تبیان، دستیار زندگی
طبق آنچه ائمه معصومین علیهم السلام در مورد کمک مالی به برادر دینی، به ما سفارش کردند و دستور دادند، گاهی به برادران قرض می دهم بدون این که ضمانت و سود دریافت کنم. ولی متاسفانه احکام آن را نمی دانیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

احکام قرض دادن و قرض گرفتن!

طبق آنچه ائمه معصومین علیهم السلام در مورد کمک مالی به برادر دینی، به ما سفارش کردند و دستور دادند، گاهی به برادران قرض می دهم بدون این که ضمانت و سود دریافت کنم. ولی متاسفانه احکام آن را نمی دانیم.

فرآوری : حجت الاسلام تیموری بخش احکام اسلامی تبیان
قرض الحسنه

قرض دو قسم است: مدت دار؛ یعنی هنگام قرض دادن مشخص شده است که قرض گیرنده چه موقع بدهی را بپردازد. قسم دیگر، قرض بدون مدت است که زمان پرداخت در آن مشخص نشده است.
 
1- اگر قرض مدت دار باشد طلب کار نمی تواند پیش از تمام شدن آن مدت، طلب خود را درخواست کند. اگر مدت دار نباشد، طلب کار هر وقت بخواهد می تواند طلب خود را درخواست کند. 
2- اگر طلب کار طلب خود را درخواست کند، چنانچه بدهکار بتواند بدهی خود را بدهد، باید فوراً بپردازد و اگر تأخیر بیندازد گناهکار است. 
3- اگر مقداری پول به کسی بدهد و شرط کند که پس از مدتی مثلاً یک سالِ دیگر زیادتر بگیرد ربا و حرام است؛ مثلاً یکصد هزار تومان بدهد و شرط کند که پس از یک سال یکصد و بیست هزار تومان بگیرد. 
4- ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است و کسی که قرض ربایی گرفته اگرچه کار حرامی کرده ولی اصل قرض صحیح است و می تواند در آن تصرف کند.
 
5- اگر بدهکار بدون شرط قبلی چیزی اضافه به طلبکار بدهد اشکال ندارد، بلکه مستحب است.

امام صادق علیه السلام فرمود: کسى که مالى را به کسى وام دهد، و مدتى براى (پرداخت) آن معین کند، و آن قرض در مدّت معیّن وصول نگردد، به ازاى هر روز تأخیر، ثواب یک دینار صدقه را براى او خواهد داشت

6- اگر بدهکار غیر از خانه ای که در آن نشسته و اثاثیه منزل و چیزهای دیگری که به آن ها احتیاج دارد چیزی نداشته باشد طلبکار نمی تواند طلب خود را از او مطالبه کند، بلکه باید صبر کند تا بتواند بدهی خود را بدهد. 
7- اگر شخصی مبلغی به عنوان قرض از دیگری گرفته و بعد از آن دیگر او را ندیده است وخیلی هم دنبالش گشته و از زنده بودن وی هم اطلاعی ندارد باید چنانچه طلبکار را می شناسد تحقیق کند تا حق او را به خودش یا به ورثه اش بپردازد و اگر از پیدا کردن صاحب پول ناامید باشد، باید از طرف او به فقیران صدقه بدهد. 
8- بدهکار می تواند مقداری از مال خود را نزد طلبکار به گرو بگذارد تا اگر طلب او را نداد از آن مال طلب خود را به دست آورد. 
9- استفاده چیزی که گرو (رهن) می گذارند مال کسی است که آن را گرو گذاشته است. بنابراین گروگیرنده، بدون اجازه صاحب مال نمی تواند از آن استفاده کند. 
10- طلب کار (گروگیرنده) و بدهکار (گرودهنده) نمی توانند مالی را که در رهن است بدون اجازه یکدیگر ملک کسی کنند. مثلاً بفروشند یا ببخشند، ولی اگر یکی از آنان آن را بفروشد یا ببخشد و بعد دیگری بگوید راضی هستم، اشکال ندارد. 
11- اگر مالی را که بدهکار گرو گذاشته خانه و اثاثیه منزل هم باشد طلب کار می تواند بفروشد و طلب خود را بردارد.

قرض دو قسم است: مدت دار؛ یعنی هنگام قرض دادن مشخص شده است که قرض گیرنده چه موقع بدهی را بپردازد. قسم دیگر، قرض بدون مدت است که زمان پرداخت در آن مشخص نشده است

12- چنانچه طلب کار قبول کند، بدهکار می تواند بدهی خود را بر عهده دیگری گذاشته و به او حواله دهد.

13- طلبکار می تواند حواله را نپذیرد، اگرچه فردی که به او حواله شده فقیر نباشد و در پرداختن حواله هم کوتاهی نکند. 
14- بعد از آن که حواله درست شد، حواله دهنده و کسی که به او حواله شده نمی توانند حواله را به هم بزنند مگر آن که یکی از آنان برای خود حق به هم زدن حواله را قرار دهند که در این صورت مطابق قراری که گذاشته اند می توانند حواله را به هم بزنند. 
15- چنانچه طلبکار قبول کند انسان می تواند متعهد شود بدهی کسی را بپردازد که به این تعهد، ضمان می گویند. 
16- اگر طلبکار طلب خود را به ضامن ببخشد ضامن نمی تواند از بدهکار چیزی بگیرد و اگر مقداری از آن را ببخشد نمی تواند آن مقدار را مطالبه کند. 
17- اگر انسان ضامن شود که بدهی کسی را بدهد نمی تواند از ضامن شدن خود برگردد. 
18- ضامن و طلبکار می توانند شرط کنند که هر وقت بخواهند ضمانت ضامن را به هم بزنند. 
19- اگر شخصی بدون اجازه بدهکار، ضامن شود که بدهی او را بدهد نمی تواند چیزی از او بگیرد. 
20- انسان می تواند متعهد و ملتزم شود که هر وقت طلبکار بدهکار را خواست او را احضار کند که به این تعهد و التزام، کفالت می گویند.

اگر بدهکار بدون شرط قبلی چیزی اضافه به طلبکار بدهد اشکال ندارد، بلکه مستحب است

در آموزه های دینی ما قرض دادن به برادران مؤمن، آداب و شرایطی دارد که برخی از آنها چنین است.

1. قرض همراه با اخلاص باشد.

2. با دل خوش و رضایت کامل باشد.

3. قرض از مال حلال باشد.

4. قرض مکتوب شود.

5. کسى که به مؤمنى قرض داد، منتظر بماند تا پرداخت قرض براى او امکان پذیر شود؛ یعنی همان طور که جایز نیست بدهکار با فرض توانایى، پرداخت مال را به تأخیر بیندازد، همین طور نیز اگر طلبکار مى داند بدهکار توانایى ندارد، جایز نیست او را تحت فشار قرار دهد.

یکی از اموری که اسلام بدان تأکید بسیاری نموده، موضوع قرض دادن به نیازمندان است تا جایی که در روایات ما آن را از صدقه برتر دانستند.

یکی از اموری که اسلام بدان تأکید بسیاری نموده، موضوع قرض دادن به نیازمندان است تا جایی که در روایات ما آن را از صدقه برتر دانستند

امّا باید توجه داشت در برخی از موارد ما به وظایف مان و آداب و شرایطی که وجود دارد عمل نمی کنیم و از این جهت زیان هایی بر ما وارد می شود، ولی آگاهانه و یا ناآگاهانه گناه آن را بر گردن دیگران می گذاریم.

برای قرض الحسنه، این سنت پسندیده، شرایطی بیان شده است که در طولانی ترین آیه از قرآن بدان اشاره شده است:

«اى کسانى که ایمان آورده اید! هنگامى که بدهى مدّت دارى (به خاطر وام یا داد و ستد) به یک دیگر پیدا می کنید، آن را بنویسید! و باید نویسنده اى از روى عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد! و کسى که قدرت بر نویسندگى دارد، نباید از نوشتن خوددارى کند! پس باید بنویسد، و آن کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند، و از خدا که پروردگار او است بپرهیزد، و چیزى را فروگذار ننماید!... ».  در روایات نیز به این مهمّ تأکید شده است. بنابر این با توجه به تأکیداتی که از جانب اسلام برای استحکام امر قرض بیان شده، اگر ما کوتاهی نموده و خسارتی دامان ما را گرفته نباید آن را به حساب دین یا رهبران آن بگذاریم. (بقره، 282)

چند روایت پیرامون اهمیت و آداب قرض الحسنه

امام صادق علیه الاسلام فرمود: کسى که مالى را به کسى وام دهد، و مدتى براى (پرداخت) آن معین کند، و آن قرض در مدّت معیّن وصول نگردد، به ازاى هر روز تأخیر، ثواب یک دینار صدقه را براى او خواهد داشت.

عبداللَّه بن سنان از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: اگر هزار درهم را دو بار (به کسى) قرض بدهم، در نزد من خوش تر از آن است که آن را یک بار (و یک جا) صدقه دهم، و همان طور که براى کسى که از تو قرض مى گیرد، جایز نیست که در صورت توانائى در بازدهى قرض خود تعلل کند و آن را به تأخیر بیندازد، همچنین براى تو جایز نیست- اگر بدانى که او در مضیقه و تنگدستى است- او را (در پرداخت بدهى خود) در فشار قرار دهى و از او مطالبه کنى. (شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال ، ص 138، دار الرضى ، چاپ اول، قم ، 1406 ق )


منبع:
1-سایت اسلام کوئست
2-مرکز پاسخگویی به سوالات دینیpasokhgoo.ir

3- تحریرالوسیله امام خمینی(ره)

4- ویکی فقه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.