تبیان، دستیار زندگی
روناک یونسی كه در«آسپرین» نقشی فرعی دارد می گوید حضورش در فصل بعد پررنگ می شود؛ با او درباره این مساله ، نقش نازلی، چرایی هیت نشدن سریال و چند مساله دیگر گفت و گو كرده ایم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«آسپرین» به روایت روناک یونسی

روناک یونسی كه در«آسپرین» نقشی فرعی دارد می گوید حضورش در فصل بعد پررنگ می شود؛ با او درباره این مساله ، نقش نازلی، چرایی هیت نشدن سریال و چند مساله دیگر گفت و گو كرده ایم.

بخش سینما و تلویزیون تبیان
اسپرین

«آسپرین» در مجموع سریال خوبی است و می توانست جایگاهی بهتر از این داشته باشد. پیش از ورود به این مساله اگر موافقید درباره پروسه ای که طی شد تا در سریال بازی کنید، شروع کنیم.
برای هر بازیگری پیشنهادات متفاوتی وجود دارد که بر اساس آن پیشنهادات ، تجربه کاری ، زمینه که داشته و  ژانری که دوست دارد نانتخاب می کند. درباره سریال «آسپرین» زمانی که برای صحبت و حضور در پروژه ، صحبت شد هنوز فیلمنامه کامل و مدونی وجود نداشت ؛ سه قسمت برای من ایمیل شد و خواندم . متن گنگ بود و تصمیم گرفتم با آقای نجفی جلسه ای حضوری داشته باشم. خیلی صحبت کردیم و دورنمای سریال را بری من توضیح دادند ؛ از فصل های بعدی گفتند و این که قرار است قصه در ادامه چه شود.
نازلی چه جذابیتی داشت كه پذیرفتید آن را بازی كنید؟
 من حال و هوای کاراکتر را دوست داشتم ؛ فکر می کنم نازلی نماینده زن هایی است که در هیاهوی زندگی شهری و روابط خانوادگی دچار تنش و دلسردی هستند. این کاراکتر برای من آشنا بود ؛ زن هایی را دیده ام که به دلیل مشغله همسر و نیز نبود تفاهم درست و نارضایتی از آن چه فکر می کردند باید بشود و نشده دچار دلسردی هستند. اما این که چه اتفاقی قرار است برای نازلی بیفتد مبهم بود. فیلمنامه کاملی نداشتم و فقط می دانستم قرار است این کاراکتر به خاطر اتفاقاتی که در فصل بعدی برایش رخ می دهد، دگرگون شود. فصل یک معرفی این شخصیت است و ماجراهای اصلی از فصل دو شروع می شود. مستلزم این بود که مشکلات ، درگیری ها و دغدغه های نازلی برای بیننده باز شود و در فصل دو اتفاقات اصلی برای او رقم بخورد. این صحبت اولیه ای بود که با آقای نجفی انجام دادیم و من هم با این شرط که قرار است حضور نازلی پررنگ شود، قبول کردم در سریال بازی کنم.   
زوج شما و مجید صالحی خیلی خوب و باور پذیر شده. تا الان زوم سریال روی کاراکتر مرد بوده اما شما به عنوان بازیگر مقابل در عین کوتا بودن نقش، طوری اتمسفر این رابطه را ایجاد كرده اید که بخشی از هویت آرمان برای بیینده هویدا شود. کمی از مسیری بگویید که این رابطه جان گرفت.

در ابتدای کار همه چیز برای من مبهم بود اما آقای نجفی سعی کردند. با تمام احترامی که به تلاش همكاران در سریال «آسپرین» دارم و می دیدم با جان و دل و بدون چشمداشت تلاش کردند ، ولی نمی توان منكر شد كه سریال شبكه خانگی باید بازیگر مطرح و باتجربه داشته باشد

وقتی یک نقش کوتاه است، مجال بازیگر برای جولان کم است و باید در تک سکانس ها حس و موقعیت کاراکتر را منتقل کرد. برای من سخت بود اما خوشبختانه همبازی ام آقای صالحی بودند كه خیلی خوب بازی كردند. ارتباط خیلی خوب در آمد چون اول از همه معتقدم برای در آمدن ارتباط دو بازیگر ارتباط پشت صحنه خیلی مهم است. آقای صالحی بسیار همکار خوب، محترم و دارای دغدغه کار است. این ویژگی ها کار را برای من هم راحت می کرد که بده بستان خوبی داشته باشم. از اول قرار این بود که بخشی از شخصیت آرمان را در خانه و در مقابل همسرش بینیم که متفاوت از بخشی است که از او در بیرون می بینیم . البته پیشینه این زن و شوهر در فصل بعد رونمایی می شود که بگ گراند خیلی جذاب و غیر قابل پیش بینی است. آقای صالحی با قدرت تمام این نقش را بازی کرد و به من هم کمک کرد و فکر می کنم تا حدود زیادی در انتقال حرفی که باید به مخاطب زده می شد موفق بوده ایم.
اشاره کردید قرار است در فصل بعد نقش تان پررنگ باشد. اعتماد کردید و نقش کوتاهی در فصل یک بازی کردید اما اصلا مشخص است ادامه سریال چه زمانی به تولید می رسد؟
متاسفانه در صنف ما چاره ای نیست جز این که بر اساس اعتماد كار كنی ؛ گاهی جواب می گیری و گاهی نه. خیلی وقت ها نقشی با آب و تاب برای بازیگر تعریف می شود اما در نهایت آن چیزی نبوده که ابتدا قولش داده شده. این تجربه را همه بازیگران حداقل برای یک بار داشته اند. اگر اعتماد نکنی باید کارت را کم کنی و با گروه هایی کار کنی که قبلا تجربه همکاری داشته ای. چنین اندیشه ای باعث می شود نتوانی با کارگردان ها و پروژه های مختلف همكاری داشته باشی. بر این اساس ما بازیگران مجبوریم اعتماد کنیم در حالی كه باید قانونی وجود باشد که بازیگر با طیب خاطر وارد یک پروژه شود و بداند وقتی فیلمنامه را می خواند همان تصویری می شود و عوامل بیرونی مثل بودجه ، درگیری ها و اتفاقات فرامتن در آن خلل نمی اندازند. طبق صحتبی که کرده ایم کار اصلی من در فصل دو شروع می شود؛بر همین اساس و اعتماد من با «آسپرین» قرارداد بستم و امیدوارم سری دوم سریال ساخته شود تا بتوانیم به آن چیزی که درباه اش حرف زدیم برسیم. جولانگاه نازلی در این قصه به اندازه ای نبود که بتواند مرا جذب کند باید این پیش در آمد می بود تا در فصل دو به آن چه مد نظر من و کارگردان هست برسیم و امیدوارم این اتفاق بیفتد.

اسپرین

اگر كسی پی گیر«آسپرین» باشد آن را رها نمی كند اما مشكل این جاست كه ویترین سریال خیره كننده نیست. به نظر شما اگر همه بازیگران سریال از میان چهره های آشنا انتخاب می شدند، اتفاق بهتری رخ نمی داد؟
سریال های شبکه نمایش خانگی باید دارای ویژگی های خاصی باشند تا مخاطب برای شان هزینه کند. اعتقاد شخصی ام این است که ویژگی اول برای این جور کارها بازیگر است؛ یعنی باید بازیگرهایی انتخاب شوند که مخاطب مشتاق دیدن شان هستند یا تصور بازی خوب و یا خاطره بازی خوب از آن ها دارند. این اتفاق برای هر پروژه ای بیفتد می توان پیش بینی کرد که موفق می شود. در ابتدای کار همه چیز برای من مبهم بود اما به عقیده کارگردان احترام می گذارم و سعی می کنم دخالت و اعمال نظر نکنم. آقای نجفی سعی کردند من را قانع کنند و من هم سع سعی کردم به نظر ایشان احترام بگذارم چون قطعا فکری پیش انتخاب ها بوده است. با تمام احترامی که به تلاش همكاران در سریال «آسپرین» دارم و می دیدم با جان و دل و بدون چشمداشت تلاش کردند ، ولی نمی توان منكر شد كه سریال شبكه خانگی باید بازیگر مطرح و باتجربه داشته باشد.
می گویند دوره ستاره ها و چهره ها تمام شده اما برای شبكه نمایش خانگی همچنان باید روی محبوبیت بازیگران حساب كرد.
بله ؛ ضمن این كه بازیگر مطرح ، تجربیاتش را یك پروژه تزریق می كند . البته من مخالف حضور بازیگران تازه کار نیستم چون باید بالاخره از یک جا شروع کرد. در «آسپرین» بازیگرانی داریم كه فوق العاده خوب هستند. مثلا آقای پیام احمدنیا شاید به چهره خیلی آشنا نباشد ولی بازی شان جذاب ، زیبا و سیال است. به هر حال وقتی پای بخش خصوصی وسط می آید باید گیشه را در نظر داشت .حضور بازیگران چهره و بنام خیلی در این چرخه تاثیر گذار است و اگر در «آسپرین» این اتفاق می افتاد حتما شرایط فرق می کرد. به هر حال تجربه بازیگری که سال ها است بازی می کند  با کسی که تازه شروع کرده خیلی فرق دارد. از بزرگی شنیدم که گفتند از من برای بازی در کاری دعوت شد و گفتند فقط یک روز کار داریم ؛ من مبلغی پیشنهاد دادم ، گفتند یک روز کار است. گفتم نه، من پول یک روز و چهل سال تجربه ام را می گیرم. بازیگر با تجربه یک نقش معمولی را ویژه تر بازی می کند. تجربه گاهی در حرفه بازیگری از استعداد مهم تر است و می تواند به دیده شدن فیلم یا سریال.
غیر از كستینگ، چه عواملی را در نرسیدن «آسپرین» به نقطه مطلوب دخیل می دانید؟

کار اصلی من در فصل دو شروع می شود؛بر همین اساس و اعتماد من با «آسپرین» قرارداد بستم و امیدوارم سری دوم سریال ساخته شود. جولانگاه نازلی در این قصه به اندازه ای نبود که بتواند مرا جذب کند باید این پیش در آمد می بود تا در فصل دو به آن چه مد نظر من و کارگردان هست برسیم و امیدوارم این اتفاق بیفتد

من آمار دقیقی از فروش «آسپرین» ندارم ولی امیدوارم تلاشی که بچه ها کردند به چشم آمده باشد. یک گروه خیلی خوب پشت این سریال قرار داشت و همه با انگیزه و با تلاش آمده بودند.  فارغ همه این بحث ها، در هر كاری قصه خیلی مهم است تا بیننده را بکشاند یعنی تعلیق و گیری آخر هر قسمت باشد تا تو را مجاب کند که قسمت بعدی را بخری و تماشا کنی . این اتفاق در «آسپرین» افتاده اما نمونه خوب دیگر این تعلیق ها و نیز انتخاب بازیگران مطرح را در «شهرزاد» داشتیم. من فکر می کنم به هر حال تجربه خیلی مهم است ، پروداکشن خیلی مهم است و عواملی اند که دست به دست هم می دهند که یک اثر موفق بشود.
در «آسپرین» نشان دادید که «رستگاران» یک اتفاق نبوده و اگر مجالش باشد می توانید بالاتر از جایگاهی که الان هستید بایستید. اشاره ای به مصائب بازیگری داشتید ، چقدر از موقعیتی که الان در آن هستید محصول اختیار و انتخاب خودتان است؟
متاسفانه در سینما و تلویزوین ایران (تئاتر را مستثنی می کنم چون هنوز بکر و دست نخورده باقی مانده و می توانی بگویی از حواشی بدور است) گرفتار مافیا است. آدم هایی هستند که پروژه های بزرگ را در اختیار دارند و با گروه های محدودی کار می کنند و دغدغه شان برای انتخاب، فقط استعداد بازیگر نیست. حالا اگر بازیگری نشان دهد که مستعد است ولی از آن دوستان خوب! نداشته باشد کم کم به انزوا می رود. من شکایتی ندارم چون به آن رضایت روحی که باید در بازیگری رسیده ام. به «رستگاران» اشاره کردید ؛ خیلی ها بعد از این سریال فکر می کردند همه چیز اتفاقی بوده و دیگر تکرار نمی شود. من منکر توانایی بالای آقای مقدم و تیم سازنده آن سریال نمی شوم ولی من هم خیلی تلاش کردم؛ همان طور که این کوشش را برای کارهای دیگرم دارم. من حرفه ام را خارج از حواشی آن دوست دارم و وقتی یک سکانس را خوب بازی کنم حالم خوب است و وقتی بد ، حالم بد می شود. این یعنی من حرفه بازیگری را فدای حواشی نمی کنم و به هر قیمتی جلوی دوربین نمی روم. بعضا شده در طول یک سال بازی نکرده ام و خیلی از پیشنهادها را رد کرده ام اما دوست داشتم کاری انجام دهم که آن لذت ببرم ولی متاسفانه در سال های اخیر کم بوده. پیشنهادهایی داشته ام که پول خوبی بابتش می گرفتم و چند مدت سرگرم می شدم اما نپذیرفته ام چون حرفه ام را به این دید نمی بینم. فکر می کنم شرافتی که در انجام ندادن بعضی کارها هست در انجام دادن آن نیست. اگر آن چیزی که باید تا الان می شده و نشده تقصیر من نیست و ربطی به منِ بازیگر ندارد. من در خیلی از نقش ها و کارهای کوچک همان انرژی ام را گذاشته ام که برای نقش اصلی. این دیگر به من ربط ندارد. سعی ام این است جایگاهم را حفظ می کنم که اگر بالاتر نرود از این پایان تر هم نیاید. بازی درست و رضایت مخاطب برای من مهم است.


منبع: هفت صبح / احمد رنجبر