غدیر و عینیت دیانت و سیاست
امام علی علیه السلام: مردم به دنیا دل بسته اند ، معاویه با هدایا و پول های فراوان آنها را جذب می کند؛ شما هم از اموال عمومی به اشراف عرب و بزرگان قریش ببخش و از تقسیم مساوی بیت المال دست بردار تا به تو گرایش پیدا کنند.
یکی از اعمال روز عید سعید غدیر قرائت زیارتنامه هایی است که برای امیرالمومنین علیه السلام وارد شده است. یکی از این زیارت ها از قول امام هادی علیه السلام وارد شده است که زیارتی نسبتا طولانی و مفصل و شامل مطالب بسیار زیبا و عالی در مورد حضرت امیر سلام الله علیه است.
در این زیارت نامه فضایل بسیاری برای آن حضرت شمرده شده و مراحل مختلف زندگی سراسر ایمان و فضیلت حضرت علی علیه السلام از ایمان به پیامبر اکرم تا شهادت آن حضرت بیان گردیده است. در قسمتی از این زیارت عالی، در مورد نحوه ی سیاست ورزی امیرالمومنین علیه السلام عباراتی وجود دارد که فرق واضح حکومت مبتنی بر تقوا و تدین را با حکومت سیاسان بی تقوا تبیین می نماید.
به عنوان مقدمه باید گفت در نگاه بسیاری از افراد، سیاست ورزی مساوی است با زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی و انسانی و الهی برای رسیدن به اهداف خود. در لسان عامیانه سیاست با شیطنت قرین گردیده است . این دیدگاه که سیاست را ملازم با شیطان صفتی می داند ناشی از رفتار بسیاری از حاکمان و سیاست مداران در دنیا است که در طول قرون متمادی با زیر آب کردن سر مخالفان و انتخاب انواع روش های غیرانسانی در جهت مطامع خود، این فکر را برای انسان ها خلق کرده اند. اما پیامبران الهی و پاکانی که توانسته اند مدتی محدود زمام امور جامعه ی خویش را بدست بگیرند الگوهایی بیاد ماندنی از خود به جامعه هدیه کرده اند که با توجه به این الگوها نگاه غلط به سیاست ورزی اصلاح می شود.
همچنان که ائمه اطهار علیهم السلام در زیارت جامعه کبیره سیاسه العباد خوانده شده اند و زندگی سراسر تقوا و اخلاق آنان ، فکر جدایی سیاست و دیانت را ابطال کرده است. در این میان امیرالمومنین پس از نبی مکرم اسلام -که به نص و لکم فی رسول الله اسوه حسنه الگو و اسوه ی تمام پاکان عالم است در اوج سیاست مداری ، هیچگاه از مرز تقوا پا را فراتر نگذاشته و در رعایت حدود الهی کوتاه نیامده اند. این پافشاری امیرالمومنین بر رعایت حدود و ثغور الهی و استقامت در مسیر بندگی خدا ، گاه باعث می شد به ظاهر به اهداف حکومتی خود دست پیدا نکنند و نتوانند آنطور که باید و شاید سامان امور را به دست گیرند. اما در مقابل ، سیاست ورزانی حیله گر نظیر فرزند ابی سفیان با بکار بردن انواع روش های غیرالهی و سیاست های مکارانه می توانستند آنگونه که دلخواهشان بود بر امور تسلط یافته و سوار بر اسب جهالت و کوته نظری مردم زمان خویش به سوی بهشت خیالی خود و جهنم حقیقی بتارند. در این میان نادانان گمراه که فقط با نگاه ظاهر همه چیز را به مقیاس می کشند، معاویه را پیروز میدان تلقی کرده و علی علیه السلام را شکست خورده می پنداشتند.
دیدگاه امیرالمومنین نسبت به سیاست
و این پیروزی خیالی معاویه را نتیجه ی کیاست و زیرکی او می شمردند و حضرت علی را فردی بی سیاست و ناتوان از بکارگیری فنون سیاسی می خواندند.(1) این اتهامات احمقانه ، که دل هر مومن و متقی را به درد می آورد باعث می شد که امیرالمومنین رمز حکومت داری خود را به زبان آورند و به همگان اعلام کنند که اگر معاویه در ظاهر پیروز بعضی میدان ها می شود نه از سر زیرکی او و ناتوانی من است بلکه اگر تقوا در میان نبود ، من از همه مردمان زیرک تر بودم.
آن حضرت در خطبه 41 نهج البلاغه می فرماید : امروز ما در محیط و زمانه ای زندگی می کنیم که بیشتر مردم حیله و نیرنگ را زیرکی می پندارند و افراد جاهل آنان را اهل تدبیر می خوانند. (2) در فراز اول از خطبه 126 نهج البلاغه می خوانیم کسانی به امام علیه السلام می گویند که مردم به دنیا دل بسته اند ، معاویه با هدایا و پول های فراوان آنها را جذب می کند؛ شما هم از اموال عمومی به اشراف عرب و بزرگان قریش ببخش و از تقسیم مساوی بیت المال دست بردار تا به تو گرایش پیدا کنند. آن حضرت در جواب این عده می فرماید: "أتأمرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه ! و الله لااطور به ما سمر سمیر و ما ام نجم فی السماء نجما!" آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود ، از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم ، استفاده کنم ؟! به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند هرگز چنین کاری نخواهم کرد . (3)
آنچه معاویه می کند زیرکی نیست بلکه بی تقوایی و بی اخلاقی است و آنچه علی می کند حرکت بر مدار انصاف و اخلاق و دستورات شرع مقدس است که رضای الهی را در بر دارد . معاویه نمی داند که رفتارهای ضدانسانی او ، فقط در محدوده حیاتش جواب می دهد و پس از آن ، آتش جهنم ارمغان اوست و نامی ننگین از او در تاریخ به جای می گذارد . اما سیاست الهی امیرالمومنین حیات ابدی را برای او می آفریند . این علی(علیه السلام) است که اسطوره ی عدالت ورزی می شود و مسلمان و غیرمسلمان را به ستایشش وا می دارد.
پس در واقع غدیر معرفی امام علی(علیه السلام) است برای امر حکومت داری تا اینکه حکومت علوی مردم را به سعادت دنیا و آخرت رهنمون سازد و الگویی از سیاست پاک و تقوا مدارانه در تابلوی عالم نقش بزند. امام قرار است مظهر عینیت سیاست و دیانت شود ، سیاستی که در آن مردم به سوی دیانت و خداپرستی همراه با آبادانی دنیای خود حرکت می کنند. اما همیشه دست های ناپاک و غرض آلود که دنبال رسیدن به اهداف شیطانی خود هستند در مقابل این سیاست مقدس ، قد علم می کنند و وجود حضرت را در رأس جامعه تاب نمی آورند و برای رسیدن به کامیابی خود ، با مسدود کردن راه حکومت علی وار ، سعی می کنند مردم را از رسیدن به سعادت دنیا و آخرت محروم نمایند .
در پایان قسمتی از زیارت نامه غدیریه که مربوط به این مطلب و خطاب به امیرالمومنین است تقدیم می شود : "ثم لحزمک المشهور و بصیرتک فی الامور امّرک فی المواطن و لم یکن علیک امیر" ؛بخاطر تدبیر و کاردانی مشهور و بینا بودنت در کارها ، (پیامبر) تو را در جاهای مختلف به امارت و فرماندهی منصوب فرمود و کسی بر تو امارت نداشت و فرمانده تو نبود . "و کم من امر صدّک عن امضاء عزمک فیه التقی و اتبع غیرک فی مثله الهوی" ؛ و چه بسیار کارهایی که پرهیزگاری و تقوایت تو را از انجام آنها بازداشت ولی دیگران در مانند آنها از هوای نفس پیروی کردند . "فظن الجاهلون أنک عجزت عما الیه انتهی و ضل و الله الظان لذلک و ما اهتدی" ؛ و این سبب شد که نادانان گمان کنند که تو ناتوان و درمانده شدی که کارت بدانجا منتهی شد . هر که چنین گمانی کرد به خدا قسم گمراه گشت و هدایت نشد.(4)
"و لقد اوضحت ما اشکل علیک من ذلک لمن توهم و امتری بقولک صلی الله علیک : قد یری الحُوّل القُلّب وجه الحیلة ، و دونها حاجز من تقوی الله ، فیدعها رأی العین ، و ینتهز فرصتها من لاحریجه له فی الدین" ؛ و تو بخوبی آشکار کردی و این اشکال را برای آن کس که چنین توهم و تردیدی داشت برطرف کردی با این گفتارت ٓ درود خدا بر تو باد ٓ که فرمودی: گاهی باشد که مرد چاره جو و زبردست ، راه چاره را می بیند ولی در برابرش پرده ای از تقوای الهی است، پس دانسته و آشکارا آن را رها می کند ولی همان فرصت را کسی که در کار دین باکی ندارد ، غنیمت شمارد. "صدقت والله و خسر المبطلون" ؛ به خدا قسم راست گفتی و یاوه سرایان زیان کردند . (5)
پی نوشت ها:
(1). سوگند به خدا معاویه از من سیاستمدارتر نیست ، اما معاویه حیله گر و جنایتکار است . اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیرک ترین افراد بودم ، ولی هرنیرنگی گناه ، و هر گناهی نوعی کفر و انکار است . روز رستاخیز در دست هر حیله گری پرچمی است که با آن شناخته می شود .(خطبه 200 نهج البلاغه ص 422)
(2).نهج البلاغه ترجمه مرحوم دشتی ص 94
(3).نهج البلاغه ترجمه مرحوم دشتی ص 238
(4).این عبارات از امیرالمومنین در خطبه 41 از نهج البلاغه موجود است .
(5).مفاتیح نوین آیت الله مکارم شیرازی ص 287