شرایط کنونی، آنچه موجب این امر شد، تکلیف الهی‌ام بود» این تاریخی‌ترین بخش پیام امام به مناسبت پذیرش قطعنامه است.

ایشان در پیامی که به مناسبت سالگرد کشتار حجاج مکه صادر فرمودند به بخشی از ناگفته‌های خود از مسئله پذیرش قطعنامه نیز این چنین اشاره می‌کنند:

«اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام‌ شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم، ولی به‌ واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می‌کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش‌بس موافقت نمودم».

سؤالی که هنوز باقی است این است که چه عاملی ایشان را مجبور به پذیرش قطعنامه کرد؟ یا چه کسانی جام زهر را به امام(ره) نوشاندند؟

رهبر معظم انقلاب مدظله‌العالی (و رئیس‌جمهور وقت) این‌گونه به قضیه نگاه می‌کنند: «قطعنامه را هم که امام(ره) قبول کرد به خاطر این فشارها [ی خارجی] نبود. [پذیرش] قطعنامه از طرف امام(ره) به خاطر فهرست مشکلات بود که مسئولین آن روز امور اقتصادی کشور، مقابل روی او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمی‌کشد و نمی‌تواند جنگ را با این‌ همه هزینه، ادامه دهد. امام(ره) مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه،‌ به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید آمریکا نبود؛ به خاطر این نبود که آمریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند، چون آمریکا، قبل از آن‌ هم در امر جنگ دخالت می‌کرد. وانگهی اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت می‌کردند، امام رضوان‌الله علیه، کسی نبود که روبرگرداند. برنمی‌گشت! آن، یک مسئله داخلی بود؛ مسئله دیگری بود.»

مسائلی که ایشان اشاره می‌کنند مربوط به نامه‌هایی است که در آن زمان به امام(ره) نوشته شده است. امام(ره) در پیام خود در مورد نامه محسن رضایی ـ‌فرمانده وقت سپاه‌ـ‌ می‌فرمایند: «وی می‌گوید قابل‌ ذکر است که باید توسعه نیروی سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نیم افزایش پیدا کند، او آورده است البته آمریکا را هم باید از خلیج‌فارس بیرون کنیم و الا موفق نخواهیم بود. این فرمانده مهم‌ترین قسمت موفقیت طرح خود را تهیه به‌ موقع بودجه و امکانات دانسته است و آورده است که بعید به نظر می‌رسد دولت و ستاد فرماندهی کل قوا بتوانند به تعهد عمل کنند. البته با ذکر این مطالب می‌گوید باید بازهم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست».

امام(ره) در خصوص نامه میرحسین موسوی ـ‌نخست‌وزیر‌ـ‌ نیز می‌فرمایند:‌ «آقای نخست‌وزیر از قول وزرای اقتصاد و بودجه وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کرده‌اند، مسئولان جنگ از قول وزرای اقتصاد و بودجه وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کرده‌اند، مسئولان جنگ می‌گویند تنها سلاح‌هایی را که در شکست‌های اخیر از دست داده‌ایم به‌اندازه تمام بودجه‌ای است که برای سپاه و ارتش در سال جاری در نظر گرفته شده بود.»

امام(ره) البته به نامه مسئولان تبلیغات جنگ نیز اشاره می‌کند: «مسئولان سیاسی می‌گویند از آنجا که مردم فهمیده‌اند پیروزی سریعی به دست نمی‌آید شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است.» محسن رضایی در توضیح این امر به نامه سید محمد خاتمی ـ‌که در آن مقطع وزیر ارشاد و با حفظ سمت معاون فرهنگی ستاد فرماندهی کل قوا و مسئول تبلیغات جنگ بود‌ـ می‌گوید: «نامه آقای خاتمی، حکایت از آن داشت که بسیجی‌ها و مردم به جبهه نمی‌روند و ما در جبهه نیرو کم داریم.»

محسن رضایی به نقش هاشمی رفسنجانی به‌ عنوان برنامه‌ریز اصلی این ماجرا اشاره می‌کند که نامه خود او و نامه میرحسین موسوی و نامه سید محمد خاتمی و نامه تعدادی از دیگر فرماندهان نظامی را به نزد امام(ره) برده و ایشان را به پذیرش قطعنامه متقاعد می‌سازد: «آقای هاشمی هم این نامه، هم چند نامه دیگر ازجمله نامه آقای خاتمی وزیر ارشاد وقت، نامه میرحسین موسوی به‌ عنوان مسئول دولت و نامه فرماندهان ارتش را باهم خدمت امام برده و گفته بود که نظامیان این‌گونه می‌گویند و مسئولان سیاسی و اقتصادی هم می‌گویند پول نداریم. شما تکلیف را روشن کنید و امام هم با پذیرش قطعنامه موافقت کردند».

هاشمی بعدها می‌گوید: «وضع اقتصادی ما بد شده بود و دنیا تصمیم گرفته بود بدون رعایت مقررات جنگ اجازه بدهد صدام هر کاری می‌خواهد، انجام دهد... ما نگذاشتیم این شرایط حاد به وجود بیاید و با پذیرش قطعنامه و تحمیل شرایط ما جنگ را به پایان رساندیم.»

واقعیت این است که هر سه فرد مذکور (خاتمی، میرحسین و محسن رضایی) به همراه هاشمی رفسنجانی به ترتیبی که گفته شد شرایط خاصی را برای پذیرش قطعنامه فراهم کردند و البته مسائل سیاسی کشور نیز مزید علت بود؛ اختلافات داخلی حزب جمهوری اسلامی، انشعاب مجمع روحانیون مبارز (کروبی، خاتمی، خوئینی‌ها و...) از جامعه روحانیت مبارز در آستانه انتخابات دوره سوم مجلس و... سؤالاتی را برای رزمندگان در جبهه ایجاد می‌کرد که در بحبوحه جنگ این اتفاقات چه توجیهی دارد؟ علاوه بر این بهانه‌جویی‌های میرحسین نسبت به رئیس‌جمهور و طرح استعفاهای مکرر، شرایط را عجیب می‌نمود، به‌ویژه آن‌که می‌توانستند از مدت‌ها قبل نسبت به خالی بودن خزانه هشدار دهند تا اگر موضوع آتش‌بس مطرح است در شرایط برتری ایرانی و تسلط بر فاو این مسئله روی دهد تا از موضع محکم‌تری وارد مذاکرات شویم.

امام(ره) در پاسخ آخرین استعفای نخست‌وزیر می‌فرمایند: «جناب آقای موسوی، نخست‌وزیر محترم... نامه استعفای شما باعث تعجب شد. حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان می‌گذاشتید... در زمانی که مردم حزب‌الله برای یاری اسلام فرزندان خود را به قربانگاه می‌برند چه وقت گله و استعفاست... همه باید به خدا پناه بریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوءاستفاده کنند... مردم ما از این‌گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیده‌اند، این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی نخواهد داشت».

با ناامیدی مدیران موسوی از برتری در جنگ، ماجرای نامه‌ها و گزارش‌های جهت‌دار آنها درنهایت منجر به نوشاندن جام زهر به امام(ره) گردید و این در حالی بود که امام(ره) هرگز از مواضع به‌ حق خود کوتاه نیامده و بارها تأکید کرده بودند که «اگر جنگ بیست سال هم طول بکشد ما می‌جنگیم».


منبع: فارس

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .