آداب بندگی
خوب كه فكر كنیم میبینیم داستان زندگی این بزرگان آنقدرها هم خارج از دسترس نیست كه اصلا به زندگی ما شبیه نباشد. برای همین است كه از تجربههای دینی زندگی بزرگان میشود آرامش گرفت، الگو گرفت، عبرت گرفت و... .یكی از بهترین این نمونهها هم امتحان خدا از حضرت ابراهیم(ع) است. خدا در روزی كه عید قربان نام گرفت وابستگی حضرت ابراهیم(ع) را نسبت به حضرت اسماعیل(ع) امتحان كرد و نتیجه این امتحان سخت، ترجیح خدا به علاقه شخصی پدر بر پسر بود. این برش تاریخی و این نوع از امتحان را همه آدمها به نوعی دیگر درك كردهاند؛ وقتی پای انتخاب دل و ایمان، دنیا و آخرت، هوس و تقوی و... به میان میآید. سر این دوراهیها بعضی اهل خدادوستی میشوند و دنیا و آخرت به كامشان میشود و بعضیها آخرتشان را به دنیا میفروشند. احتمالا بیشتر ما نمیدانیم چطور میشود در دوراهیهای علاقه شخصی و خواست خدا باید با اولویت خدامحوری برنامهریزی كنیم؟
اولین و آخرین عشق، خدا
داستان امتحان حضرت ابراهیم(ع) به ما نشان میدهد كه اگر پیامبر خدا هم كه باشی انتخاب بین دنیا و آخرت سخت است. همین معیار، كار انبیا و امامان را مثل بقیه افراد قابل سنجش میكند. حضرت ابراهیمی كه بتشكن بزرگ تاریخ است هم در موقعیت انتخاب علاقه شخصی و دستور خدا برای ذبح پسرش حضرت اسماعیل(ع) دچار دلمشغولی میشود. خوب كه فكر كنید میبینید این امتحانهای الهی چندوجهی است مثلا حضرت اسماعیل(ع) هم میتوانست بگوید من حاضر به اطاعت نیستم و... اما ولایتپذیری از خدا و پدر او را مطیع و سرافراز كرد. خدا اجازه بهرهبرداری از همه نعمتهای حلالی را كه برای ما آفریده به انسانها داده است و امتحان ما را در سنجش این گذاشته كه به این حد و حدود از حلالها اكتفا میكنیم یا نه؟ آیا در محضر خدا زندگی میكنیم و بیخیال صاحبمان به هوس و حرام دستدرازی میكنیم؟ از حلالهایمان به نیازمندان میبخشیم؟در استفاده از حلالهایمان اسراف میكنیم؟ و امتحان سخت دیگر این است كه آیا حلالهایمان را كمكم با حرام آغشته میكنیم؟ مثلا جشن عروسی بهپا شده است تا یك زوج با اجازه خدا به خانه بخت بروند اما چه گناهانی كمكم در این مراسم رایج شده است؟ برای داشتن این معیار كافی است خودمان را از نعمتها و خوشیها محروم نكنیم اما برای رسیدن به درجه بندگی خدا، باید مراقب استفاده درست از همین نعمتهای حلال باشیم كه در راستای رضایت خدا باشد.
عید بسازید
وقتی امیرالمومنین(ع) میفرمایند: روزی كه در آن گناه نشود عید است، اشاره به این دارد كه گناه جای خوشی واقعی باقی نمیگذارد. عید قربان كه یادآور انتخاب مهم حضرت ابراهیم(ع) است، یك عید عمومی برای همه مسلمانان است اما عید خصوصی بندگی شما چه زمانی است؟ عیدی كه در تقویم تاریخ زندگی شما نقطه به یادماندنی شود و بتوانید آنرا بهعنوان نقطه عطف و قرب به خدا حساب كنید.
شادی مومن در چهرهاش است پس در این روزها پیشقدم انجام كارهای خیر مانند آشتیدادن افراد، معرفی مجردها برای ازدواج و...شوید.این عیدهای ویژه دینی را با پوشیدن لباسهای نو و شاد و انجام كارهای متفاوت برای خودتان و دیگران خاص كنید.
اگر خودتان بخواهید میتوانید از پیشنهاد خدا برای گرامی داشتن روزی مثل عید قربان یك قرار متنوع و روحیهانگیز بسازید. همین كه دست از كار بكشید و مثل حاجیها بهصورت فردی یا گروهی یك حیوان را برای رضای خدا ذبح كنید و آن را بین نیازمندان تقسیم كنید، میتوانید یك فرصت عالی بندگی بسازید. انجام این كار نمادین روی فطرت ما آدمها اثر دارد و دقت به نحوه پخش گوشتهای قربانی است كه روحیه گذشتتان را تقویت میكند. بهنظرتان پخش نذریها چقدر در ایجاد حس خوب معنوی كمكتان میكند؟ وقتی قرار است از بركات اجابت دعا، پخش نذری و...استفاده كنید به یاد بیاورید كه دین ما تاكید به اجابت دعای گروهی دارد بنابراین با دعا در حق دیگران، فراموش كردن حساب و كتاب دنیایی در پخش نذورات و... به بالا بردن كیفیت بندگی خودتان و دیگران بیشتر كمك كنید.
اسماعیل تو چیست؟
هركس اسماعیلی دارد. تعبیر دكتر شریعتی را درباره مناسك حج بخوانید: اكنون در منایی، ابراهیمی، و اسماعیلت را به قربانگاه آوردهای. اسماعیل تو كیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ موقعیتات؟ شغلت؟ پولت؟ خانهات؟ املاكت؟...؟ آنچه تو را در راه ایمان ضعیف میكند، آنچه تو را در «رفتن»، به «ماندن» میخواند، آنچه تو را در راه «مسئولیت» به تردید میافكند، آنچه تو را بهخود بسته است و نگهداشته است، آنچه دلبستگیاش نمیگذارد تا «پیام» را بشنوی تا حقیقت را اعتراف كنی، آنچه تو را به «فرار» میخواند.
زن تازه مسلمان شدهای میگفت: مسلمان شده بودم اما هنوز توان محجبه شدن در یك كشور غربی را نداشتم. كمی بعد كه داستان حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) را شنیدم بهخودم گفتم، رعایت حجاب، اسماعیل من است كه باید از آن بگذرم و با این فكر حریف هوای نفسم شدم. اسماعیل تو ممكن است یك شخص باشد یا یك شیء یا یك حالت، یك وضع، و حتی یك نقطه ضعف.
از محبت تا مودت
اهلبیت میفرمایند كسی كه 40روز بگذرد و از خودش حسابرسی نداشته باشد از ما نیست. عیدقربان شروع خوبی برای حسابرسی اسماعیلهای زندگی است:
همه پدر و مادرها به فرزندانشان وابسته هستند، همه همسرها بههم حساس هستند پس چطور حضرتابراهیم(ع) میخواست از فرزندش بگذرد؟چطور امام حسین(ع) از فرزندانش گذشت؟ همسران شهدا چگونه از آنها گذشتند؟ عید قربان بهانه خوبی است تا حكمت گذشت این بزرگان را در مودتشان نسبت به هم پررنگ كنیم. فردی كه از همسرش میخواهد گناه كند تا جذابتر باشد، پدری كه برای رضایت مالی بیشتر خانواده بهدنبال پول حرام باشد یا خمس و زكات ندهد، مادری كه جلوی جبهه رفتن فرزندش را میگیرد، خودش را مالك محبت دیگری میداند. در این محبتها اراده خدا و رضایت خدا فراموش میشود. در مودت كه رتبه بالاتر محبت است چون همسرت را دوست داری و میخواهی مورد رضای خدا باشد؛خودت به او كمك میكنی كه یك گناه را ترك كند. به فرزندت كمك میكنی كه از ارزشهایش دفاع كند و... وقتی رابطهها روی محور مودت قرار بگیرد، قدرت عشقها بیشتر میشود و اگر مرگ یا شهادتی هم پیش آمد، تحمل رنج آن آسان میشود. از این عیدقربان میتوانید تصمیم بگیرید و با تكرار هر روزه فكرهای مودتگونه، محبت خانواده به هم را براساس مودتپایهریزی كنید. این خانهها از بیوفایی، بداخلاقی، مبتذل شدن و...دور میمانند. برای تبدیل شدن محبتتان به مودت به اطلاعات نیاز دارید. باید بدانید شما چه نقشهایی در زندگیتان دارید؟ مثلا زن هستید و مادر؟ فرزند هستید و پرستار والدین یا مرد و شوهر یا... هرچه باشد بعد از شناخت نقشهایتان دنبال تكلیف باشید. قرآن، رساله عملیه امام سجاد(ع)، راهنمایی خواستن از متخصصان دین و... میتواند یكی از راههای شروع تغییر مسیرتان شود.
رهنمود رهبر
راز قربان را در دلتان جا دهید
مناسبتهای ماه ذیالحجه اغلب رنگی از ولایتپذیری در خودش دارد. از روز اول آنكه با ازدواج حضرت زهرا(ع) با شوهر و ولیشان امیرالمومنین(ع) است تا همین عید قربان و غدیر. اگر قرار باشد ما هم به رسم ادب، بهتر عید قربان را درك كنیم باید پای درس ولی زمانمان، آیتالله خامنهای بنشینیم. نگاه ایشان را به عید قربان بهتر بشناسید:(25/8/61): اگر به حكمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. در عید قربان یك قدردانی بزرگ الهی نهفته است از پیامبر برگزیده حضرت حق، حضرت ابراهیم(علیهالسلام) كه آن روز ایثار كرد. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. او در راه پروردگار، بهدست خود عزیزی را قربان میكرد؛ آن هم فرزند جوانی كه خدای متعال بعد از عمری انتظار، در دوران پیری به او داده بود كه فرمود: «الحمدللهالّذی وهب لی علی الكبر اسماعیل و اسحاق» خدای متعال این دو پسر را در دوران پیری، لابد بعد از یك عمر انتظار و اشتیاق، به این پدر داده بود؛ امید فرزند هم دیگر بعد از آن نداشت.
سیدشهیدان همه عالم، حضرت اباعبداللهالحسین(ع)- كه خود مظهر ایثار و مظهر شهادت است - در دعای شریف عرفه از این حادثه یاد میكند؛ «و ممسك یدی ابراهیم عن ذبح ابنه بعد كبر سنه و فناء عمره»؛ این در دعای مبارك امام حسین در عرفه است. این ایثار و این گذشت، یك نماد است برای مؤمنانی كه میخواهند راه حقیقت را، راه تعالی را، راه عروج به مدارج عالیه را طی كنند. بدون گذشت، امكان ندارد. همه امتحانهایی كه ما میشویم، در واقع نقطه اصلیاش همین است؛ پای یك ایثار و یك گذشت به میان میآید. گاهی گذشت از جان است، از مال است؛ گاهی گذشت از یك حرفی است كه كسی زده است، میخواهد با اصرار و لجاجت پای آن حرف بایستد؛ گاهی گذشت از عزیزان است؛ فرزندان و كسان. امتحان یعنی عبور از وادی محنت. یك محنتی را، یك شدتی را جلوی پای یك انسانی یا یك ملتی میگذارند؛ عبور از این محنت، امتحان است. اگر توانست عبور كند، به آن منزل مقصود میرسد؛ اگر نتوانست - نتوانست استعداد مندرج در وجود خود را بروز دهد، نتوانست بر هوای نفس غالب بیاید و عبور كند- میماند؛ امتحان این است. امتحان الهی برای این نیست كه خدا ما را بشناسد، ببیند ما در چه وزنی، در چه حدی هستیم؛ خود امتحان در حقیقت یك گام است به سوی مقصد. من و شما كه امتحان میشویم، معنایش این است كه اگر توانستیم از این شدت و از این محنت عبور كنیم، یك وضع جدیدی، حیاتجدیدی، مرحله جدیدی را بهدست میآوریم. در این خصوص، یك ملت و یك شخص تفاوتی نمیكند.
نكتههایی از كلام حجت الاسلام پناهیان
امتحانشناس باشید
عید قربان روز سربلند بیرون آمدن حضرت ابراهیم(ع) از امتحان الهی است پس این روز باید فرصت شناخت بیشتر ما هم از امتحانهای خدا باشد. با جمعبندی ما از سخنرانیهای استاد پناهیان، از شیوه امتحانهای خدا بیشتر آگاه شوید: كسی كه شیوه امتحان گرفتن از خود را نداند، در واقع شیوه زندگی كردن را نمیداند؛ چون اصلا تمام زندگی امتحان است. خداوند میفرماید: «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیبْلُوَكمْ؛ اساساً مرگ و زندگی بهخاطر امتحان گرفتن از ما آفریده شده است» (ملك/2). براساس فرمایش امیرالمؤمنین(ع)، امتحان برای این است كه تكبر انسان از بین برود و به جای آن «تذلل» بیاید. تذلل هم آن روی سكه «از بین رفتن تكبر» است. پس هدف محوری امتحان، از بین رفتن تكبر و رسیدن به تواضع است. به زندگی «امتحانی» نگاه كنید؛ چون ما امتحانی آفریده شدهایم.جوانها در حال امتحان جوانی هستند و پیرها هم امتحان پیری میدهند.
اگر دعا میكنیم: «خدایا به من رفاه و امكانات بده»، یعنی «خدایا مرا با رفاه و امكانات امتحان كن» یا اگر دعا میكنیم: «خدایا درد بیماری را از جان من ببَر»، یعنی «خدایا مرا با بیماری امتحان نكن، مرا با سلامت امتحان كن» و الا بیماری و سلامتی، ماهیت مستقلی خارج از امتحان الهی ندارند. باید بدانیم كه ما در بستر امتحان زندگی میكنیم لذا باید امتحانی زندگی كنیم چون اساساً ما امتحانی آفریده شدهایم!خداوند متعال هم از فرد امتحان میگیرد و هم از جامعه. ما تا وقتی نفس میكشیم در بستر امتحانات الهی قرار داریم. چه اعتقاد به خدا داشته باشیم و چه نداشته باشیم، به هر حال خدا از ما هم امتحان میگیرد چون خداوند جهان، جامعه، تاریخ و همه حیات را برای امتحان آفریده است. پس بر سر اصل امتحان بحثی نیست، فقط بحث و اختلاف نظرها میتواند بر سر این باشد كه خداوند الان دارد از ما چه امتحانی میگیرد و الان فصل كدام امتحان است؟
گاهی برای اینكه امتحانات الهی برایتان آسان شود، یك سر به هدف امتحان بزنید، یعنی امتحان خدا را دور بزنید و مستقیم به سراغ هدف امتحان بروید. هر وقت دیدی كه امتحان الهی سخت است و دارد تو را میپیچاند و اذیت میكند و داری زمین میخوری، امتحان را دور بزن! برو سر سجاده نماز و سرت را به سجده هدف بگذار و طولانیتر سجده كن. نماز امتحانات الهی را آسان میكند. آیه قرآنش هم این است: «(از صبر و نماز كمك بگیرید، البته این كار جز بر خاشعین، گران و دشوار است».
منبع: همشهری انلاین