تبیان، دستیار زندگی
هر روز از زندگی ما میتونه روز قشنگی باشه ، اگر ما هنر این را داشته باشیم که قشنگ زندگی کنیم ، زیبا ببینیم ، زیبا نفس بکشیم ، زیبا صبر کنیم و جز زیبایی در کالبد خاکی این دنیای فانی چیزی نبینیم ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : لیلا عشقی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سرسره های رنگی برای روحیه

هر روز از زندگی ما میتونه روز قشنگی باشه ، اگر ما هنر این را داشته باشیم که قشنگ زندگی کنیم ، زیبا ببینیم ، زیبا نفس بکشیم ، زیبا صبر کنیم و جز زیبایی در کالبد خاکی این دنیای فانی چیزی نبینیم ...

لیلا عشقی-بخش زیبایی تبیان
سرسره

کاملیا : دلیل زنده بودنتون اوووومد . 
فرشته : سلام ، چطوری ؟ 
کاملیا : خوبم ، تو چطوری ؟ 
فرشته : خیلی بد . 
کاملیا : ااای بابا چیه دوباره ؟ 
فرشته : هیچی افسردگی گرفتم . 
سمانه : سلام بچه ها چیه باز فرشته چشه دوباره ؟ 
کاملیا : هیچی بچه مون افسرده شده .
فهیمه : منم اومدم . باز بدون من چت کردین ؟ خب منم صدا کنین دیگه .
فرشته : بیا بابا تازه شروع کردیم نترس عقب نموندی . 
فهیمه : حالا این فرشته چشه ؟ چرا افسرده شده ؟ نبینم فرشته جونم افسرده باشی !!!
فرشته : هیشکی منو دوست نداره ، دیگه خسته شدم از این زندگی یکنواخت .
کاملیا : چرا یکنواخت عزیزم ؟ خب برا خودت تنوع ایجاد کن . 
فرشته : مثلا چیکار کنم آخه ؟ دلم میخواد زندگیم زیبا بشه ، از این رنگ تیره ای که الان داره در بیاد . 
سمانه : زیبا رو خووووب اومدی . خخخخخخ
فهیمه : عزیزم برای داشتن یه زندگی زیبا باید ذهن زیبا داشته باشی . 
کاملیا : وااااای باز این فهیمه اومد . الان میزنه تو فاز نصیحت و فلسفه .
سمانه : بابا جان بهترین کار میدونی چیه ؟ تغییر دکوراسیون . بیا همه وسایل خونتونو  عوض کن . همه رو یه رنگ دیگه بخر زندگیتم قشنگ میشه و رنگشم عوض میشه . 
کاملیا : راست میگه فکر خوبیه . ذهنتم دیگه نمیخواد عوض کنی . خخخخخخ
فرشته : نه بابا پولم کجا بود ؟ میدونی چقدر خرج داره ؟ مگه شوهرم چقدر حقوق میگیره که بخوام از این کارا کنم ؟ نمیخوام همون افسرده باشم بهتره . شماهام با این پیشنهاداتتون .
فهیمه : خب برنامه مسافرت و ترتیب بده . پاشین برین یه سفر کوچولو . اصن برین کیش ، لب ساحل ، زندگیتم میشه آبی به رنگ دریا . 
کاملیا : آره اینم فکر خوبیه . مسافرت حال آدم و جا میاره . میگم اصلا بیاین همه باهم بریم مسافرت . 
سمانه : آره دسته جمعی حالش بیشتره ، مثل اوندفعه که رفتیم کلاردشت ، یادتونه چقدر خوش گذشت ؟ 
فرشته : به به عجب فکری ، من که کاملا موافقم . این شد یه چیزی ، بدون بچه و شوهر .
فهیمه : ننننه تورو خدا نرین . من شوهرم اجازه نمیده تنها برم مسافرت ، اونوقت اینجا میمونم دلم میسوزه . 
کاملیا : منم نمیتونم بیام ، بچه مو چیکار کنم ؟ 
فرشته : خب بذارش پیش عمش یا مامان بزرگش ، نمیشه ؟

هر روز از زندگی ما میتونه روز قشنگی باشه ، اگر ما هنر این را داشته باشیم که قشنگ زندگی کنیم ، زیبا ببینیم ، زیبا نفس بکشیم ، زیبا صبر کنیم و جز زیبایی در کالبد خاکی این دنیای فانی چیزی نبینیم ...

کاملیا : نه بابا نمیمونه که . مخصوصا اگه بفهمه میخوام برم مسافرت . حالا اگه یه روز بود یه جوری سرشو گول میمالیدم ولی مسافرت 2، 3 روزه اصلا نمیمونه . کلاردشتم شوهرا و بچه هامون بودن وگرنه عمرا نمیتونستم بیام . 
فرشته : بیا ... اونوقت میگن چرا افسرده ای ...آقا اصلا من برم خودمو گم وگور کنم بهتره ...
فهیمه : خب ی گردش ی روزه بذارین ، مثل اون دفعه که رفتیم پیک نیک . خیلیم خوب بود . مثلا بریم پارک بانوان . 
کاملیا : ولی من پیشنهاد بهتری دارم .
سمانه : بگو پیشنهادتو ببینیم چیه ؟...
کاملیا : من میگم بریم استخر یا پارک آبی ...
فهیمه : نه بابا تو از این عقلام داشتی ما خبر نداشتیم ؟ من موافقم . تازه بلیط تخفیفدار هم من برای پارک آبی دارم .
فرشته : آخ جون پس بریم پارک آبی ... کیا موافقن کیا مخالف ؟ 
سمانه : اینجانب موافقت خودم را اعلام میدارم . بسیار عالی ... وااااااای خیلی خوبه . 
فهیمه : آقا پس دوشنبه هفته ی دیگه خوبه ؟ کسی مشکلی نداره ؟ 
کاملیا : نه خوبه . منم پسرمو میذارم پیش مامان بزرگش .
فرشته : خدارو شکر همه مون پسر داریم بدون بچه میریم ، اگه دختر داشتیم باید اونارم دنبال خودمون میبردیم .
سمانه : آره والا تو این یه مورد شانس آوردیم . فرشته ، میگم اونجا سرسره هاش رنگیه ، هر رنگی رو دوست داشتی انتخاب کن برای تغییر رنگ زندگیت . 
کاملیا : خخخخخخ . خدا نکشتت مردم از خنده . 
فهیمه : خدارو شکر فرشته جونم عاقبت بخیر شد ، انشاالله بعداز پارک آبی یه زندگی زیبا رو دوباره از نو شروع میکنه...


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.