طلایی مثل طلائیه
برای رویت شکوه دفاع مقدس باید به منطقه ای سفر کنید که کربلای ایران است. جایی که خاک آن با خون شهیدان شستشو داده شده و ارزش طلا پیدا کرده است. آری صحبت از « طلائیه » سرزمین ماست که طلایه دار جان برکفی های شیرمردان ایرانی است.
«طلائیه» یا «طلیه» روستایی در غرب استان خوزستان و در نزدیکی مرز عراق است. این روستا در دهستان «بنی صالح» از بخش هویزه شهرستان دشت آزادگان واقع شده است. این منطقه در منتهی الیه جنوب غربی دشت آزادگان واقع شده است. مرز ایران در محدوده طلائیه به صورت یک زاویه قائمه است که به آن « دال طلائیه» گفته می شود.
حدود 45 کیلومتر از مسیر اهواز- خرمشهر را که طی می کنید ، به سه راهی به نام سه راهی «جفیر» برمی خورید. در اینجا یک جاده فرعی شما را به سمت غرب تا نزدیکی مرز ایران و عراق می برد . درست در کنار مرز پاسگاه «طلائیه» واقع شده و آن منطقه تا شعاع چند کیلومتری «طلائیه» نامیده می شود.
این منطقه دارای قدمت چندانی نیست اما آنچه آن را و هورهای اطراف آن را معروف وزبانزد کرده است، نه اقوام و نه موقعیت جغرافیای آن بلکه جنگ هایی است که در دهه 60 در آن اتفاق افتاد. طلائیه بیابانی خشک و بی آب و علف است که در هر جا سفیدی نمک را می شود بر سطح خاکش دید ، البته آن روزها همه جای این سرزمین را آب گرفته بود و تا چشم کار می کرد آب و سکوت نیزار بود. آب آنجا از «هورالهویزه» می آمد و هور هم متصل به رودخانه کرخه و چند شاخه از دجله بود. رودخانه کرخه از کوه های سر به فلک کشیده لرستان سرچشمه می گرفت و در دل دشت ها و تپه ها از کنار شهر شوش می گذشت و به آرامی وارد منطقه هور می شد. این اتفاق از وقتی افتاد که صدام فرمان حفر نهر سوم بین دجله و فرات را صادر کرد و این نهر عظیم دست ساز، نه تنها تمدن چند هزار ساله دجله و فرات ، بلکه اوضاع جغرافیایی منطقه را نیز تغییر داده و آب های هور را در خود فرو برد. صدام این کار را از ترس مجاهدین عراقی و لشکریان بدر انجام داد. این گروه شامل توابین پناهنده ای بودند که از هور برای رفت وآمد به داخل عراق استفاده می کردند و در سال های پایانی جنگ بیشترین فعالیت را در این منطقه داشتند.
یکی از محورهای اصلی حمله عراق در روزهای اول جنگ تحمیلی (٥٩/٦/٣١)محور نشوه، طلائیه، کوشک و اهواز بود . ارتش عراق برای پیشروی به سوی حمیدیه و اهواز ، از این معبر نظامی وارد خاک ایران شد و پس از شکست نیروهای مقاومت مرزی ایران ، به سوی جاده اهواز- خرمشهر و جفیر و کرخه کور پیشروی کرد و آنها توانستند خود را تا 20 کیلومتری اهواز برسانند.
طلائیه در واقع یکی از محورهای مهم عملیات خیبر، بدر و کلید حفظ جزایر مجنون در طول جنگ بود چراکه تصرف طلائیه به معنی تثبیت پیش روی ایران در هور بود. در عملیات خیبر که در ٦٢/١٢/٣ انجام شد ، سربازان ایران باید از این منطقه به جزایر مجنون شمالی و جنوبی یورش می بردند. این منطقه شاهد کشته شدن افرادی مانند حمید باکری، ابراهیم همت و عباس کریمی و... بوده است.
حسینیه حضرت ابوالفضل (ع)
پس از جنگ ، در این مکان مقری جهت جستجوی بقایای جسد سربازان ایرانی دایر شد و در مکانی که تعداد زیادی از اجساد کشف شد، حسینیه ای بنا شد که عنوان حسینیه حضرت ابوالفضل بر تارک آن می درخشد و در مرکز آن یک ضریح چوبی وجود دارد که 5 پیکر از اجساد ایرانی در آن به خاک سپرده شده اند.
بسیاری از سنگرها و موانع عراق همچنان در این منطقه باقی مانده و کمیته تفحص شهدا در این منطقه فعال و شهدای زیادی را یافته اند که با احداث یادمان و حسینیه شهدای گمنام محلی برای زیارت مردم شهید پرور و جوانان عزیز شده است.
نقاط مهم طلائیه بدین شرح می باشد: الف)پل نشره ، ب)ید شرقی جزایر مجنون ج)انواع دژ ، میادین مین ، تله های انفجاری، سنگرهای بتنی، موانع خورشیدی وسیم خاردار د)طلائیه قدیم و طلائیه جدید ه)شهدای گمنام
می گویند عملیات در این منطقه به سختی دنبال می شد و فقط غیرت بچه ها بود که کار را جلو می برد. منحنی زن های عراق منطقه را شخم می زدند و وجب به وجب خمپاره ای بر زمین می نشست و رزمنده ای بر زمین می افتاد. در آن سختی کار، شهید میثمی گفته بود :
«هر کس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود می ایستاد» و این خود گواهی بر سختی روزهایی است که در این سرزمین گذشته است.
منابع : باشگاه خبرنگاران جوان ، امتداد61 ، سایت شهید آوینی