تبیان، دستیار زندگی
پس از انفجار برج های دوقلوی تجارت جهانی در 11 سپتامبر، به دلیل نفوذ لابی صهیونیسم در اركان جامعه آمریكا، اولین تیرهای اتهام به سوی مسلمانان نشانه رفت و فضای آمریكا به شدت ضداسلامی شد....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش رژیم صهیونیستی در واقعه 11 سپتامبر

پس از انفجار برج های دوقلوی تجارت جهانی در 11 سپتامبر، به دلیل نفوذ لابی صهیونیسم در اركان جامعه  آمریكا، اولین تیرهای اتهام به سوی مسلمانان نشانه رفت و فضای آمریكا به شدت ضداسلامی شد....

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
نقش رژیم صهیونیستی در واقعه 11 سپتامبر

"جورج بوش"، اسلام و مسلمانان را متهم ساخت و حادثه  11 سپتامبر را "سرآغاز مجدد جنگ های صلیبی" نامید. حال آنكه امروزه شواهدی به دست آمده كه نشان می دهد بازیگران اصلی این انفجار، یهودیان مرتبط با رژیم صهیونیستی بوده اند. كتاب "11 سپتامبر، توطئه صهیونیست ها علیه آمریكا" به تشریح نقش صهیونیست ها در حادثه 11 سپتامبر می پردازد؛ در بخش هایی از این كتاب در رابطه با "مغز متفكر" این واقعه و اتفاق هایی كه پس از انفجار برج های دوقلو رخ می دهد اطلاعاتی ارائه شده است كه در ادامه می خوانید.

بلافاصله پس از انفجار برج های دوقلوی تجارت جهانی در 11 سپتامبر 2001، به دلیل نفوذ لابی صهیونیسم در اركان جامعه  آمریكا، اولین تیرهای اتهام به سوی مسلمانان نشانه رفت و فضای آمریكا به شدت ضداسلامی شد. "جورج بوش"، اسلام و مسلمانان را متهم ساخت و حادثه  11 سپتامبر را "سرآغاز مجدد جنگ های صلیبی" نامید. حال آنكه امروزه شواهدی به دست آمده است كه نشان می دهد بازیگران اصلی این انفجار، یهودیان مرتبط با رژیم صهیونیستی بوده اند. كتاب "11 سپتامبر، توطئه صهیونیست ها علیه آمریكا" كه توسط "مركز اسناد انقلاب اسلامی" منتشر شده، به تشریح نقش صهیونیست ها در حادثه 11 سپتامبر می پردازد؛ در بخش هایی از این كتاب در رابطه با "مغز متفكر"  این واقعه و اتفاق هایی كه پس از انفجار برج های دوقلو رخ می دهد اطلاعاتی ارائه شده است كه در ادامه می خوانید.

مغز متفكر 11 سپتامبر چه كسی بود؟

در تاریخ 4 می 2001، وزارت دفاع، "خاخام داو زاخئیم" یهودی را به عنوان حسابرس و مشاور مالی اش منصوب كرد. 4 ماه بعد در روز 10سپتامبر دقیقاً یك روز قبل از 11سپتامبر، "دونالد رامسفلد"، وزیر دفاع آمریكا، در یك نشست مطبوعاتی اعلام كرد كه حدود 2/3 تریلیون دلار، به خاطر هزینه های ارتشی از بودجه پنتاگون ناپدید شده است. صحبت های دقیق وی این گونه است: «وقتی یك سری محاسبات انجام دادیم دیدیم نمی توانیم این 2/3 تریلیون را پیدا كنیم.»

علی الظاهر این پول آب شده و به زمین فرو رفته ... یا شاید هم دلیل دیگری برای ناپدید شدنش وجود دارد. وظیفه اصلی "زاخئیم" به عنوان حسابرس ارشد این بوده كه به حساب های پنتاگون رسیدگی كند. اگر در حین نظارت وی، 2/3 تریلیون دلار گم شده است، به نظر شما چه بلایی سر این پول آمده؟

عواملی مشخصی كه در حملات 11سپتامبر نقش داشتند به خوبی تاوان اعمالشان را پس دادند. با نظارت این آقا خدا می داند چه بلایی بر سر بودجه وزارت دفاع آمده است؟

برای اینكه درك بهتری از شخصیت این مرد داشته باشیم، لازم می دانم اطلاعاتی راجع به سابقه خانوادگی او بدهم. پدربزرگ زاخئیم، خاخامی از نژاد روس بوده كه با یكی از اعضای خانواده كارل ماركس (یهودی) ازدواج كرده است. از سویی دیگر نیز پدرش از اعضای سازمان بتار (betar)، یك سازمان جانی و تروریستی بوده است كه بعدها به سازمان های بدنامی مثل استرن (Stern)، هاگانا (Haganah) و ایرگون (Irgun) ملحق می شود.

زاخئیم در یك معبدی یهودی به عنوان یك خاخام شول (Schul Rabbi) تربیت شد و درس خواند. بعدها به مدرسه آموزه های یهودی در لندن راه یافت و در آنجا با رموز قوانین تلمودی یهودی آشنا شد و پس از اقامت در نیویورك وی در دانشگاه یشیوا مشغول به تدریس علوم اقتصادی شد.

زاخئیم كه یك دورگه اسرائیلی - آمریكایی بود به عنوان روزنامه نویس در روزنامه اورشلیم پست و یكی از اعضای هیئت تحریریه در روزنامه اسرائیل "افرز" مشغول به كار شد. وی همچنین عضو شورای روابط خارجه (CFR) و پروژه قرن جدید آمریكا  (PNAC) بود.

در سپتامبر 2000 زاخئیم بیانیه پروژه قرن جدید آمریكا را امضا كرد. این پروژه با عنوان «بازسازی نیروی دفاعی آمریكا» یك شمای كلی از گسترش سلطه آمریكا بر جهان بود. این پروژه اهدافش را این گونه بیان می كند: «ما به یك حادثه مصیبت بار و در عین حال پیش برنده احتیاج داریم؛ واقعه ای كه یادآور نبرد "پرل هاربر" باشد. این واقعه باید افكار امریكا را از نو سامان دهد و آنها را آماده پذیرش جنگ هایی طولانی در خاورمیانه و اروپا-آسیا بكند».

ارتباط شخصی و مستقیم زاخئیم با وقایع 11 سپتامبر بسیار نفرت انگیز است، بالاخص اینكه محققان به این نتیجه رسیده اند كه هواپیماهایی كه به ساختمان های شماره 1 و 2 مركز تجارت جهانی اصابت كردند از راه دور كنترل می شدند.

در ابتدا وی به عنوان مدیر ارشد اجرایی و معاون مدیرعاملی شركت طراحی سیستم ها (Systems Planning Corp) وارد عمل شد. این شركت، شركتی پیمان كاری است كه در زمینه طراحی سیستم های كنترل از راه دور هواپیماها و فناوری های جنگ های الكترونیكی تخصص دارد. این سیستم های صدور فرمان به كنترل كننده های زمینی اجازه كنترل از راه دور هواپیما را می دهند.

شركت "طراحی سیستم ها"، فناوری متوقف كردن هواپیماها را در اختیار شركت رادار فیزیكز گروپ (Radar PhysicSGroup) قرار داد كه این شركت نیز به نوبه خود سیستم های پیشرفته متوقف كردن هواپیماها را تولید می كرد. به كمك این نوآوری امكان كنترل از راه دور هواپیماها، از جمله هواپیماهای مسافربری، و همچنین كنترل 10 هواپیمای مختلف در آن واحد وجود داشت. علاوه بر آن امكان قطع سیستم های خلبان هواپیما برای به پایان رساندن پرواز نیز از دیگر ویژگی های این پدیده است.

شركت "تریداتا گروپ" از شركت های وابسته به شركت "طراحی سیستم ها" است. پس از بمب گذاری مركز تجارت جهانی در سال 1993 این شركت وظیفه تحقیق بر روی این پرونده را به عهده گرفت. حال شركت "تریداتا" به همراه داوا زاخئیم به تمامی نقشه های ساختمان های مركز تجارت جهانی دسترسی و با انسجام ساختاری این بنا آشنایی كامل داشتند.

بهتر است بدانیم كه در دوران تصدی زاخئیم در پنتاگون، 59 جنگنده، 32 تانك و با 36 عدد موشك انداز جاولین ناپدید شدند. بعدها، زاخئیم قراردادی امضا كرد كه در آن 32 فروند هواپیمای بوئینگ به پایگاه نیروی هوایی "مك دیلی" در فلوریدا منتقل شدند. او همچنین چندین هواپیمای اف 15 و اف 16 را به مبلغ بسیار ناچیزی به اسرائیلی فروخت.

كمیسیون لاپوشانی واقعیت های 11 سپتامبر

حملات دروغین تنها بخشی از یك دسیسه  تروریستی است. دومین بخش از این معادله مربوط به مخفی كردن هویت مجرمین و نحوه  فعالیت هایشان است.

طبق نظر كمیته  تحقیقات، گزارش كمیسیون وارن كه پس از ترور "كندی" تنظیم شد، بزرگ ترین مضحكه  عدالتی بود كه این مملكت به خود دیده است. تازه نتیجه  این گزارش تا زمانی افتضاح بود كه 11 سپتامبر هنوز اتفاق نیفتاده بود. كمیسیون 11 سپتامبر در نوع خود شاهكاری بود بی نظیر.

"آلوین ك. هلرستاین" یك یهودی و ملی گرای متعصب است كه عضو چندین گروه یهودی در نیویورك می باشد. روابط او با مافیای یهودی به اواسط دهه  50 برمی گردد. هلرستاین در مقام یك قاضی دادگاه فدرال در جنوب نیویورك پرونده های بسیار زیادی در رابطه با حادثه 11 سپتامبر داشته است. پرونده ها مربوط به شركت های هواپیمایی، امنیت فرودگاه از سوی شركت " ای سی تی اِس" (ICTS) (یك شركت یهودی) و پرونده های مالك مركز تجارت جهانی یعنی لاری سیلوراستاین بودند.

به علاوه وی به پرونده  خانواده های قربانیانی رسیدگی می كرد كه دیه تعیین شده از طرف دولت را نپذیرفتند. او در نهایت خود وارد عمل شد، در كار پلیس كارشكنی كرد و پرونده  كلیه  بستگان و خانواده هایی كه در این میان خود را نفروختند و ساكت ننشستند را از رده خارج كرد. او همچنین به همسر یكی از قربانیان به نام "آلن ماریانی" پرخاشگری كرد و ماریانی به او گفت: «این دستگاه قضایی لعنتی غرق در فساد است.»

علاوه بر او، "كِنِت فاینبرگ" (یهودی) نیز مسئول صندوق غرامت قربانیان 11 سپتامبر بود. با پیاده كردن این نقشه  ظالمانه، فاینبرگ توانست حدود 97 درصد از خانواده هایی كه عزیزانشان را در روز 11 سپتامبر از دست داده بودند پوشش دهد. این كار او باعث شد كه خانواده  قربانیان، دیگر در آینده به دنبال شكایت و دادخوهی از دولت و شركت های هواپیمایی و از این قبیل نباشند.

فاینبرگ، پا به پای قاضی هلرستاین، علیه افرادی كه حاضر نشدند ساكت بمانند نبردی انتقام جویانه به راه انداختند و در پایان به علت كارشكنی ها در تحقیقات پلیس و تهدید و ارعاب و خشونتی كه علیه این افراد به كار گرفتند، متأسفانه حتی یك پرونده  حادثه  11 سپتامبر هم به نتیجه نرسید.

در این پروسه باید از شخص دیگری نیز نام برد: "مایكل چرتف" (یهودی)؛ پسر خاخامی كه تلمود (یكی از كتاب های مذهبی یهود) تدریس می كرده، دورگه ی اسرائیلی    آمریكایی و یك نژادپرست صهیونیستی. سمت و موقعیت چرتف به عنوان رئیس بخش جنایی وزارت دادگستری آمریكا، این اجازه را به او می داد كه روی بیش از 100 نفر از اعضای حلقه های جاسوسی اسرائیل كه علیه آمریكا جاسوسی می كردند اعمال نفوذ داشته باشد. طبق گزارش ها، وی مدت كوتاهی پس از حملات 11 سپتامبر، لیستی از "19 هواپیماربای عرب" جمع آوری می كند. همچنین در بازگرداندن "گروه اسرائیلی های رقصان" به كشورشان نقش اساسی داشت. با این كارش از دادگاهی شدن این نوجوانان در داخل خاك آمریكا جلوگیری كرد. همسر مایكل چرتف خانم مریل چرتف مدیر اتحادیه  ضد افترا (ADL) بود. چرتف بعدها وزیر امنیت داخلی آمریكا شد و كتاب «قانون میهن پرستی» را نوشت.

طبق گزارشی از اخبار ABC یك یهودی دیگر به نام "آلان درشویتز" ، واسطه ای میان دولت آمریكا و مقامات اسرائیلی شد و برای آزادی گروه «اسرائیلی های رقصان» وارد مذاكره شد.

زمانی كه "مایكل موكاسی" یهودی، به عنوان قاضی بر روی پرونده  "لاری سیلوراستاین"، مالك مركز تجارت جهانی، و شركت های بیمه كار می كرد مورد نفرت مردم قرار گرفت و سرانجام این شركت ها مجبور شدند كه میلیاردها دلار بابت غرامت به سیلوراستاین پرداخت كنند. همچنین اجازه  تحقیق و رسیدگی به پرونده  «اسرائیلی های رقصان» را به كسی نداد. او از سیاست های بی رحمانه  سیا (آژانس اطلاعات مركزی) در دوران جرج بوش حمایت می كرد.

پس از آنكه 3 درصد از خانواده های قربانیان حق السكوتی كه به نام غرامت به آنان پیشنهاد شده بود را نپذیرفتند، یك یهودی دیگر به نام "شیلا بیرن بام" قانوناً به عنوان «واسطه  مخصوص» در نظر گرفته شد تا برای خانواده هایی كه فقط می خواستند به شكایاتشان رسیدگی شود ایجاد رعب و وحشت كند.

"فیلیپ زلیكو" شهروند دورگه  "آمریكایی    اسرائیلی" با انتصاب به عنوان مدیر اجرایی كمیسیون 11 سپتامبر این اجازه را یافت تا نقش یك گزینش گر را بازی كرده و تعیین كند چه اطلاعاتی باید به كدام از همكارانش برسد و مهم تر از همه اینكه چه اطلاعاتی به ایشان نرسد. كاملاً واضح بود كه آخرین گزارش این كمیسیون ساخته و پرداخته  ذهن خود زلیكو است. او داستان 19 مسلمان متعصب را بر سر زبان ها انداخت. طبق این گزارش این مسلمانان به رهبری اسامه بن لادن توانسته بودند 4 هواپیمای مسافربری را فقط به كمك یك چاقوی مقوابری بربایند. پس از اینكه دو هواپیمای اول به برج های دوقلو اصابت كردند این برج ها روی هرچی علم و دانش بوده را سفید كرده و در عرض 10 ثانیه در خود فروریختند.

ماه ها پیش از اینكه كمیسیونی به نام كمیسیون لاپوشانی تشكیل شود، زلیكو پیش طرحی مفصل از آخرین گزارشش را برای ارائه به كمیسیون آماده كرده بود. این پیش طرح به قدری مفصل و جزء به جزء بود كه هم فصل بندی شده بود و هم سرفصل و بند و ماده داشت.

در میان یهودیانی كه از آنان نام برده شد، نام یك یهودی دیگر نیز دیده می شود: "هنری كیسینجر". جرج بوش در ابتدا وی را به عنوان مدیر اجرایی كمیسیون لاپوشانی انتخاب كرد. تضاد منافع مانع از این شد كه وی تصدی این پست را به عهده بگیرد.

یك یهودی دیگر به نام "استفان كُافمن" در مقام مدیر موسسه  ملی استاندارد و تكنولوژی (NIST) سعی می كرد تا انفجار از پیش برنامه ریزی شده ی ساختمانِ مركز تجارت جهانی را از همه مخفی كند. بنابر اظهارات وی این ساختمان تمام فولادِ 47 طبقه ای را آتش از بین برد، این در حالی است كه آتش سوزی ساختمان سالومون از خیابان به سختی دیده می شد.

"پل ام لاكار" و "مِتِ سوزِن" كه هردو یهودی بودند، از اعضای كلیدی گروه تجسسی انجمن مهندسان عمران آمریكا (ASCE) بودند كه انفجار ازپیش طراحی شده  ساختمان های شماره 1 و 2 مركز تجارت جهانی را مخفی كردند. این دو نفر دقیقاً همین كار را در مورد پرونده  انفجار ساختمان فدرال در 1995 در اوكلاهاما سیتی انجام دادند.

پس از انفجار برج های دوقلو، مأموریت از بین بردن مدارك و شواهد باقی مانده در منطقه  صفر به شركت بازیافت مواد Metal Management  محول شد. این شركت و شركت سیمس گروپ متعلق به شخصی به نام "آلان راتنر" بودند. مسلماً وجود هر یك تیرآهن و شاه تیر در بزرگ ترین صحنه  جرم آمریكا مهم و ضروری بوده، ولی با این حال به بازرسان این اجازه را ندادند كه روی این عناصر باقی مانده از انفجار تحقیق كنند. راتنر چندین تن فولاد به چین صادر كرد و به خاطر این خیانتی كه به كشورش كرد 6 قطعه نقره پاداش گرفت.

"تاد فلچر"، دستیار تحقیقاتی پروفسور "دیوید ری گریفین" در تألیف كتاب «جاسوسی برپایه  شناخت گرایی» در طی مصاحبه ای در 15 سپتامبر 2010 اعلام كرد: «در مقاله ای (تحت عنوان تئوری های توطئه: علل و راه حل/ مجله ی فلسفه ی سیاسی ) سان اشتاین درخواست كرد كه یك عملیات دولتی محرمانه به راه انداخته شود تا گروه های افراطی متعصب و حامی تئوری های توطئه  دولت را از میان بردارد». وی در ادامه گفت: «به عقیده  سان اشتاین این افراد، كه عمدتاً حقیقت جویان 11 سپتامبر هستند، از علم و دانش هیچ بهره ای نبرده و از لحاظ درك و معرفت در فقر مطلق به سر می برند. به همین علت روی آوردن این افراد به خشونت و كارهای خطرناك و همچنین شركت در عملیات تروریستی دور از انتظار نیست. بنابراین باید به مأموران دولت این اجازه را داد تا زیر پای این افراد را خالی كرده و بر سایت های اینترنتی نظارت داشته باشند».

در طی این صد سال كه ساختمان های تمام فولاد برج های دوقلو پابرجا بودند، فقط سه نفر به پایین پرت شده اند كه احتمالاً بر اثر آتش سوزی بوده است. عجیب این كه هر سه عمارت توسط "لاری سیلوراستاین" اجازه می شوند و هر سه در یك روز (11 سپتامبر) به یك شكل (انفجار از پیش تعیین شده) و با سرعتی باورنكردنی فرو می ریزند.

حلقه های جاسوسی اسرائیل در آمریكا

قبل از 11 سپتامبر 2001، تحقیقات گسترده ای در خصوص فعالیت های حلقه های جاسوسی در داخل خاك آمریكا انجام شد. در حین انجام این تحقیقات 140 اسرائیلی دستگیر شدند. واضح است كه تمامی این فعالیت های مخفیانه تصادفی انجام نشده است چرا كه آنان به نیرویی پیش برنده در انجام كارهایشان احتیاج داشتند.

براساس گفته های بازرس "نایل مكِی" (Neil Mackay) در روزنامه ساندی هرالد Sunday Herald، اسناد و مدارك دولت، حلقه های جاسوسی را این گونه توصیف می كنند: «فعالیت های منظم و دارای اصولی كه به منظور جمع آوری اطلاعات و برای نفوذ در تجهیزات دولتی سازماندهی شده اند. اكثر آن افرادی كه دستگیر شده بودند همگی از اعضای نیروهای مسلح ارتش اسرائیل بودند    اما این نكته قابل ذكر است كه خدمت سربازی در اسرائیل امری اجباری است- به هرحال، شماری از این افراد زمانی برای نیروهای اطلاعاتی كار می كردند.»

پس از حادثه ی 11 سپتامبر، 60 اسرائیلی دیگر نیز بازداشت شدند و طبق گزارشی از "كارل كامرون" در اخبار فاكس نیوز، میان این اسرائیلی ها و حوادث 11 سپتامبر رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد و مدارك و شواهدی كه این گفته را اثبات می كنند همگی محرمانه هستند.

سازمان های FBI وDEA (اداره ی مبارزه با مواد مخدر) در خصوص این پیشامدها آن چنان گوش به زنگ بودند كه در اوایل سال 2001 به دیگر بخش های دولت نیز اطلاع دادند كه مراقب اشخاصی باشند كه خود را به عنوان «دانشجویان اسرائیلی رشته  هنر» جا می زنند. بنا بر این گزارش ها، تمركز این مظنونین كاملاً روی پایگاه های نظامی و ساختمان های دولتی و همچنین خود FBI و كارمندان سازمان اطلاعات و مأموران قانون بوده است.

سه ماه پس از حوادث 11 سپتامبر، فاكس نیوز بر آن شد تا یك مجموعه  چهار قسمتی از این ماجرا بسازد. محوریت این برنامه ها حلقه های جاسوسی اسرائیل در داخل خاك آمریكا بودند. كارل كامرون گزارشی تهیه كرد كه در آن بزرگ ترین حلقه  جاسوسی را كه تا به حال در این كشور فعالیت كرده است نشان می داد. با توجه به حوادثی كه در پاییز آن سال در نیویورك و واشینگتن اتفاق افتاده بود، همه فكر می كردند كه این موضوع برای مردم بسیار جالب خواهد بود. با این حال، به دلیل برخی مسائل، این مجموعه پخش نشد.

حال مهم ترین سوال این است كه چه كسی آن قدر نفوذ داشته تا توانسته پخش آن برنامه را قبل از آنكه روی آنتن برود لغو كند؟

احتمال دارد یكی از سرنخ ها در همان برنامه  پخش نشده باشد. در آن مجموعه، كارل كامرون نشان می داد كه آن 60 اسرائیلی چه طور بلافاصله پس از حوادث 11 سپتامبر دستگیر یا بازداشت شدند، درحالی كه قبل از 11 سپتامبر 140 نفر دیگر نیز زندانی شده بودند. طبق تحقیقات انجام شده این اشخاص به دلیل جاسوسی در داخل خاك آمریكا دستگیر شدند.

بسیاری از مردم این نظریات بی پایه و اساس را قبول نمی  كنند و می گویند كه موساد پیش از 11 سپتامبر به مقامات آمریكا راجع به احتمال یك حمله داخلی هشدار داده بود. ولی همان طور كه كامرون اشاره كرده بود، اسرائیل یا بیشتر اطلاعاتش را در اختیار مأموران اطلاعاتی آمریكا قرار نداده بود یا اطلاعاتش بسیار كلی بودند نه جزئی. حتی وحشتناك تر از آن این است كه جاسوسان اسرائیلی برخی از اعراب را انتخاب و پس از ورودشان به خاك آمریكا آنها را تعقیب كرده و برایشان پرونده سازی كرده بودند و هم چنین از علت مسافرتشان دقیقاً اطلاع داشتند. این شهروندان عرب بعد ها به نام تروریست های 11 سپتامبر شناخته شدند. آیا این افراد واقعاً در حملات دست داشتند یا اینكه فقط اسم و رسم شان به دست اسرائیل افتاده و ردشان را گرفته اند و بعد ها سپر بلای مجرمان اصلی شدند؟

قبل از بستن این پرونده این نكته را به خاطر داشته باشید كه تحقیقات كامرون نشان می داد این جاسوسان اسرائیلی كه وارد آمریكا شدند دانشجویان دانشگاه اورشلیم و آكادمی بازولا (Bazola) بودند و خود را به جای دانشجویان رشته  هنر جا زده بودند. همچنین ارتباطات مستمری با مأموران دولت داشتند. كامرون به اسناد و مدارك بسیار مهم دولتی دسترسی داشته است و طبق این اسناد،  اسرائیلی ها پایگاه های نظامی، اداره  مبارزه با مواد مخدر، FBI و دیگر تجهیزات و دفاتر دولتی را هدف قرار داده و با روش های گوناگونی به داخل آنها نفوذ كرده بودند. به علاوه، منازل مأموران قانون و مأموران اطلاعاتی را نیز زیر نظر داشتند. بدتر اینكه این دانشجویان هنر زمانی جزو نیروهای اطلاعاتی اسرائیل و متخصص در امور امنیتی الكترونیكی و همچنین مواد منفجره بودند.

صحت این خبر در یك گزارش 60 صفحه ای توسط سازمان مبارزه با مواد مخدر و دیگر ارگان های دولتی و همچنین سخنگوی سازمان مبارزه با مواد مخدر تأیید شده است.

این جاسوسان اسرائیلی نه تنها بر روی حوزه  فعالیت های دولتی، كه در بالا به آنها اشاره شد تمركز كرده بودند، بلكه حضور این جاسوسان را به مراكزی مثل پایگاه نیروی هوایی مك دیل (MacDill) و پایگاه نیروی هوایی تینكر(Tinker) در شهر اُكلاهاما هم اطلاع داده و از آنان درخواست شده بود كه كاملاً گوش به زنگ باشند.

اصل و اساس این عملیات جاسوسی را می توان در گزارشی از آژانس اطلاعات دفاعی آمریكا مشاهده كرد. طبق این گزارش كه توسط كارل كامرون خوانده شد «اسرائیل برای جمع آوری اطلاعات بسیار حریص است» و همچنین عامل انگیزه و اشتیاقش در این امر برمی گردد به غریزه  ادامه  بقا كه تمام وجوه خط مشی های سیاسی و اقتصادی آنان را تحت تأثیر قرار داده است. اسرائیل قاطعانه فناوری های نظامی و صنعتی را جذب كرده و ایالات متحده نیز در مركز این هدف قرار دارد.

یكی از راه های دسترسی به اطلاعات مورد نظر، شركت خصوصی مخابرات آمدوكس (Amdocs) است. این شركت به كمك 25 شركت دیگر از بزرگ ترین شركت های مخابراتی آمریكا، حجم عظیمی از تماس های گرفته شده را در آمریكا كنترل و همچنین قبض های تلفن را نیز صادر می كرده است. به بیانی دیگر، این شركت روی هر مكالمه ای كه در آمریكا ضبط می شده نظارت و به تمام مكالمات تلفنی دسترسی داشته است. وخامت اوضاع آنچنان زیاد می شود كه آژانس امنیت ملی آمریكا (یكی از مخفیانه ترین آژانس های آمریكا) طی بیانیه ای به مردم آمریكا اطلاع می دهد كه مكالمات تلفنی شهروندان ما به دست افراد بیگانه افتاده است.

اگر نگاهی به ماه های پیش از حادثه 11 سپتامبر بیندازیم، آن زمان كه عرب های به ظاهر تروریست وارد كشور شده و تماس تلفنی برقرار كردند، چه كسی به این مكالمات گوش می داد؟ پاسخ 1: شركت اسرائیلی آمدوكس. علاوه بر آن، زمانی كه وارد كشور شدند و در شهر گشت می زدند چه كسی ردّشان را می گرفت؟ پاسخ شماره 2: موساد و از طریق دانشجویان رشته هنرش.

در این صورت، فكر می كنید چه كسی بهتر از اسرائیل می توانسته سپر بلایی برای خود درست كند؟ آن هم درست در زمانی كه آمریكا با خطرناك ترین دشمن اسرائیل، یعنی "صدام حسین"، وارد جنگ شده بود. مهم تر از آن اینكه سیاست خارجی آمریكا منحصراً به دست نومحافظه كاران صهیونیستی اداره می شود و این در حالی است كه سالیان سال است موساد و سیا دست شان در یك كاسه است.

به علاوه اگر فكر نمی  كنید كه با این كار آمدوكس رسوا می شود، پس نگاهی می اندازیم به تحقیقات گسترده ای كه در سال 1997 در لس آنجلس علیه باندهای قاچاق مواد مخدر انجام شد. طبق گزارش كارل كامرون، مأموران فدرال به دنبال یك باند جنایتكار اسرائیلی بودند كه در خارج از نیویورك، لس آنجلس، میامی، لاس وگاس، كانادا و مصر فعالیت می كرد. زمانی كه مأموران آنها را پیدا كردند متوجه شدند كه این افراد شماره پیجرها، موبایل ها و حتی پلاك خانه  پلیس هایی كه آنها را تحت نظر داشتند را همراه خود دارند و حتی اعتراف كردند كه این اطلاعات بیشتر از اینهاست.

گروه اطلاعاتی جِین، نشریه  معتبر انگلیس كه به تجزیه و تحلیل صنایع دفاع و اطلاعات جهانی می پردازد، طی گزارشی در 13 مارس 2002 اعلام كرد: «بسیار عجیب است كه رسانه های آمریكا از انتشار خبری كه پس از حادثه 11 سپتامبر جزو داغ ترین اخبار بود خودداری كردند. این اخبار مربوط می شد به خنثی كردن عملیات جاسوسی یك باند اسرائیلی كه هدفشان نفوذ در وزارت دادگستری و دفاع بوده است».

در گزارشی از دیوان محاسبات آمریكا (1996) آمده است كه «در میان متحدین آمریكا، دولت اسرائیل وحشیانه ترین عملیات جاسوسی را بر ضد آمریكا انجام داده است».

طبق گزارشی از آژانس اطلاعات دفاعی آمریكا (1996) «اسرائیل قاطعانه، فناوری های نظامی و صنعتی را برای خود جمع می كند و ایالات متحده نیز در مركز این هدف قرار دارد».

سازمانی كه در این میان مسئول سركوب كردن و در نهایت برداشتن این اخبار از روی وب سایت فاكس نیوز بود سازمانی است به نام JINSA(موسسه  یهودی امور امنیت ملی). رئیس و مدیر ارشد اجرایی این موسسه فردی است به نام دیوید اشتاین من كه به عنوان مدیر  ?CAMERA ? (هیئت اخبار خاورمیانه در آمریكا) نیز فعالیت می كند. این گروه ها اعضایشان را تشویق می كردند تا در جهت برداشتن هرگونه اخباری راجع به حلقه های جاسوسی اسرائیل با فاكس نیوز تماس بگیرند، فكس ارسال كنند، نامه بنویسند و یا ایمیل بفرستند.

كامرون راجع به اینكه چطور جلوی افشاگری هایش را گرفتند، خیلی خونسردانه پاسخ داد : «مأموران سازمان مبارزه با مواد مخدر، اداره  مهاجرت و تابعیت و FBI به فاكس نیوز هشدار دادند كه هرگونه پیگیری یا حتی ذكر نام حلقه های جاسوسی اسرائیل جرم محسوب می شود».

جان ساگ سردبیر مجله Weekly Planet در مقاله ای تحت عنوان «افشای راز جاسوسان اسرائیلی» گفته كامرون را تأیید كرد: «فاكس نیوز این نكته را تصدیق می كند كه توسط لابی ها و گروه های فشار اسرائیلی مثل اتحادیه ضد افترا و یا هیئت اخبار خاورمیانه در آمریكا (CAMERA)تحت فشار شدید بود.»


منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی(برگرفته از كتاب "11 سپتامبر، توطئه صهیونیست ها علیه آمریكا"، صص 75-48)